جنايات وهابيت در طول تاريخ: 1. قتل و غارت در عربستان

بسم الله الرحمن الرحیم

1. قتل و غارت وهّابيّان در منطقه نجد:

محمّد بن عبد الوهّاب با اعلام جهاد عليه مسلمانان به اتهام کفر، شرک و بدعت، اعراب باديه‌نشين را تحريک کرد و به کمک ابن سعود، لشکرى فراهم ساخت و با حمله به شهرها و روستاهاى مسلمان‌نشين، مردم را به خاک و خون کشيد و اموال آنان را به عنوان غنايم جنگى غارت نمود. در اين بخش به چند نمونه از کشتار بى‌‌رحمانه وهّابيّت که در منطقه نجد و اطراف رياض انجام گرفته، اشاره مى‌‌کنيم.

الف: کشتار مسلمانان و قطع نخل‌ها و غارت مغازه‌ها:

ابن بشر عثمان بن عبد اللّه، مورخ آل سعود درباره‌ی آغاز دعوت وهّابيّت در منطقه نجد و کشت و کشتار مردم بى‌گناه به اتهام شرک مى‌نويسد:

عبد العزيز همراه با عدّه‌اى به قصد جهاد با اهل سرزمين «ثادق» حرکت کرد و آنان را به محاصره درآورد و بخشى از نخلستان‌هاى آنان را قطع کرد و تعدادى هم از مردان آنان را به قتل رساند.

(عنوان المجد، ص 34).

 

سپس عبدالعزيز به قصد جهاد به سمت «خُرج» حرکت کرد و در منطقه «دُلَم» هشت نفر از مردان را کشت و مغازه‌ها را که مملوّ از اموال بود، غارت کرد و آن‌گاه به سرزمين «نَعْجان»، «ثَرْمَدا»، «دُلَم» و «خُرْج» رفت و عدّه‌اى را کشت و شتران بسيارى به غنيمت گرفت.

(عنوان المجد، ص 43).

 

 

ب: به آتش کشيدن محصولات زراعى:

ابن بشر در ادامه مى‌نويسد:

عبدالعزيز به قصد جهاد وارد «منفوحه» شد و محصولات زراعى آنان را به آتش کشيد و بخش عظيمى از جواهرات، گوسفندان و شتران را به غنيمت گرفت و ده نفر را نيز کشت.

(عنوان المجد، ص 43).

 

ج: سقط جنين زنان باردار:

لشکر عبدالعزيز شبانگاه وارد منطقه «حَرْمه» شدند و پس از طلوع فجر به دستور عبداللّه پسر عبدالعزيز، تيراندازان به صورت دسته‌جمعى به طرف شهر تيراندازى کردند و صداى مهيب تيرها، شهر را به لرزه درآورد به گونه‌اى که بعضى از زنان حامله، سقط کردند و مردم به وحشت افتاده و شهر به محاصره درآمد و مردم شهر، نه توان مقاومت و نه امکان فرار از شهر را داشتند.

(عنوان المجد، ص 67).

 

د: کشته شدن مردم رياض در اثر گرسنگى و تشنگى:

ابن بشر درباره‌ی حمله وهّابيّت به رياض مى‌نويسد:

اهل رياض، همه مردان، زنان و کودکان با شنيدن حمله لشکر وهّابيّت از ترس و وحشت، پا به فرار گذاشتند، از آنجايى که اين حمله در فصل تابستان بود، جمعيّت زيادى در اثر گرسنگى و تشنگى جان سپردند.

(عنوان المجد، ص 60).

 

هـ: کشتار فراريان:

ابن بشر در ادامه مى‌گويد:

وقتى عبد العزيز وارد رياض شد ديد جز اندکى از مردم، کسى در شهر نمانده، فراريان را دنبال کرد و عدّه‌اى را کشت و اموالى را که با خود داشتند، به غنيمت گرفت. و به شرطه‌ها دستور داد از خانه‌هاى خالى از صاحبانشان، محافظت کنند و آن‌گاه تمام اموال، اسلحه‌ها، مواد غذايى و وسايل خانه‌ها را به غنيمت گرفت و غالب خانه‌ها و نخلستان‌ها را به تصرّف خود درآورد.

(عنوان المجد، ص 60).

 

و: کشتن مؤذن به جرم درود بر پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله:

زينى دحلان مفتى مکّه مکرمه مى‌نويسد:

وهّابى‌ها از درود فرستان به پيامبر گرامى[صلى‌الله‌عليه‌و‌آله] بر روى منابر و پس از اذان، ممانعت مى‌کردند، مرد صالح نابينايى که اذان مى‌گفت و پس از اذان به رسول اکرم[صلى‌الله‌عليه‌و‌آله] صلوات فرستاد، آن را نزد محمد بن عبد الوهّاب آوردند و او دستور داد مؤذن نابينا را به جرم درود بر حضرت، کشتند. زينى دحلان در ادامه مى‌گويد: اگر مانند اين کارهاى زشت وهّابى‌ها را بخواهم بنويسم، دفترها مملوّ خواهد شد.

(فتنة الوهابيه، ص 20).

 

 (با اينکه درود به پيامبر گرامى صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نص قرآن و دستور الهى است که مى‌فرمايد: «إِنَّ اللّه‏َ وَمَلاَئِکَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيما»( الأحزاب: 56). در آيه شريفه هيچ‌گونه قيد مکانى و زمانى براى درود به حضرت ذکر نشده يعنى هر وقت و هر کجا مى‌شود به پيامبر گرامى درود فرستاد).

افزودن دیدگاه جدید