تجاوز به نوعروسان سوری توسط رهبران سلفی و تروریستها

تجاوز به نوعروسان سوری توسط رهبران سلفی و تروریستها

 

 

 

 

 

با عزیمت همسرم عبدالناصر به سوریه، شیخ عدنان از سران سلفی لبنان به بهانه اطلاع از سلامتی من و ارائه کمک به منزل ما می آمد تا اینکه گفت، نامه‌ای از عبدالناصر دریافت کرده و در آن نامه آمده است که زنش را به انقلاب بخشیده است.

جنایت‌ بی شمار سران سلفی لبنان و سوریه علیه زنان سوری تا بدان جا رسیده است که حتی کسانی که خود را فعال حقوقی زنان در انقلاب سوریه معرفی می‌کنند، نسبت به این رفتارها سکوت مرگباری پیشه کرده اند.

یکی از نوعروسان سوری که در پی درگیری نیروهای مسلح در حومه حلب، همراه با همسر خود به مخالفان دولت بشار اسد پیوسته بود، از تعرض های متعدد سران سلفی به وی پرده برداشت.

این زن می گوید: تحریکات جریان‌های وهابی و سلفی در لبنان سبب شد تا همسرم به سفارش یکی از مفتی‌های جبهة النصرة در لبنان که او را "شیخ عدنان" می‌خواندند، به سوریه بازگردد و در مبارزات ضد دولتی شرکت کند.

او ادامه می دهد: با عزیمت همسرم عبدالناصر به سوریه، مورد طمع شیخ عدنان قرار گرفتم و شیخ عدنان  به بهانه اطلاع از سلامتی من و ارائه کمک به منزل ما می آمد تا اینکه یک روز گفت که  نامه‌ای از عبدالناصر دریافت کرده و در آن نامه آمده است که زنش را به انقلاب بخشیده و خودش نیز آماده شهادت شده است.

بنابر این گزارش، شیخ عدنان از این زن، تقاضای ازدواج عرفی می‌کند اما زن که سعی دارد از این خواسته فرار کند، موضوع عِده را مطرح می‌کند که شیخ عدنان این مسأله را اینگونه توجیه می‌کند که زنان مجاهد، نیاز به عده ندارند! زن این بار عذر شرعی خود را بهانه قرار می‌دهد، اما شیخ عدنان به وی حمله‌ور می شود و او را مورد تجاوز قرار می‌دهد.

بعد از این اتفاق زن شکایت شیخ سلفی را پیش مسؤولان افراد مسلح سوری می‌برد. یکی از مسؤولان این نیروها که ابو محمد نام دارد، به وی وعده می‌دهد که  شیخ عدنان را مجازات خواهد کرد اما وی نباید از این موضوع با کسی صحبت کند. ابومحمد نیز فردا به خانه زن مراجعه می‌کند و او را مورد تجاوز قرار می‌دهد و زن را تهدید می‌کند که اگر از این موضوع حرفی بزند، ماجرا را به خانواده‌اش می‌گوید.

چند روز بعد، بار دیگر شیخ عدنان به منزل زن می‌آید و با زور و تهدید او را مورد تجاوز قرار می‌دهد. این بار شیخ عدنان زن را به‌شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد.

او زن را تهدید می‌کند که نباید در مورد این قضیه با کسی سخن بگوید، چون ابو محمد و دیگران جرأت مجازات وی را ندارند و شیخ عدنان است که آنها را تأمین مالی می‌کند. او تهدید می‌کند که اگر زن ماجرا را به کسی بازگو کند، او را خواهد کشت.

زن روز بعد با فرار از «مجدل عنجر» سعی می‌کند با یکی از کارمندان زن سازمان ملل تماس بگیرد اما موفق به این کار نمی‌شود، او با برادر کوچکش تماس می‌گیرد و به او می‌گوید که به علت پرداخت‌نکردن کرایه خانه، لبنانی‌ها او را از خانه بیرون انداخته‌اند، برادرش آدرس منزلی را می‌دهد که وی پیش از حوادث حلب پیش آنها کار می‌کرده است. برادرش با آن خانواده که در بیروت زندگی می‌کنند، تماس می‌گیرد و در نهایت این خانواده به زن پناه می دهند، او در زمان حضور خود در این خانواده به علت جراحاتی که به وی وارد شده، مورد مداوا قرار می گیرد و منتظر بهبود اوضاع جسمانی خود است تا نزد خانواده خود بازگردد و آنها متوجه اتفاقاتی که بر سر وی آمده است، قرار نگیرند.

او حتی از شکایت از شیخ عدنان به ارتش لبنان نیز خودداری می‌کند، چرا که می‌داند وی صاحب نفوذ است و نفوذ زیادی در میان نمایندگان منطقه دارد و کسی نمی‌تواند او را مجازات کند.

اما اخبار رسیده نشان می دهد که این ماجرای بسیاری از زنان و دخترانی است که با مخالفان نظام سوریه همکاری می‌کنند و یا مجبور به همکاری با آنان شده‌اند.

منبع: شبکه خبر

افزودن دیدگاه جدید