صحابه از منظر قرآن

یکی از راههای بررسی ادله عدالت صحابه و نقد آن، سنجش صحابه در قرآن است. خداوند در قرآن در موارد مختلف اصحاب را مخاطب خویش قرار داده است و در مواردی مدح و در مواردی برخی صحابه را توبیخ می­کند. با توجه به اهمیت عدالت تمام صحابه نزد اهل­سنت، این دیدگاه را با بررسی صحابه از منظر قرآن به نقد می­کشیم.

مهاجرین و انصار
در منطق قرآن صحابه به دو دسته کلی مهاجر و انصار تقسیم می­شوند و این تقسیم به دلیل کار ارزشی این صحابه است. مهاجرین به کسانی گفته می­شوند که پس از فرمان خداوند به هجرت، از مکه به مدینه هجرت کردند تا زمانی که فتح مکه واقع شد. انصار به اصحاب آن حضرت که اهل­مدینه بودند گفته می­شد که از دو قبیله اوس و خزرج تشکیل شده بودند. اما کسانی که بعد از فتح مکه مسلمان شدند نه از مهاجرین محسوب می­شوند و نه از انصار. این مطلب را امیرالمومنین علی(ع) در رد پیشنهاد معاویه می­گوید که خواستار انتخاب خلیفه از طرف شوری(شورای مهاجرین و انصار) شده بود در حالی که خودش را جز ایشان می­پنداشت.[1]

ارزش صحابه
قرآن ارزش هر فرد و بلکه هر انسان مومن و مسلمانی را به ایمان و عمل صالح او و در یک کلمه به تقوای او مشروط کرده است. به این ترتیب تمام آیاتی که از ارزشمندی صحابه حکایت می­کند مشروط به استقامت در این راه و منحرف نشدن از طریق حق است. بنابراین اصحاب بدر و یا مهاجر و انصار تا زمانی که بر ایمان باقی باشند، ارزشمند و عادل خواهند بود. در این رابطه باید برای شناخت ملاکهای حق، به ملاکهای قرآن و سنت و عقل رجوع کرد و از تاریخ و حدیث و تفسیر و...صحابه فاسق و منافق و مرتد و مریض القلب و مومن را شناخت. بنابر این آیات الهی علاوه بر اینکه عدالت تمام صحابه را ثابت نمی­کند، خود دلیلی بر بطلان عدالت جمیع صحابه است.

ملاک برتری در قرآن
إن أکرمکم عند الله اتقاکم.[2]
قطعا این آیه به مراتب مسلمین و از جمله مخاطبین اولیه آیه یعنی صحابه را اشاره می­کند و ملاک ارزش مسلمین نزد خداوند را تقوی اعلام می­کند. تقوی در مفهوم گسترده خود ایمان و عمل صالح را در ربردارد که مطمئنا تمام صحابه از این جهت با هم تفاوت بسیاری دارند و یکسان نیستند. بطور کلی قرآن درجات انسانها را در این دنیا و در بهشت به دلیل عملکرد انسانها متفاوت قرار داده است[3] و یکی از علل تفاوت درجات انسانها را آزمایش انسانها به سبب داراییشان خوانده­است.[4] واضح است که برخی انسانها بر اثر حسادت و عوامل دیگر برتری دیگران را برنمی­تابند که از نظر خداوند امری ناپسند است و قرآن آن را نهی کرده است.[5] از جمله کسانی که خداوند فضل و درجات ایشان را برتر از دیگران قرار داده صاحبان علم و مومنین حقیقی و مجاهدین در راه خدا هستند.[6] قرآن تقوی، علم، مجاهدت، ایمان و...را از جمله ملاکهای ارزشی دینی برای برتر شدن از دیگران یاد کرده و ما در بین صحابه یقینا تفاوت چشمگیری در این امور خواهیم دید و این خود نشان دهنده عدم تساوی صحابه در اعمال و درجات است.

صحابه از دید قرآن
همانطور که آیات مختلف و بسیاری در مورد ارزشمند بودن اعمال و ایمان برخی صحابه اشاره شده، به نکوهش عمل و ایمان برخی دیگر نیز پرداخته شده است و این خود شاهدی بر وجود صحابه عادل و غیرعادل است. قرآن در جواب ادعای برخی از صحابه که خود را مومن قلمداد می­کردند اعتراض می­کند و قائل است که بوئی از ایمان نبرده­اند و قلوبشان خالی از ایمان است.[7] آری این آیه اصحاب پیامبر(ص) را به مومن و مسلمان تقسیم می­کند که از نظر باطن و ایمان قلبی نسبت به هم تفاوت دارند. تفاوت باطنی صحابه تاحدی بود که خداوند بر دروغ و ادعائی بودن ایمان برخی از صحابه شهادت دهد.[8] به این ترتیب بی­ایمان بودن برخی از صحابه ثابت می­شود[9] که قرآن در موارد مختلف از ایشان یاد کرده و عملکرد ایشان را مورد انتقاد قرار داده است.

عملکرد صحابه منافق
قرآن کریم با توجه به عدم ایمان منافقین همیشه به توبیخ اعمال این افراد می­پرداخت. عمده ترین اعمال منافقین برپائی جنگ روانی علیه مومنان بود. این افراد به حدی در مسلمانان شیوع داشتند که به راحتی اعمال منافقانه خود را انجام می­دادند، از جمله دشمن هراسی و شایعه پراکنی،[10] ساختن مسجد ضرار،[11] فرار از معرکه جنگ،[12] اذیت و آزار به پیامبر(ص) واهل­بیت(ع) و مومنین،[13] منت گذاشتن بر پیامبر(ص)،[14] نقشه ترور امیرالمومنین علی(ع)و پیامبر(ص)،[15] همکاری با دشمنان دین(کافران و اهل کتاب)،[16] کینه داشتن از پیامبر(ص)،[17] هیچ انگاشتن وعده­های خداوند و پیامبر(ص)،[18] فساد کردن به ادعای اصلاحات،[19] پیمان بستن بر غصب خلافت،[20] امرکردن به منکرات و نهی نمودن از کارهای خیر،[21] عدم انجام صحیح احکام به دلیل بی­ایمانی،[22] ....که همگی نشانگر جنگ درونی در جبهه مسلمین است. این همه خیانت همگی نشانگر بی­ایمانی برخی صحابه است که از قول فرزندان این نوع صحابه یعنی فرزند معاویه بیان شده است:
لعبت هاشـــــم بالملك فلا خبر جاء و لا وحـــــــي نزل‏
ليت أشياخي ببدر شــهدوا جزع الخزرج من وقع الأسل‏
لأهلوا و استهــــــــلوا فرحا و لقالوا يا يزيــــــــد لا تشل‏
فجزيناه ببـــــــــــــــدر مثلا و أقمنا مثل بــــــدر فاعتدل‏
لست من خندف إن لم أنتقم من بني أحمد ما كان فعــل[23]

منافق
قرآن کریم علاوه بر مبارزه با منافقین به تعریف منافق پرداخته. این آیات کلیاتی از صفات مومنین و منافقین را ارائه می­دهد که نشانگر وجود این افراد در توده مسلمین (صحابه) بوده است. یکی از علائم مهم منافقین عدم هماهنگی بین زبان و قلب ایشان است.[24] این بهترین نشانه شناخت منافق است. چنانکه خداوند می­فرماید: و هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات مى‏كنند، و مى‏گويند: ما ايمان آورده‏ايم! (ولى) هنگامى كه با شيطانهاى خود خلوت مى‏كنند، مى‏گويند: «ما با شمائيم! ما فقط (آنها را) مسخره مى‏كنيم![25] منافقین بین کفرو ایمان سرگردان هستند.[26] بلکه بعداز ایمان رویگردان شده­اند. [27] همانند مشرکان به خداوند سوء ظن دارند[28] و به گمان خود به فریب خداوند مشغولند.[29] به بهانه زن و بچه و اموال از میدان جهاد فرار می­کنند و برای جهاد مانع تراشی می­کنند[30] با این حال این بهانه را برای پیامبر(ص) نقل می­کنند و خواستار طلب مغفرت از سوی آن حضرت هستند.[31] ولی باز با تکبر به تمسخر طلب مغفرت پیامبر(ص) می­پرداختند[32] با این همه خیانت، به خود جرأت می­دادند که بخاطر اسلامشان بر پیامبر(ص) منت ­گذارند!! [33] پیامبر(ص) را در زندگی خصوصی اذیت کرده و بر زنان آن حضرت طمع می­کنند![34] به همین دلیل خداوند به زنان پیامبر(ص) دستور می­دهد که مراقب نحوه حرف زدن خود باشند.[35] اهمیت دشمن شناسی در سنگر خودی یعنی شناخت منافق کمتر از شناخت دشمن خارجی نیست و به همین دلیل خداوند سوره­ای به عنوان منافقون نازل نمود و دستور می­دهد که ایمان حقیقی داشته باشید[36] به علت گستردگی و پیچیدگی و وابستگی منافقین به شجره ملعونه تشبیه شدند[37]و به پیامبر(ص) فرمان داد که همانطور که با کفار در جهاد است با منافقین نیز بجنگد.[38]

بیمار دل
خداوند در قرآن کریم به دو عنصر خیانت پیشه در برابر دستاوردها و قوانین الهی اشاره شده ، یکی از این گروه به منافقین و دیگری به بیمار دلان معرفی شده­اند. فرق بین این دو گروه از بیان هردو عنوان در یک آیه استفاده می­شود؛ زیرا خداوند فرموده:

إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دينُهُمْ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ.[39]

جهت فکری و اعتقادی منافقین و بیمار دلان همسو است و هیچ فرقی از این جهت ندارند ولی در مواجهه با اسلام و دین بین بیمار دلال و منافقین فرق است و احتمال دارد که خداوند منافقینی که ظاهر سازی بیشتری داشتند را به بیمار دل معرفی کند تا به دیگران علت عدم ایمان آنها را با وجود اسلام ظاهری بیان نموده باشد و احتمال دارد که مریض القلب با پذیرش اسلام و ایمان در نهادش تیرگی و کدرورت وجود داشته باشد؛ اما منافق هرگز در قلبش ایمان نفوذ نکند!

عاقبت منافقین
خداوند عاقبت کفار و مشرکین و منافقین و بیماردلان را یکسان قرار داده ووعده عذاب دردناک را به همه این افراد داده است.[40] چراکه این افراد به صورتهای مختلف با خداوند و رسالت و اهداف آن مخالفت نمودند و هر یک به نحوی دشمنی خودش را ظاهر ساخته. با این وجود چگون می­توان معتقد به عدالت تمام اصحاب از جمله منافقینی شد که برای انحراف رسالت از مسیر اصلی خود تلاش کردند و دست به جعل و تحریف و تغییر زدند و به فرموده قرآن به جاهلیت رجوع کردند.[41]

[1] - آیه الله میلانی، سید علی؛ محاضرات فى الاعتقادات، ج‏2، ص 151
[2] - حجرات، آیه 13- گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.
[3] - احقاف 19 و اسراء، آیه 21
[4] - انعام، آیه 165
[5] - نساء، آیه 32
[6] - مجادله، آیه 11- يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ.
نساء، آیه 95-(هرگز) افراد باايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند، يكسان نيستند! خداوند، مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [ترك‏كنندگان جهاد] برترى مهمّى بخشيده و به هر يك از اين دو گروه (به نسبت اعمال نيكشان،) خداوند وعده پاداش نيك داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظيمى برترى بخشيده است.
[7] - حجرات،آیه 14- عربهاى باديه‏نشين گفتند: «ايمان آورده‏ايم» بگو: «شما ايمان نياورده‏ايد، ولى بگوييد اسلام آورده‏ايم، امّا هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما را فروگذار نمى‏كند، خداوند، آمرزنده مهربان است.»
[8] - - منافقون، آیه 1- هنگامى كه منافقان نزد تو آيند مى‏گويند: «ما شهادت مى‏دهيم كه يقيناً تو رسول خدايى!» خداوند مى‏داند كه تو رسول او هستى، ولى خداوند شهادت مى‏دهد كه منافقان دروغگو هستند (و به گفته خود ايمان ندارند).
[9] - حجرات،آیه 14و منافقون، آیه 1و بقره، آیه 8
[10] - احزاب، آیه 60- اگر منافقان و بيماردلان و آنها كه اخبار دروغ و شايعات بى‏اساس در مدينه پخش مى كنند دست از كار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان مى‏شورانيم، سپس جز مدّت كوتاهى نمى‏توانند در كنار تو در اين شهر بمانند!
[11] - توبه،آیه 107 گروهی دیگر از آنها کسانی هستند که برای زیان رساندن و تقویت کفر مسجدی ساختند
[12] - توبه، 25- خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد( و بر دشمن پیروز شدید) و درروز حنین (نیز یاری نمود) در آن هنگام که فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت، ولی (این فزونی جمعیت ) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد. سپس پشت( به دشمن) کرده، فرار نمودید.
[13] - حجرات، آیه 11- اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند و يكديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند!
[14] - حجرات 17- آنها بر تو منّت مى‏نهند كه اسلام آورده‏اند.
[15] - توبه، آیه 64- منافقان از آن بيم دارند كه سوره‏اى بر ضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: «استهزا كنيد! خداوند، آنچه را از آن بيم داريد، آشكار مى‏سازد!»
و بحار ج 21 ، ص 238
[16] - - مائده، آیه 51- اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! يهود و نصارى را ولّى (و دوست و تكيه‏گاه خود،) انتخاب نكنيد! آنها اولياى يكديگرند و كسانى كه از شما با آنان دوستى كنند، از آنها هستند خداوند، جمعيّت ستمكار را هدايت نمى‏كند.و آل عمران ،آیه 149-اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر از كسانى كه كافر شده‏اند اطاعت كنيد، شما را به گذشته‏هايتان بازمى‏گردانند و سرانجام، زيانكار خواهيد شد.
[17] - - محمد(ص)، آیه 29و30- آيا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است گمان كردند خدا كينه‏هايشان را آشكار نمى‏كند؟! و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مى‏دهيم تا آنان را با قيافه‏هايشان بشناسى، هر چند مى‏توانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى و خداوند اعمال شما را مى‏داند!
[18] - - احزاب آیه 12- و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه منافقان و بيماردلان مى‏گفتند: «خدا و پيامبرش جز وعده‏هاى دروغين به ما نداده‏اند!
[19] - بقره ، آیه 11- و هنگامى كه به آنان گفته شود: «در زمين فساد نكنيد» مى‏گويند: «ما فقط اصلاح كننده‏ايم!
[20] - بقره، آیه 79- پس واى بر آنها كه نوشته‏اى با دست خود مى‏نويسند، سپس مى‏گويند: «اين، از طرف خداست.» تا آن را به بهاى كمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و واى بر آنان از آنچه از اين راه به دست مى‏آورند.
[21] - توبه، آیه 67- مردان منافق و زنان منافق، همه از يك گروهند! آنها امر به منكر، و نهى از معروف مى‏كنند.
[22] - توبه ، آیه 54- هيچ چيز مانع قبول انفاقهاى آنها نشد، جز اينكه آنها به خدا و پيامبرش كافر شدند، و نماز بجا نمى‏آورند جز با كسالت، و انفاق نمى‏كنند مگر با كراهت!
[23] - طبرسی، احمد بن علی؛ احتجاج مشهد، نشر مرتضی، 1403هـ ق، ج 2، ص 307
[24] - فتح، آیه 11، يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَيْسَ فىِ قُلُوبِهِمْ و آل عمران، آیه 167- يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فىِ قُلُوبهِِمْ
[25] - بقره، آیه 14
[26] - نساء، آیه 143- آنها افراد بى‏هدفى هستند كه نه سوى اينها، و نه سوى آنهايند! (نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران!) و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى يافت.
[27] - اين بخاطر آن است كه نخست ايمان آوردند سپس كافر شدند از اين رو بر دلهاى آنان مهر نهاده شده، و حقيقت را درك نمى‏كنند!
[28] -فتح، آیه 6- و (نيز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد مى‏برند
[29] - نساء، آیه 142- منافقان مى‏خواهند خدا را فريب دهند در حالى كه او آنها را فريب مى‏دهد
[30] - آل عمران، آیه 167- به ايشان گفته شد: «بياييد در راه خدا نبرد كنيد! يا (حد اقل) از حريم خود، دفاع نماييد!» گفتند: «اگر مى‏دانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مى‏كرديم. (اما مى‏دانيم جنگى نمى‏شود.)» آنها در آن هنگام، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان به زبان خود چيزى مى‏گويند كه در دلهايشان نيست! و خداوند از آنچه كتمان مى‏كنند، آگاهتر است.
[31]- فتح، آیه 11- بزودى متخلّفان از اعراب باديه‏نشين (عذرتراشى كرده) مى‏گويند: « (حفظ) اموال و خانواده‏هاى ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستيم در سفر حديبيه تو را همراهى كنيم)، براى ما طلب آمرزش كن!»
[32] - هنگامى كه به آنان گفته شود: «بياييد تا رسول خدا براى شما استغفار كند!»، سرهاى خود را (از روى استهزا و كبر و غرور) تكان مى‏دهند و آنها را مى‏بينى كه از سخنان تو اعراض كرده و تكبر مى‏ورزند!
[33] - حجرات 17- آنها بر تو منّت مى‏نهند كه اسلام آورده‏اند
[34] - توبه، آیه 61- از آنها كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى‏دهند و مى‏گويند: «او آدم خوش‏باورى است!»
[35] - احزاب، آیه 32- اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از آنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد!
[36] - - نساء، آیه 136- اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، و كتب (آسمانى) كه پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعى) بياوريد
[37] - اسراء60 – وما آن رویائی را که به تو نشان دادیم، فقط برای آزمایش مردم بود؛ همچنین شجره ملعونه را که در قرآن ذکر کرده­ایم
[38] - توبه، آیه 73 و تحریم، آیه 9- اى پيامبر! با كافران و منافقان جهاد كن، و بر آنها سخت بگير.
[39] - انفال، آیه 49
[40] - نساء، آیه 138و140و 145و توبه، آیه 68
[41] - آل عمران، آیه 144

افزودن دیدگاه جدید