حکم مرتد

«ارتداد» از واژه «ردد» و در لغت به معنای «بازگشت» است. در فرهنگ دینی به بازگشت از اسلام به كفر «ارتداد و ردّه» گفته می­شود. [1]شخص مرتد به كسی گفته می­شود كه از اسلام خارج شده و كافر شده باشد. از نظر فقیهان اسلامی مرتد دو نوع است؛ 1. فطری 2. ملی. مرتد فطری كسی است كه یكی از پدر یا مادرش درحال انعقاد نطفه او مسلمان باشد و این شخص بعد از بلوغش اظهار اسلام نماید و سپس از اسلام خارج شود. مرتد ملی كسی است كه پدر و مادرش درحال انعقاد نطفه او كافر باشند و این شخص بعد از بلوغش اظهار كفر نماید و بعد اسلام بیاورد و سپس از اسلام برگردد و اظهار كفر نماید، مثل فرد مسیحی كه اسلام بیاورد و سپس به دین مسیحی برگردد.[2]

حكم مرتد
شخص مرتد اگر مرد باشد، در صورتی كه مرتد فطری باشد، اعدام می­شود و عقد او یا زنش باطل است و اموال او نیز بعد از پرداخت بدهی­هایش مانند اموال شخص مرده بین ورثه اش تقسیم می­شود. اما اگر مرتد ملی باشد سه روز به او فرصت توبه داده می­شود و اگر توبه نكرد اعدام می­شود. این شخص در صورتی كه توبه نكند و اعدام شود اموالش تقسیم می­شود و عقدش باطل است. اگر شخص مرتد زن باشد- چه از نوع فطری و چه از نوع ملی – اعدام نمی­شود، بلكه زندانی می­شود تا زمانی كه توبه كند و اموال او تا زمانی كه زنده است تقسیم نمی­شود و در صورتی كه به خانه شوهر رفته باشد باید عده طلاق نگه دارد ولی اگر به خانه شوهر نرفته باشد بدون عده از شوهر جدا می­شود.[3]

شرایط لازم برای حكم به ارتداد شخص
1. بلوغ
2. عقل
3. اختیار
4. قصد[4]

موجبات ارتداد
1. انكار یكی از اصول و پایه­های اساسی دین كه یك مسلمان باید به آنها اعتقاد داشته باشد مثل توحید ، نبوت و معاد. «كسانی كه به خدا و رسولش كافر شوند و بخواهند بین خدا و پیامبرانش تفرقه بیندازند و بگویند به بعضی از آنها ایمان داریم ولی نسبت به بعضی از آنها كافر هستیم، چنین كسانی كافران حقیقی هستند.»[5]
2. انكار ضروری دین، یعنی چیزی كه جزء دین بوده و به اقامه دلیل و برهان نیاز ندارد. مثل وجوب نماز و روزه در دین اسلام یا حرمت خوردن شراب از نظر اسلام. البته برخی از فقها معتقدند این قسم فقط در صورتی موجب ارتداد شخص می­شود كه به انكار اصل دین برگردد. «و كسانی كه به آنچه كه خدا نازل كرده حكم نكنند كافرین هستند.»[6]
3. انكار ضروری مذهب مثل امامت، به نظر برخی از فقها.
4. دشنام دادن و تمسخر كردن خدا، كتاب­های آسمانی، ملائكه، یا هر یك از ضروریات دین، اگر چه مستلزم انكار هم نباشد.[7]

فلسفه حكم ارتداد و سخت گیری اسلام در این مورد
شاید این سئوال مطرح باشد كه علت این همه سخت­گیری اسلام در مورد شخص مرتد چیست؟ و اگر اسلام معتقد به آزادی عقیده هست كه هست، آیا احكام اسلام در مورد مرتد با مسئله آزادی عقیده در تعارض نیست؟
برای پاسخ به این پرسش­ها كه عمدتا هم به عنوان شبهه در مورد احكام اسلامی از سوی دشمنان اسلام و روشنفكران متاثر از جهان غرب در اذهان جوانان ما القاء می­شود باید به موارد زیر توجه كرد؛
1. در وهله اول باید به این نكته توجه داشت كه شخص مرتد به صرف شك و تردید اعدام نمی­شود بلكه در صورتی این حكم در مورد او اجرا می­شود كه شخص با قول یا عملكرد كفرآمیز ارتداد خود را اظهار كند و راه عناد و كج­روی پیش گرفته و در صدد تضعیف آئین اسلام برآید و الا كسی كه در ظاهر شهادتین بر زبان جاری كرده تا زمانی كه اظهار اسلام می­كند كسی حق تعرض به او را ندارد.[8] لذا مرتد در اصطلاح به کسی گفته می­شود که بعد از قبول اسلام، با بلوغ و سلامت عقل و از روی عمد و اختیار به گفتار و کرداری در جامعه دست بزند که نشان دهنده تکذیب، استهزاء و تبلیغ علیه دین اسلام و ضروریات دینی باشد. بنابراین احکام ارتداد در مورد کسانی که رد وانکار خود را آشکار و علنی نمی­کنند، اجراء نمی­شود و از سوی دیگر از نظر اسلام تجسس درحریم خصوصی افراد وتفتیش عقاید حرام است.[9] بنابراین هرکس درانتخاب هرعقیده­ای آزاد است ولی نمی­تواند با بیان عقائد انحرافی و گمراه کننده هنجارهای اعتقادی جامعه اسلامی را بشکند. برخی معتقدند برای تحقق ارتداد شخص باید دین را به صورت تحقیقی پذیرفته باشد، نه این كه انتخاب دین ازسوی او تقلیدی و ایمانش به دین غیر تحقیقی باشد. استاد جوادی آملی می­فرماید: «ارتداد آن است كه كسی محققانه دین را بپذیرد سپس دین را كنار گذارد. در ارتداد یك نكته مهم این است كه شخص پیش از این دین را با برهان منطقی پذیرفته باشد. ... بنابراین ارتداد یعنی، كسی كه یقین معرفت شناختی دارد با این حال دین را به بازی بگیرد و از آن اعلام بیزاری كند.»[10]
2. نكته قابل توجه دیگر این است كه چون همه احكام اسلام از منبع علم و كمال مطلق الهی سرچشمه می­گیرد لذا همه آنها تابع مصالح و مفاسد واقعی بندگان است. ازطرف دیگر عقل انسان به دلیل محدودیت خود امكان دسترسی به علت واقعی احكام را ندارد، بنابراین اگر در مواردی انسان به علت تشریع حكمی از سوی خداوند پی نبرد نباید در مقابل آن حكم موضع­گیری كند و مثلا آن را غیرعقلانی یا خشن و غیرانسانی قلمداد كند، بلكه باید به حكم عقل در چنین مواردی تابع و تسلیم شرع باشد.
3. علاوه برمطالب ذكر شده، درمورد تشریع حكم مرتد و علت سخت­گیری دین اسلام نسبت به این مسئله دلایلی ذكر شده است كه به برخی از آنها اشاره می­شود:
الف) بازداری از انتخاب كوركورانه
اسلام دینی است كه از هر گونه تحمیل و اجبار در عقیده منع می­كند و دعوت خود را مبتنی بربینش و تعقل ساخته و از دین گرایی كوركورانه و تقلیدی محض نهی و نكوهش می­كند. لذا بندگانی را كه سخنان مختلف را می­شنوند و بهترین آنها را انتخاب می­كنند بشارت می­دهد.[11] به همین دلیل اسلام فرصت تحقیق و بررسی به اشخاص می­دهد تا بتوانند دین حق را انتخاب كنند. در روایت است كه شخصی خدمت پیامبر آمد و از ایشان دو ماه فرصت تحقیق در مورد اسلام خواست و پیامبر به ایشان به جای دوماه، چهار ماه فرصت وامان برای تحقیق درمورد حقانیت دین اسلام دادند.[12] در كنار این دعوت آگاهانه و انتخاب­گرانه، اسلام با بیان احكام ارتداد هشدار می­دهد كه هرگاه حقانیت اسلام را به خوبی شناخته و مسلمان شدید، دیگر نمی­توانید از آن بازگردید. این سخت­گیری سبب می­شود تا مردم دین را امری ساده و تشریفاتی ندانند و در پذیرش و انتخاب آن نهایت دقت را بكنند.[13]
ب) جلوگیری ازتحقیر دین و تضعیف عقاید دینی در جامعه اسلامی
طبق بیان قرآن گروهی ازاهل كتاب برای ایجاد تزلزل در عقاید مسلمانان و در نتیجه تضعیف پایه­های نظام اسلامی، به هم كیشان خود سفارش می­كردند كه مسلمان شوند و پس ازمدتی از اسلام دست بردارند تا به این وسیله مسلمانان را از دینشان بازگردانند.[14] مسلما وضع و جعل احكام مرتد دشمنان اسلام را در تحقق این هدف شوم ناكام می­گذاشت. و در جامعه جهانی امروز نیز دشمن از چنین ترفند­هایی استفاده می­كند.[15]
ج) پاسداری از نظام اسلامی
برخی از بزرگان در این مورد می­فرمایند: «اگر در اسلام در امور مربوط به مرتد سخت گیری شدید كرده است، فلسفه مهمی داشته است و این موضوع جنبه سیاسی و عمیقی دارد.»[16] در واقع اگر قرار باشد ورود و خروج به اسلام، آزاد و بدون قانون باشد و خروج از آن هیچ سختی به دنبال نداشته باشد، دشمنان اسلام به آسانی وارد اردوگاه مسلمین شده پس از آگاهی براسرار مسلمانان و دست­یابی به مقاصد شوم خود از آن خارج شوند و این مسئله جامعه اسلامی را در معرض فروپاشی قرار می دهد. اندیشمندانی مانند مارسل بوازار-استاد حقوق دانشگاه ژنو- می­گوید: «علت سخت­گیری اسلام درباره مرتد شاید بدان جهت باشد كه درنظام حكومتی و سیستم اداری جوامع اسلامی، ایمان به خدا صرفا جنبه اعتقادی و درون قلبی ندارد، بلكه جزء بندهای پیوستگی امت و پایه­های حكومت است، به طوری كه با فقدان آن قوام و دوام جامعه اسلامی متلاشی می­شود و مانند قتل یا فتنه و فساد است كه نمی­تواند قابل تحمل باشد.»[17]
د) مصلحت شخصی مرتد و جامعه
اسلام زندگی انسان را محدود به زندگی دنیوی نمی­داند بلكه زندگی واقعی انسان را زندگی اخروی می­داند لذا درصدد نشان دادن راه سعادت ابدی به اوست و به همین دلیل با هرچیزی كه مانع وصول انسان­ها به این مقصود متعالی است به مبارزه برخاسته، به دنبال حذف و نابودی عوامل انحطاط و گمراهی انسان­ها است. انسان مرتدی كه از راه خدا و پیامبرش گریخته و با دین خدا به عناد می­پردازد، چه بسا باعث گمراهی دیگر افراد جامعه شود. این شخص هر لحظه از عمر خود را درجهت شقاوت و نگون­بختی بیشتر سپری كرده، رنج و عذاب بیشتری را برای خود ذخیره می كند. بنابراین دوام زندگی چنین شخصی هم برای خودش زیان بار است و هم برای جامعه اسلامی و وضع مجازات اسلامی برای چنین شخصی از طرفی نقش بازدارنده برای برخی افراد جامعه دارد تا دنبال چنین سرنوشت شومی نباشند و از طرف دیگر اگر كسی به چنین راهی روی آورد، با اجرای حكم مرتد در موردش، هم خود او از شقاوت بیشتر رهایی می­یابد و هم جامعه از گزند او مصون می­ماند.[18]

علاوه بر منابع استفاده شده در متن، برای مطالعه بیشتر ر.ک:
1. ایازی، محمدعلی، آزادی در قرآن، تهران، ذکر، 1379، فصل5
2. سروش، محمد، آزادی، عقل و ایمان، قم،دبیرخانه مجلس خبرگان، مرکز تحقیقات علمی،1381، فصل3

[1] . المفردات في غريب القران، راغب اصفهاني ، ص192و193.
[2] . تحريرالوسيله ، امام خميني(ره) ، ترجمه علي اسلامي، قم ، دفترانتشارات اسلامي، بي تا، ج4، ص11.
[3] . همان ، صص 11-12 و 243.
[4] .همان ، ص243.
[5] . سوره نساء ، آيه 150و151.
[6] . سوره مائده ،‌آيه 44
[7] . دايرة المعارف قرآن كريم ، مركزفرهنگ ومعارف قرآن ، قم ، بوستان كتاب ،1383، ج2،ص461- 462
[8] . همان ، ص468 ؛ كلام فلسفي ، محمدحسن قدردان قراملكي ، قم ، وثوق ، 1382، ص512
[9] . دین وآزادی ، محمدتقی مصباح یزدی، قم ، مرکزمطالعات حوزه علمیه ،1381، ص105- 106
[10] . روزنامه جمهوري اسلامي ، ويژه نامه صحيفه حوزه ، ش48، 30ارديبهشت ماه 1381، ص14
[11] . سوره زمر،‌ آيه 18.
[12] . اسدالغابه في معرفة الصحابه ، ج3 ، مصر ، دارالشعب ، ص22.
[13] . پرسش ها وپاسخ هاي دانشجويي ،(دفترهفتم)، حميدرضا شاكرين، قم ، دفترنشرمعارف، 1386، ص317.
[14] . سوره آل عمران ، آيه 72 . همچنين ر.ك: تفسير مجمع البيان ، طبرسي،‌ ج 2، ذيل آيه شريفه .
[15] . پرسش ها وپاسخ هاي دانشجويي،ص314-315 ؛ دايرة المعارف قرآن كريم ،ص479 .
[16] . مجله مكتب اسلام ، تيرماه سال 1363 ، ص 11.
[17] . ارتداد دراسلام ،‌ عيسي ولايتي ، تهران،‌نشر ني ، 1380، ص250.
[18] . پرسش ها وپاسخ هاي دانشجويي ، ص313 ؛ كلام فلسفي ، 513- 514 .

افزودن دیدگاه جدید