آیا درست است که هر زمان عالم دینی با سلطان همراه شد، باید از او بر حذر بود؟
آنچه بسیار روشن است اینکه پیامبر (ص) و امیر المومنین (ع) حاکم جامعه بوده اند، در عین اینکه اطاعتشان بر ما واجب بوده است و حق تخطی از دستور آنها را نداشته ایم و این صریح قرآن است که فرموده ایمان بدون تسلیم محض از پیامبر (ص) (که حکومت می کند) محقق نخواهد شد:
فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً (۶۵ نساء) به پروردگارت سوگند كه آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اينكه در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نكنند و كاملا تسليم باشند.
پس مشخص است که اصل حکومت و حاکم شدن هیچ اشکالی ندارد و دین نیز نه تنها از آن نهی نمی کند، بلکه معتقد است که حکومت صحیح باید به دست رهبران دینی باشد.
اما همیشه حکومت ها به دست افراد صالح و مجریان دین نیست. بلکه در طی تاریخ در بیشتر مواقع حکومت به دست انسان های فاسد بوده که با حکومتشان تنها منافع مادی خود و اطرافیانشان را تامین می کرده اند. و اینجاست که با یک پدیده مذموم مواجه هستیم که پیامبر (ص) فرموده اند: دانشمندان فقیه تا هنگامیكه وارد دنیا نشده اند امین پیغمبرانند . عرض شد یا رسول الله! معنى ورودشان در دنیا چیست؟ فرمود: پیرو سلطان، پس چون چنین كنند نسبت بدینتان از ایشان بر حذر باشید. (الكافي، ج۱، ص ۴۶)
وقتی عالم دینی به جای مخالفت با سلاطین و پادشاهان (که این عنوان با عنوان حاکم فرق می کند) از او پیروی می کند، طبیعتا نمی توان به او اعتماد کرد. چرا که در چنین مواقعی به ابزار دنیا طلبی سلطان تبدیل شده اند. که در عرف ما به چنین کسانی آخوند درباری می گویند.
اما اینکه کسی بخواهد با استناد به چنین جملاتی حکومت حق و صحیح را نفی کند و حمایت از آن را مذموم بشمارید، به طور واضح غلط است. چرا که همین "امین های در نزد پیامبر" باید متصدی اموری شوند که به دست پیامبر (ص) اداره می شده است که یکی از آنها حکومت است.
افزودن دیدگاه جدید