مهدی طالعی

چون ضروری است که با ملتها تفاهم و تعامل کنیم باید این دوره تاریخ جهان را که با انقلاب اسلامی رقم خورده است برای جهانیان مطرح کنیم، باید فرهنگ انقلاب اسلامی را تببین و تبلیغ کنیم، مخصوصا اگر دشمنان برای بدبین کردن ملت هایشان نسبت به فرهنگ، ملت و انقلاب ما  پروژه ایران هراسی و اسلام هراسی راجدی گرفته باشند؛ لذا "صدور گفتمان انقلاب" کاری است کارستان، و ضرورتی است بی ضرر مگر برای صاحبان زر و زور و تزویر.

بسیاری از کشورهای غربی یا غرب زده از هر راه و بیراهی برای صدور فرهنگ خود به جهان تلاش می کنند و جهانی سازی یا غربی سازی  جهان  را تمام آرمان خود می دانند ولی انقلاب اسلامی برای صدور فرهنگ و گفتمانِ تمدن ساز خویش، با بعضی از نمونه  راهکارهای زیر موافق و بعضی را به شدت محکوم می کند:

برپایی کنفرانس های داخلی و بین المللی برای تبیین گفتمان و مدل مدیریت انقلاب

تبادل اطلاعات و تجربیات به دیگر ملت های آزادی خواه

راه اندازی رسانه های صوتی و تصویری یا "سینمای وحدت" در عرصه ملی و بین المللی

نشر و توزیع مجلات، کتاب ها و دائرهالمعارف هایی جذاب و مفید

حمله نظامی و دخالت در امور داخلی کشورها و سیطره بر سرزمین آن ها برای اسلامی کردن فرهنگ و مدیریت آن کشورها!

هدایت، حمایت و تقویت مسلمانان، آزادی خواهان و مظلومان جهان

ایجاد فضای گردشگری زیارتی، علمی و فرهنگی برای آشنایی گردشگران با فرهنگ ایران اسلامی

نامگذاری روزها جهت اجتماع ملت در حمایت از مظلومان عالم مثل روز قدس

جهت دهی و غنی سازی اجتماعات جهانی مسلمانان مانند حجِ همراه با برائت از مشرکین

استقامت در حفظ حقوق ملی و دینی خویش مثل کوتاه نیامدن در برابر انرژی هسته ای

نام گذاری سال ها توسط رهبر انقلاب در راستای متمرکز نمودن ملت برای حل مشکلات جامعه و رسیدن به جامعه ای که بتواند الگویی باشد مناسب برای صدور انقلاب

تاکید رهبرانقلاب بر الگوی اسلامی خانواده و شخصیت زن، زنی که شهید مطهری یعنی متفکر انقلاب می نویسد: زن خالق عشق است و عشق خالق مرد است و مرد خالق جامعه[1]. زنی که علاوه بر نقش مادری و همسری به جایگاهی در جامعه می رسد که امام می گوید: بانوان، رهبران نهضت ما هستند ما دنباله آن ها هستیم من خدمتگزار شمایم[2].

در سخنان رهبران انقلاب به صورت شفاف و گسترده تصریح شده است که صدور انقلاب از طریق دیکتاتوری،لشگرکشی نظامی و تصرف در امور داخلی کشورها بر خلاف اسلام می باشد[3] و این چنین صدوری نمی تواند شروعی شرعی و عاقبت به خیر برای یک حرکت اسلامی باشد. کدام اسلام؟ اسلامی که امام خمینی با اندیشه ها و رفتارهایش برای امت مسلمان ترسیم می نمود، آن امام مسلمانی که می گفت:

"من با مردم ایران برادر هستم وخود را خادم و سرباز آن ها می دانم[4].امامی که می گفت: اگر مردم مرا دوست دارند به این سبب است که اسلام را دوست دارند و می دانند که من قوانین اسلام را به کار می برم[5]. امامی که می گفت: فقط محمدرسول الله(ص) و دیگر پیامبران و ائمه اشتباه نمی کردند، هر شخص دیگری اشتباه می کند[6]. امامی که می فرمود: خدا می داند که بنده برای خود ذره ای مصونیت و حق و امتیاز قائل نیستم اگر تخلفی از من هم سرزد آماده ی مؤاخذه ام[7]. امامی که می گفت: محل و مکان برای من هیچ مطرح نیست من هرجا بتوانم به انسانیت و ملت خودم خدمت بکنم آن جا برای من خوب است و الآن که در فرانسه تبعیدم اگر بتوانم به انسانیت و ملت خودم خدمت کنم علاقه دارم در تبعید بمانم[8]. امامی که فرمود: آمریکا چه حقی دارد که اخطاریه بدهد و درکار ایران یا کشور دیگری دخالت کند؟ من قصد دارم تا آخرین نفس علیه دیکتاتوری شاه به مبارزاتم ادامه بدهم و یک لحظه هم دست از این کار بر نخواهم داشت[9].

 آری این امام، اسلامی را معرفی می کرد و برایش جان و آبرو می داد که با هر نوع برده داری، استکبار واستعمار سازش نمی کند و دیکتاتوری را بزرگترین گناه می داند[10]، آری انقلابی که با رهبری و هدایت او ایجاد شد تابش خورشیدی بود که در جهان پرتوافشان گردید و با شرح صدر، پایداری و همت این ملت هرگز کسوفی رخ نخواهد داد ان شاءالله.

به راستی چقدر متین و زیباست این واژگان درخشنده که رهبر  انقلاب فرمودند: "اگر شهید  مطهری بودند من فکر می کنم مناسب ترین جا و موقعیت برای ایشان موقعیت ریاست جمهوری بود؛ چون با آن ابعاد  عظیم شخصیت ایشان که یک حکیم، یک فیلسوف و یک طبیب نفوس بود می توانست یک نمودار  خوبی برای این نظام  اسلامی باشد؛ زیرا وقتی یک انقلابی مثل انقلاب ما که با ابعاد فکری و فرهنگی عمیق و قوی، توأم با پیام  معنوی و رسالت  فلسفی و اخلاقی می خواهد خود را در میان جوامع ظاهر سازد در رأس کارِ دولتی آن یک شخصیتی مثل شهید مطهری را لازم دارد"[11].

خلاصه کلام: "صدور گفتمان انقلاب" یعنی رهبران و فرزندان انقلاب، حامیان حریم واژگان واژگون اند: "انسانیت،عقلانیت،عشق" واژه های مرده یا مسمومی که با انقلاب احیا شدند و یا شفا یافتند و در حال رشد و شکوفایی می باشند. صدور انقلاب یعنی خیره ساختن نگاه ها به این انسان، به این عقل، به این عشق، یعنی مطرح کردن سبک زندگی اسلامی درجهان، یعنی مردم سالاری دینی، دینی به سبک اسلام امام خمینی نه اسلامی که سکولارها ، طالبان و وهابیت مطرح می کنند، آری اسلام ناب محمدی نه اسلام آمریکایی.

چه زیباست این حقیقت، این حروف وکلماتی که صبورانه بر سینه ی کاغذ قیام می کنند و می گویند که بگوییم:

شرح حقیقت "صدورانقلاب"و عمل به آن، شرح صدر می خواهد رب اشرح لی صدری.

باید با ایمان و عمل خود زینت انقلاب باشیم و یادمان نرود که ان الله جمیل و یحب الجمال.

[1]-مجموعه یادداشت ها،ج11،ص436

[2]-صحیفه نور،ج4،ص70

[3]-همان،ج11،ص266

[4]-همان،ج3،ص46 مصاحبه تا تلویزیون آلمان

-[5]مجله نامه انقلاب اسلامی،ش11،ص34 مصاحبه با اوریانافالاچی

-[6]صحیفه نور،ج11،ص201 مصاحبه با خبرنگار مجله تایم

[7]-همان،ج21،ص193

[8]-همان،ج22،ص177

[9]-طلیعه انقلاب اسلامی،ص228

[10]-طلیعه انقلاب اسلامی، ص351

[11]- استاد در کلام رهبر,ص153, نشر صدرا