رفتار صحابه
سنجش احوال مردم بخصوص صحابه و حکم در این مورد با چیزی جز عملکرد و رفتار ایشان میسر نیست. فرق بین تشیع و تسنن این است که مشهور اهلسنت رفتار و اعمال صحابی را نادیده گرفته و چشم بسته حکم به عدالت تمام ایشان نموده، اما شیعه با تیز بینی به بررسی عملکرد صحابه پرداخته و سپس حکم به عدالت و یا فسق آنها میکند. در این مقاله به تغییر مواضع (نفاق) برخی از صحابه اشاره میکنیم تا مشخص شود که برخی از صحابه لیاقت اتصاف به عدالت را با عمل خود از بین بردهاند.
تغییر مواضع صحابه
برخی صحابه نسبت به یکدیگر رفتارهای نا مناسبی داشتند که باید برای روشن شدن شخصیتهای صحابه به یک نمونه اشاره کنیم و روشن کنیم که حتی در یک مطلب با هم اختلاف و نزاع داشتند و برخی نیز به تناقض میرسیدند. قضیه لغزش بودن بیعت با ابوبکر را بررسی میکنیم.
ابوبکر بعد از اینکه در سقیفه با او بیعت شد گفت: آگاه باشید! من ولایت شما را برعهده گرفتم درحالی که بهترین شما نیستم، بیعت با من لغزش بود و به همین دلیل از فتنه میترسم.[1] عمر نیز به این مطلب اعتراف داشت و بعد از مدتی آن را توجیه میکرد و بعد نیز منکر آن شد. نقل شده که عمر در تبین امر سقیفه بالای منبر گفته بود: بیعت با ابوبکر کار ناحسابی بود که خداوند شر آن را از سر ما برداشت.[2] بار دیگر عمر در توضیح انتخاب جانشین پیامبر(ص) گفته: برخی از مردم میگویند که بیعت با ابوبکر لغزش بود که خداوند ما را از شرش حفظ کرد (بدون اینکه این کلام را تکذیب کند) و حکومت عمر بدون مشورت بود بعد دستور میدهد که حاکم بعدی با مشورت تعیین میشود و شرائط آن را ذکر میکند.[3] توجیه آن کلمات: عمر در بالای منبر گفت: به من خبر رسیده که کسی گفته بیعت با ابوبکر لغزش بودهاست. آگاه باشید که بیعت با او لغزش بود ولی خداوند شرش را برداشت.[4] چنین نیز نقل شده که عمر گفته: بیعت با ابوبکر لغزشی بود که خداوند شرش را برداشت، آگاه باشید هرکس مانند آن را انجام دهد او را بکشید[5] و نیز گفته: بیعت با ابوبکر لغزشی بود که خداوند شرش را برداشت، آگاه باشید هرکس مانند آن را بدون مشورت انجام دهد او را بکشید.[6] (عمر که از کلام ابوبکر و خودش در مورد بیحساب بودن بیعت با ابوبکر ناراحت بودند و مشروعیت سقیفه را در خطر دیدند در سالهای آخر عمر خویش منکر آن کلام شدند) زیرا روزی به منبر میرود و میگوید: زبیر و فلانی گفتهاند: بیعت با ابوبکر لغزش بود و اگر روزی عمر بمیرد با علی(ع) بیعت خواهیم کرد، به خدا قسم دروغ گفتهاند.[7] با این حال عمر در هنگام مرگ اعتراف میکند که بیعت با ابوبکر لغزش بود و از آن پشیمان بود.[8] عبدالله بن زبیر که نزد اهل سنت از صحابه محسوب میشود[9]گفته: برخی میگویند بیعت با ابوبکر کار ناحساب و بدون هماهنگی بود، در حالی که امر ابوبکر از این حرفها بالاتر است. خدا گوینده این سخن را لعنت کند.[10]
تغییر مواضع عایشه و طلحه و زبیر
عایشه به عنوان یکی از دشمنان امیرالمومنین علی(ع) هرگز با خاندان عصمت و طهارت همسو نبود. رفتارهای عایشه در واکنش به اهلبیت(ع) مواضع منافقانه وی را نشان میدهد. با توجه به مخالفتهای عایشه نسبت به عثمان، در مییابیم که این مخالفتها برای زمینه سازی خلافت طلحه و یا زبیر بوده و با القابی چون نعثل و فاجر و پیمانشکن،[11]فتوی قتل عثمان را نیز صادر کرد که توسط حامیان خود مانند طلحه و زبیر و عوامل ایشان اجراء شد. اما بعد از اینکه مردم و حتی طلحه و زبیر با امیرالمومنین علی(ع) بیعت کردند ولی با رد سهم خواهی بصره و کوفه از سوی امیرالمومنین علی(ع) مواجه شدند، پیمان شکنی کردند و عایشه و طلحه و زبیر به عنوان خونخواهی عثمان به جنگ با آن حضرت پرداختند. این تغییر مواضع عایشه به قدری ناشیانه بود که حتی زنان پیامبر(ص) مانند امسلمه به او این رفتار متناقض را گوشزد میکند که تا دیروز او را تکفیر میکردی و امروز او (عثمان) را امیرالمومنینی میدانی که مظلومانه کشته شدهاست.[12]
اعتراف به خراب کاری
عایشه و حفصه که از بزرگان صحابه نزد اهل سنت میباشند بارها رفتارهای ناشایستی را نسبت به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و همسران پیامبر(ص) و دیگر صحابه، انجام میدادند تا حدی که عایشه در اواخر عمر وصیت کرد که او را به سبب اعمالی که از او سر زده در بقیع دفن کنند نه در کنار پیامبر(ص).[13] همچنین ابوذر غفاری که از صحابه خاص پیامبر(ص) بود، در هنگام تبعید به عثمان و یارانش رو کرد و گفت : رسول خدا(ص) وفات کرد درحالی که از من راضی بود اما شما خراب کاریهای زیادی انجام دادهاید.[14] برخی از صحابه نیز به اعمال خرابکارانه خود اعتراف داشتند مانند براء بن عازب که به او گفته شد: خوشا به حال تو، با پیامبر(ص) مصاحبت داشتی و در زیر شجره با او بیعت کردی. جواب داد: نمیدانی بعد از او چه کردیم!![15]
حال سخن این است که با این اعترافات و رفتارهای منافقانه چگونه عدالت برای تمام صحابه ثابت است؟؟
[1] - البلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، الاولی، 1417هــ ق، ج 1، ص 591
[2] - همان، ج 1، ص 583
[3] - همان ج 5، ص 500
[4] - دمشقی، ابن کثیر؛ البدایه والنهایه، بیروت، دارالفکر، 1407هـ ق، ج5، ص 245 و طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ طبری، بیروت، دارالتراث، الثانیه، 1387هــ ق، ج3، ص 205
[5] - یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب؛ تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصار، بیتا، ج2، ص 157
[6] - مقدسی، مطهر بن طاهر؛ البدء والتاریخ، بورسعید، مکتبه الثقافیه الدینیه، بیتا ، ج5، ص 190
[7] - البلاذری، احمد بن یحیی، پیشین، ج1، ص581 و584 و 579
[8] - صدوق، محمد بن علی؛ خصال، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1403هـ ق، ج1، ص 170
[9] - عسقلانی، ابن حجر؛ الاصابة، بیروت، دارالکتب العلمیة، اول، 1415هـ ق ، ج1،ص 8 و ج 4، ص 78
[10] - از نویسندگان قرن سوم (مجهول)، اخبار الدوله العباسیه، بیروت، دار صادر، 1971م، ص 93
[11] - مجلسي، محمد باقر؛ بحار الانوار ، بيروت، موسسة الوفا، 1404 هـ ق، ج 31 ص 297
[12] - طبرسی، احمد بن علی؛ الاحتجاج،مشهد مقدس، نشر مرتضی، 1403هـ ق، ج 1 ص 166
[13] - برای بررسی مطلب به مقاله کردار عایشه مراجعه شود. -- قالت عائشة عند وفاتها: إني قد أحدثت بعد رسول الله، صلى الله عليه و آله و سلّم، فادفنوني مع أزواج النبي، صلى الله عليه و آله و سلّم.محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، بیروت ، دارالکتب العلمیه، الاولی،1410هـ ق، ج 8، ص59
[14] - قمی، علی بن ابراهیم بن هاشم؛ تفسیرالقمی، قم، موسسه دارالکتاب، 1404هـ ق، ج1،ص 53
[15] - عسقلانی، ابن حجر؛ پیشین، ج 3 ، ص 67 و بخاری، محمد بن اسماعیل؛ الصحیح، بیروت، یمامه ، دار ابن کثیر، الطبعة الثالثه، 1407هـ ق، باب غزوة الحدیبیه، ج 4، ص 1529، حدیث 3937- لقيت البراء بن عازب رضي الله عنهما فقلت طوبى لك صحبت النبي صلى الله عليه و سلم وبايعته تحت الشجرة فقال يا ابن أخي إنك لا تدري ما أحدثنا بعده!!
افزودن دیدگاه جدید