معجزه
آیا پیامبر اسلام به معجزات پیشنهادی پاسخ داده است؟
برخی از مخالفان اسلام تلاش کرده اند تا با استناد به آیات قرآن ثابت کنند که پیامبر اسلام بر خلاف دیگر پیامبران خدا نتوانسته به درخواست مخالفانش پاسخ دهد و معجزه ای پیشنهادی ارائه دهد. برای روشن شدن مساله باید بدانیم که از تعبیرات قرآن و همچنین تاریخ انبیاء الهی استفاده می شود که معجزات پیامبران دو گونه است.
دسته اول: معجزات اثباتی (تخویفی)
همه پیامبران خدا برای اثبات ادعای خود از معجزاتی متناسب با وضعیت فرهنگی و اجتماعی مردم دوران خود, بهره گرفته اند. همچنین تشویق ایمان آورندگان و ترساندن منكران نیز جهت دیگری برای آوردن این دسته از معجزات پیامبران بوده است.
عصای حضرت موسی علیه السلام با رواج سحر و جادو در عصر او تبدیل به اژدها می شد و دستش با خارج شدن از گریبان, مثل ماه می درخشید. حضرت عیسی علیه السلام نیز در دورانی که درمان بیماری های مختلف کار مرسوم و رایجی بود, مردگان را به اذن خدا زنده می کرد و کور مادرزاد را شفا می داد. پیامبر اسلام نیز در دوران رواج بازار فصاحت و بلاغت, قرآن را بر همگان عرضه کرد تا معجزه جاوید پیامبر خاتم باشد.
اما همه این معجزات ابتدائا از سوی خود پیامبران ارائه شده و درخواست مردم در آن دخالتی نداشته است. باید گفت که همین اندازه برای اثبات نبوت یک پیامبر کافی است و نوع دیگر معجزه تنها می تواند بر اعتماد و اطمینان مردم بیافزاید.
دسته دوم: معجزات پیشنهادی (اقتراحی)
بخش دیگری از معجزات انبیای الهی با پیشنهاد مردم صورت پذیرفته است. این درخواست ها گاهی خالی از هرگونه غرض ورزی و لجاجت بوده و تنها برای کسب اطمینان و یافتن حقیقت صورت گرفته است.
همانند حواریون حضرت عیسی علیه السلام که از او پرسیدند: آیا پروردگارت مى تواند از آسمان بر ما سفره ای از غذا فرود آورد؟ حضرت عیسی پاسخ داد: «اگر ایمان به خدا دارید, از او بپرهیزید». آنها نیز پاسخ دادند که (ما نظر بدى نداریم و بهانه جو نیستیم بلكه) مى خواهیم از آن بخوریم و دلهایمان اطمینان یابد و بدانیم كه به ما راست گفته اى. 1
اما گاهی هم این درخواست ها مغرضانه و بهانه جویانه بوده است و تغییر زیادی را در جامعه به دنبال نداشته است. حضرت صالح علیه السلام سالها در میان قوم خود پیامبر بود. اما کسی به او ایمان نمی آورد. روزی به آنها گفت که شما از خدای من درخواستی کنید و من هم از خدای شما درخواستی خواهم کرد. خدای هر کس که پاسخ داد, همه با هم به او ایمان بیاوریم. کافران پذیرفتند و صالح به سراغ بت بزرگ آنان رفت و از او پرسید: نامت چیست؟ اما پاسخی نیامد. آنان هم در مقابل، درخواست عجیب و غریبی کردند و گفتند: از خداى خود بخواه كه از دل این كوه, شترى سرخ رنگ كه حامله باشد خارج سازد كه پس از خروج فورا بزاید و پستانهایش شیر بدهد تا ما از شیر آن ناقه بنوشیم.
با دعای حضرت صالح, کوه منفجر شد و از درون آن شتری با همان ویژگی ها بیرون آمد. اما پس از چندی یکی از آنان با پشتیبانی همه مردم شتر را پی کرد. ساعتی نگذشت که آنها مثل مور و ملخ به جان آن افتادند و بزرگ و کوچکشان از گوشت آن خوردند.2 خداوند نیز پس از سه روز قوم او را عذاب کرد و تنها صالح و مومنان به او را از مهلکه نجات داد. 3
عصای حضرت موسی علیه السلام با رواج سحر و جادو در عصر او تبدیل به اژدها می شد و دستش با خارج شدن از گریبان, مثل ماه می درخشید. حضرت عیسی علیه السلام نیز در دورانی که درمان بیماری های مختلف کار مرسوم و رایجی بود, مردگان را به اذن خدا زنده می کرد و کور مادرزاد را شفا می داد. پیامبر اسلام نیز در دوران رواج بازار فصاحت و بلاغت, قرآن را بر همگان عرضه کرد تا معجزه جاوید پیامبر خاتم باشد
آیا پیامبر اسلام, معجزات درخواستی و پیشنهادی هم داشته است؟
شق القمر
با روشن شدن انواع معجزه, حال به پرسش ابتدای سخن باز می گردیم که «آیا پیامبر اسلام معجزات پیشنهادی هم داشته است؟ اگر داشته پس چرا برخی از آیات قرآن به این نکته اشاره دارد که پیامبر, معجزه ای برای مردم نخواهد آورد؟» برای نمونه قرآن می گوید:
وَ ما مَنَعَنا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآیاتِ إِلاَّ أَنْ كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَ آتَیْنا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِها. 4
هیچ چیز ما را از فرستادن آیات و معجزات باز نداشت جز اینكه پیشینیان آن را تكذیب كردند. (از جمله) ما به (قوم) ثمود، ماده شترى دادیم كه روشنگر (اذهان مردم) بود، امّا به آن ستم كردند. (و آن را كشتند).
پاسخ را در قالب چند نکته مرور می کنیم:
1ـ روشن است که مقصود از ممنوعیت معجزه در این آیات, معجزات درخواستی و پیشنهادی است. اما نه همه درخواستها بلکه پاسخ گویی به درخواستها و پیشنهاداتی بهانه جویانه و بی ثمر ممنوع شده است. شاهد آنکه خداوند برای نمونه به معجزه درخواستی قوم ثمود اشاره کرده است و با استناد به این داستان و بی ثمر بودن ارسال معجزه برای بهانه جویان, فرستادن معجزه برای مشرکان قریش را نیز بیهوده برمی شمرد.
به بیان دیگر این آیه می گوید: ما به قدر کافی معجزاتى را كه دلیل بر راستگویی پیامبر است, فرستاده ایم. اما اگر قرار باشد کسانی با بهانه جویی بخواهند سرگرمی تازه ای برای خود بسازند و به معجزه همانند تماشای یک فیلم سینمایی بنگرند, دیگر از معجزه خبری نخواهد بود.
اما از کجا معلوم که این معجزات تاثیری در آنان نخواهد گذاشت؟
پاسخ این که امتهاى گذشته(همانند قوم ثمود) هم كه کاملا شرائطى مشابه شما داشتند نیز چنین پیشنهادهاى بهانه جویانه اى كردند و پس از دیدن معجزه ایمان نیاوردند.
«بنابراین خداوند در این آیه ارائه معجزه پیشنهادی را تنها برای بهانه جویان ممنوع کرده است و بس.»
در آیات متعددى از قرآن نیز به نمونه هایى از این معجزات اشاره شده که نمونه بارز آن معجزه شق القمر است که با درخواست مشرکان و تقاضای پیامبر از خداوند, ماه شب چهارده دو پاره شد
2ـ در انتهای همین آیه یک اصل کلی در مورد فرستادن همه معجزات بیان شده است:
وَ ما نُرْسِلُ بِالْآیاتِ إِلَّا تَخْوِیفاً؛ ما معجزات را فقط براى بیم دادن (و اتمام حجت) مى فرستیم.
شق القمر
یعنی اصولا برنامه ما این نیست كه هر كسى معجزه اى پیشنهاد كند, پیامبران ما تسلیم او گردند. بلکه همه پیامبران باید براى اثبات رابطه خود با خدا به اندازه كافى معجزه ارائه دهند. اما نه اینکه پاسخگوی هر پیشنهاد و درخواستی هم باشند.
درخواست ها و پیشنهادات و مشرکان نشان می دهد که آنان در پی بهانه جویی بودند و هرگز ایمان نمی آوردند. آنها به پیامبر چنین گفتند:
ما هرگز به تو ایمان نمى آوریم تا این كه چشمه جوشانى از این سرزمین(خشک و سوزان) براى ما خارج سازى و یا باغى از نخل و انگور از آن تو باشد و نهرها در لابهلاى آن جارى كنى. یا اینکه از آسمان بر سر ما قطعاتی از سنگ فرود آوری. یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما حاضر کنی و بیاورى. یا اینکه خانه اى پر نقش و نگار از طلا داشته باشی و یا اینکه به آسمان بالا روى. البته حتى اگر به آسمان هم بروى، ایمان نمى آوریم مگر آنكه نامه اى بر ما فرود آورى كه آن را بخوانیم! «بگو:» منزه است پروردگارم (از این سخنان بىمعنى)! آیا جز این است كه من بشرى فرستاده شدهام؟! 5
روشن است که پاسخگویی به چنین درخواست هایی, عاقلانه نیست و همان معجزات گذشته برای آنها کافی است.
3ـ بدون شک قرآن یک معجزه روحانى و معنوى است و براى آنها كه اهل فكر و اندیشه اند بهترین گواه است. اما برای افراد عادی و توده مردم معجزات محسوس مادى اهمیت فراوانی دارد. بخصوص اینكه قرآن مرتبا از این گونه معجزات در مورد سایر پیامبران خبر مى دهد. بنابراین مسلم است که مردم درخواست چنان معجزاتى را از پیامبر اسلام داشته اند و پیامبر نیز پاسخ مثبت داده است.
تواریخ متواتر اسلامى نیز مى گوید پیامبر اسلام چنین معجزاتى را ارائه داده است که برخی تعداد آن را افزون بر چهار هزار معجزه دانسته اند.6 در آیات متعددى از قرآن نیز به نمونه هایى از این معجزات اشاره شده که نمونه بارز آن معجزه شق القمر است که با درخواست مشرکان و تقاضای پیامبر از خداوند, ماه شب چهارده دو پاره شد. 7
نوشته سید مصطفی بهشتی - گروه دین و اندیشه تبیان
افزودن دیدگاه جدید