پيام امام خميني (ره) به حج در سال 1364
بسم اللّه الرحمن الرحيم
با سپاس فراوان از الطاف عاليۀ حضرت باري تعالي و ادعيۀ حضرت بقيةاللّه ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ در حالي ملت عظيمالشأن ايران به سر ميبرند و زائران بيتاللّه الحرام به ميعادگاه الهي ميروند تا دعوت خداوند را، كه با نداي حضرت ابراهيم، ابوالانبيا، و حضرت محمد مصطفي، خاتم الرسل ـ صلياللّه عليهما و علي آلهما ـ به آنان ابلاغ شده، اجابت نموده، لبيك گويان و پايكوبان به حضور دوست در آن مكان مقدس مشرّف شوند، گرچه همه جا محضر و حضور است. چه خورشيد تابان اسلامِ بزرگ در شرق و غرب عالم نورافشاني مينمايد، و نداي ابراهيمي و محمدي در گوشه و كنار گيتي طنين افكنده و جان و دل مسلمانان جهان را روح بخشيده، و فرياد وحدت بين طوايف مسلمين از هر فرقه و مستضعفان و مظلومان از هر ملت در سراسر جهان زلزله افكنده، و كاخ آمال ستمگران و جهانخواران در شرف انهدام و فرو ريختن است. گويي دولت مستضعفين نزديك، و وعدۀ حق تعالي قريب الوقوع است.
زائران بيتاللّه و عاشقان لقاءاللّه در سالي از خانههاي «خود» و «خودي» به سوي خداوند و رسول گرامي او هجرت ميكنند كه كعبۀ معظمه براي پذيرايي مسلمانان عاشق حق و عدالت و فريادهاي كوبندۀ آنان بر سر ابرظالمان دهر و ابرچپاولگران جهان آغوش باز نموده و انتظار پذيرايي آنان را ميكشد. و بيتاللّه الحرام و كعبۀ معظمه زائران عزيزي را در آغوش ميكشد كه حج را از انزواي سياسي و انحراف اساسي به سوي حج ابراهيمي ـ محمدي سوق داده و حيات آن را تجديد مينمايند، و بتهاي شرق و غرب را
در هم ميشكنند، و معناي قيام ناس و حقيقت برائت از مشركان را عرضه ميدارند. و دل ميقات در هواي زائراني ميتپد كه از كشور «لاشرقيه و لا غربيه »آمدهاند تا با تلبيه[1]و «لبيك، لبيك» دعوت خداوند را به سوي صراط مستقيم انسانيت اجابت كنند؛ و با پشت پا زدن بر مكتبهاي شرقي و غربي و انحرافات مليگرايي فرقهزدايي نموده، با همۀ ملتها، بدون در نظر گرفتن رنگ و مليت و محيط و منطقه، برادر و برابر، غمخوار يكديگر باشند و تحكيم وحدت كنند، و با يدِ واحده بر دشمنان بشريت و زورگويان جهانخوار بتازند. و جمرات انتظار فداكاراني را ميكشد كه از كشوري آمدهاند كه ملت شجاع آن شياطين بزرگ و كوچك و متوسط را بيباكانه از كشور خود راندهاند و دست ناپاكشان را از ذخاير ميهن خود قطع نموده؛و در اين مكان مقدس نيز با سنگريزهها و شعارهاي كوبنده گروه شياطين را از «اُم القري»[2]و «ماحَولَها»[3]، كه جهان است، رمي و طرد كنند. و عرفات و مشعر و منا ميهماندار كساني هستند كه ملت مسلمانشان با عرفان و شعور سياسي قيام نمودهاند تا آرمانها و اَماني[4]اسلام را در كشور خود و ساير كشورهاي مظلوم تحت ستم تحقق بخشند ؛ و سياستبازان قلابي را، كه با فريب و دغل بر مظلومان جهان تاخته و هستي همه را غارت نمودهاند، رسوا كنند. و ديديد و ديديم كه يك ملت كوچك در يك محيط محدود و جمعيت معدود با عزمي بزرگ و ارادهاي قوي و مشتي آهنين، با اعتماد به خداي قادر متعال، چه سان رژيم طاغوتي را، با آنهمه ساز و برگ جنگي و آنهمه پشتيباني قدرتهاي بزرگ، از صحنۀ روزگار محو كرد و چه سان دست ابرقدرتها را از كشور خود كوتاه كرد. و ميبينيم كه با آن رسانههاي گروهي وابسته به قدرتهاي شيطاني، كه بسياري از اوقات خود را در شب و روز صرف دروغپردازي و تبليغات بياساس و فتنهانگيزي ميكنند، چگونه برخورد نمود: برخوردي كه اين
رسانهها براي خود و اربابانشان رسوايي هديه آوردهاند ؛ و همۀ تهمتهايشان موجب تقويت جمهوري اسلامي گرديد، و توجه هرچه بيشتر مظلومان و مستضعفان جهان را به جمهوري اسلامي جلب نمود. و ميبينيم كه تهمتهاي تروريستي و تروريستپروري، كه به خيال سردمداران كاخ سفيد و ايادي آنان و دستگاههاي تبليغاتي وابسته به ابرجنايتكاران براي تضعيف جمهوري اسلامي به طور چشمگير و فزايندهاي در كار است، به خواست خداوند متعال نتيجۀ معكوس داده و موجب تضعيف روحيۀ دشمنان اسلام و جمهوري اسلامي و تقويت روحيۀ ملت ما، بويژه رزمندگان و ساير ملتهاي مظلوم و مستضعف، گرديده است.و مَكَرُوا و مَكَرَاللّهُ و اللّهُ خَيرُ المَاكِرِينَ.[5]و از جمله، دفاع حق تعالي و معكوس كردن مكر كاخ سفيد اين است كه تروريستپروري سردمداران كاخ سياه امريكا بر سرِ زبانها، حتي روشنفكران امريكا، افتاده است. كاخ سياه با اخراج رژيم عراق از ليست تروريستها به صورتي واضح ثابت كرد كه تروريستپرور و طرفدار آن است. كاخ سفيد ميزان تروريست و ضد آن را مخالفت با جناياتش در سراسر جهان، و موافقت با آن ميداند. رژيم عراق تا مخالف بود، در ليست تروريستپرورها بود. و آن روز كه سر اطاعت به آستان كاخ سياه نهاد، از ليست خارج شد! هر چند توطئههاي تروريستي آن در منطقه، خصوصاً خليج فارس، برملا شده باشد.
بحمداللّه والمنة، امروز ايران و ساير ملتهاي مسلمان راه خود را يافته، و انبوه زائران بيتاللّه الحرام از ايران و ساير كشورهاي اسلامي براي احياي مراسم عبادي ـ سياسي حج در حول مسجدالحرام، مركز ثقل اسلام و مهبط[6]ملائكة اللّه و محل نزول وحي، گرد آمدهاند تا به وظيفۀ الهي و قرآني خود، كه همانا اعلام و فرياد برائت از مشركان است، كه رسول ختمي ـ صلي اللّه عليه و آله و سلم ـ به وسيلۀ مولانا علي بن ابيطالب ـ سلاماللّه عليه ـ در حج اكبر اجرا فرمود، عمل خواهند كرد. و اگر ان شاءاللّه عموم زائران، از هر طايفه و مذهب كه از سراسر جهان در آن مكان شريف مجتمع شدهاند، نداي خداوند را اجابت
كنند و با فرياد واحد ستمگران و ظالمان را محكوم نمايند، كاخهاي ستم فرو خواهد ريخت. اگر نمايندگان يك ميليارد مسلمان با اسم و رسم از متجاوزان به حقوق مظلومان و بلاد مسلمين برائت جويند و خواستار قطع يد ظالمين شوند، هيچ قدرتي تاب مقاومت با آنان را نخواهد داشت. اگر ملتهاي اسلامي و دولتهاي كشورهاي اسلامي، با اينهمه امكانات انساني و ذخاير مورد احتياج حياتي قدرتمندان، از روي قدرت با آنان برخورد كنند، و از جاروجنجال و هياهوهاي كاخ نشينان نترسند و تحتتأثير تبليغات دروغين رسانههاي طرفدار و جيرهخوار ابرجنايتكاران واقع نشوند، و با اتكال به قدرت لايزال ايزدي و به شكر نعمتهايي كه به آنها داده است بر سر آنها فرياد كشند و آنان را تهديد به بستن مرزهاي خود به روي آنان و قطع كمكهاي خود از نفت و غير آن نمايند، شكي نيست كه آنها در مقابل اين قدرت، كه ما قدر آن را نميدانيم، تسليم خواهند شد.
هان! اي مسلمانان قدرتمند، به خود آييد و خود را بشناسيد و به عالم بشناسانيد؛ و اختلافات فرقهاي و منطقهاي را، كه به دست قدرتهاي جهانخوار و عمال فاسد آنها براي غارت شما و پايمال كردن شرف انساني و اسلامي شما بار آمده، به حكم خداي تعالي و قرآن مجيد به دور افكنيد ؛و تفرقه افكنان، از قبيل آخوندهاي جيره خوار و مليگرايان بيخبر از اسلام و مصالح مسلمين را از خود برانيد، كه ضرر اينان بر اسلام از ضرر جهانخواران كمتر نيست. اينان اسلام را وارونه نشان ميدهند، و راه را براي غارتگران باز ميكنند. خداوند تعالي اسلام و ممالك مسلمين را از شرّ جهانخواران و پيوستگان و وابستگان به آنان نجات دهد.
اينك تذكراتي، هرچند گفته شده، داده ميشود ؛ اميد است نافع واقع شود.
1ـ به خواهران و برادران محترم كشورهاي اسلامي قبل از هر چيز اين نكته را بايد عرض كنم كه صورت حج، اين عبادت بزرگ را كه براي انجام آن مشرف ميشويد به صورتي شايسته و موافق دستور الهي انجام دهيد و مسائل آن را نزد علماي اعلام با دقت فرا گيريد. مبادا خداي ناخواسته پس از انجام حج و گذشت وقت معلوم شود كه خللي در آنها وارد شده و موجب بطلان حج گرديده و زحمتهاي شما هدر رفته است. حضرات
آقايان علماي محترم كوشش فرمايند كه زائران محترم را به وظايف خود آشنا نمايند، تا صورت حج مطابق شرع مطهر انجام گيرد. و از مهمات در همۀ عبادات اخلاص در عمل است. كه اگر خداي نخواسته كسي عملي را براي خود نمايي و عرضه به ديگران انجام دهد و خوبي عملش را به رخ ديگري بكشد، عمل او باطل است. و حجاج محترم مواظب باشند كه رضاي غير خداوند را در اعمال خود شركت ندهند. و جهات معنوي حج بسيار است. و مهم آن است كه حاج بداند كه كجا ميرود و دعوت كي را اجابت ميكند و ميهمان كيست، و آداب اين ميهماني چيست؛ و بداند هر خودخواهي و خودبيني با خداخواهي مخالف است و با هجرت الي اللّه مباين و موجب نقص معنويت حج است. و اگر همين يك جهت عرفاني و معنوي براي انسان دست دهد و لبيك براستي مقرون به نداي حق تعالي تحقق حقيقي يابد، انسان در همۀ ميدانهاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي و حتي نظامي پيروز ميشود. و براي چنين انساني شكست مفهومي ندارد. خداوند تعالي شمهاي از اين سير معنوي و هجرت الهي را نصيب همۀ ما فرمايد.
2ـ شما زائران عزيز از كشوري به سوي حق ميرويد كه در سايۀ الطاف خداوند و بركت دعاي ولي اللّه اعظم ـ روحي لمقدمه الفداء ـ سختيها و دشواريها و ستمكشيها را پشت سر گذاشته و بحمداللّه تعالي در تمام ميدانها پيروز شدهايد. و هنوز اول كار است. شما امروز از جهت فرهنگي بر فرهنگهاي پوسيدۀ شرق و غرب و فرهنگ منحط عصر شاهنشاهي، كه جوانان عزيز ما را فوج فوج به فساد ميكشيد و دانشگاههاي ما را در خدمت غرب و احياناً شرق به پيش ميبرد، پشت پا زدهايد. شما امروز فرهنگهايي را كه ملت ما را يك ملت وابستۀ مصرفي و خدمتگزار قدرتها بار آورده بود و فحشا و فساد و اعتياد را گسترشي روز افزون داده بود و از انسانيت و اخلاق ميرفت كنارهگيري كند در زير پاي خود خرد كرده، و شرافت انساني و تقوا و شهامت و شجاعت و صبر و سلحشوري و مروت و تعاون در برّ و تقوا و توجه به مصالح ملت و كشور را جايگزين آن نمودهايد.
و شما امروز سرافراز براي پيشرفت فرهنگ الهي به پيش ميرويد ؛ و از جهت
اجتماعي با صفوف فشردۀ خود، وحدت بين قشرهاي مختلف را تحكيم نموده، و همه را به يك سو و يك جهت سوق داده، و تفرقه اندازان و گروهگرايان و خدمتگزاران چشم و گوش بسته به شرق و غرب را مطرود كرده و به انزوا كشيدهايد ؛ و اقشار مختلف را قشر واحد كرده و همه را در خدمت كشور و ملت و دين جاويد حق در آوردهايد؛ و از جهت سياسي ايران امروز را زبانزد همۀ كشورهاي دوست و دشمن كردهايد. دوستان چشم خود را به نهضت اسلامي، كه تجديد حيات اسلام را نموده، دوختهاند ؛ براي وحدت اسلامي در زير پرچم توحيد، كه نداي آن از اين گوشۀ دنيا بلند و به سراسر جهان طنين افكنده است، به كوشش و جهاد برخاستهاند. و دشمنان از خوف اين بارقۀ الهي، كه ميرود دست جنايت آنان را از بلاد و عباد خداوند كوتاه كند، به دست و پا افتادهاند. ولي قدرت اسلامْ آرام را از آنان گرفته، و از يكپارچگي ملتهاي اسلامي و به دنبال آن مستضعفان جهان لرزه به اندامشان افتاده است. و دولتهاي كوچك و بزرگ و شرق و غرب در هواي رابطه با ايران و جمهوري اسلامي در تلاشند. و همۀ اين امور از عنايات خاص خداوند متعال و بركات اسلام بزرگ است. «وَ لاَ حولَ و لا قُوّةَ إِلاّ بِاللّه العَلي العظيم». و از نظر نظامي، با تأييدات خداوند قادر، امروز رژيم عراق مفلوك و شكست خورده و در شرف انهدام است ؛ و آنهمه ساز و برگ جنگي شرق و غرب و تأييدات جهانخواران نتوانسته است اين مزدور را نجات دهد ؛ و ضربات كوبندۀ سپاهيان اسلام مجال تفكر را از آنان گرفته. و اميد است، با عنايات الهي، بزودي اين خار با خواري از سر راه مسلمانان و خصوصاً ملت شريف عراق برداشته شود ؛و ملت مسلمان عراق سرنوشت خود را به دست گرفته، و با ساير مسلمين با برادري و برابري به سر برند.
منظور اينجانب از اين تذكرات به حجاج محترم آن است كه توجه آنان را به وظايف خطيري كه در اين سفر بسيار مهم از طرف شرع مطهر و ملت شهيددادۀ ايران برعهدۀ آنان گذاشته شده است جلب نمايم. شما امروز در اين سفر در بوتۀ امتحان قرار داريد، چون نمونه و الگويي از ملت ايران هستيد. و بايد بدانيد كه چشمان كنجكاو صدها هزار زائر، كه از اطراف جهان حول مركز وحي گرد آمدهاند، با دقت حركات و اعمال شما را
تحت نظر دارند. دوستان شما، كه زائرين بيتاللّه هستند، با كمال اشتياق ميخواهند ببينند اين تحول عظيمي كه در ملت ايران در ابعاد مختلف، بويژه بُعد اخلاقي و معنوي، تحقق پيدا كرده است، چگونه است و تا چه مقدار است. و مخالفان شما كه براي وقايعنگاري و خبرچيني و نفاقافكني خود را به آن مكان مقدس رساندهاند درصدد پيدا كردن نقاط ضعف هستند كه از كاهي كوهي بسازند و غلغلهاي در رسانههاي گروهي و مطبوعات و مجالس سخنراني به راه اندازند، و نه تنها جمهوري اسلامي، كه اسلام را محكوم كنند. شما زائران محترم با آنچه گفته شد، بر سر دو راه هستيد: راه سعادت، كه حفظ آبروي جمهوري اسلامي و اسلام عزيز و ملت بزرگوار و رزمندگان عظيمالشأن و شهداي پيوسته به لقاء اللّه هست؛ كه در مراعات موازين اسلامي و اخلاقي و مواظبت از اعمال و افعال و گفتار خود در همۀ مواقع و در تمام مشاعر حج ميباشد؛ و نيز مراعات آداب اسلامي ـ اخلاقي با همۀ بندگان خداست. و راه شقاوت و مردود بودن از ساحت قدس الهي، با عدم مراعات آنچه ذكر شد و آنچه با حيثيت جمهوري اسلامي منافات دارد. از خداوند تعالي توفيق همه را در حفظ شئون اسلام و جمهوري اسلامي خواستارم.
3ـ از جمله مطالبي كه بايد سفارش كرد، هر چند سفارش شده است، آن است كه در راهپيماييها در عين حال كه بايد فرياد برائت از مشركان و ستمكاران به طور كوبنده و با شركت همگاني باشد ـ كه صداي مظلوميت مسلمانان و ملتهاي تحت سلطۀ ابرجنايتكاران را به گوش جهانيان برساند و خفتگان را بيدار و ساكنان در مقابل جباران را هشدار و ناهيان از معروف و آمران به منكر را كه برخلاف فرمان خداوند و دستور قرآن مجيد و سنت رسول اللّه ـ صلياللّه عليه و آله و سلم ـ به طرفداري از مشركان و خونخواران بينالمللي جانفشاني و يقه دراني ميكنند، بويژه آخوندهاي درباريِ جيرهخوار كه با قلم و بيان خود نور خدا و شعلهاي كه در جهان براي رهاندن مظلومان از تحت ستم ستمگران افروخته شده ميخواهند خاموش نمايند، به جاي خود بنشانند ـ لازم است نظم و ترتيب و آداب اسلامي را به طور شايسته و دقيق مراعات نمايند ؛و از شعارهاي خودساخته، كه ممكن است با القاي منحرفان براي ايجاد اغتشاش و صدمه
زدن به آبروي زائران شركت كننده از تمامي كشورهاي اسلامي و خصوصاً جمهوري اسلامي باشد، جداً خودداري كنند ؛ و از شعارهايي كه متصديان امور راهپيمايي با دستور مستقيم نمايندۀ اينجانب، جناب حجت الاسلام آقاي كروبي ـ ايّدهاللّه تعالي ـ مقرر ميدارد پيروي نموده، و از آنها تجاوز نكنند ؛ و از كساني كه احياناً بر خلاف دستور ميخواهند شعاري بدهند پيروي نكنند؛ و آنان را نصيحت كنند؛ و اگر اصرار ورزيدند، از خود برانند. و تنها راهپيماييهايي را كه مقرر شده است انجام دهند، و راهپيمايي ديگري خودسرانه نكنند. و بدانند كه اگر از تخلفات آنان و تجاوز از حدود تعيين شده لطمهاي به آبروي حجاج تمامي كشورها و يا جمهوري اسلامي بخورد، پيش خداوند تعالي مسئول هستند و مورد مؤاخذه خواهند شد. و بايد بدانند كه يكي از فلسفههاي مهم اجتماع عظيم از سراسر جهان در اين مقام مقدس و مهبط وحي، به هم پيوستن مسلمانان جهان و تحكيم وحدت بين پيروان پيامبر اسلام و پيروان قرآن كريم در مقابل طاغوتهاي جهان است. و اگر خداي نخواسته از اعمال بعض زائران در اين وحدت خللي واقع شود و تفرقهاي ايجاد گردد، موجب سخط[7]رسول اللّه ـ صلياللّه عليه و آله ـ و عذاب خداوند قادر خواهد شد. زائران محترم، كه در جوار خانۀ خدا و محل رحمت او هستند، با همۀ بندگان خدا با رفق و مروت و اخوت اسلامي رفتار نمايند؛ و همه را، بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه و محيط، از خود بدانند ؛ و همه با هم يد واحده و ملت واحد قرآني باشند، تا بر دشمنان اسلام و انسانيت چيره شوند. خداوند به همه توفيق سلامت در رفتار و گفتار بدهد.
4ـ به حجاج محترم و زائران بيت اللّه الحرام، از هر كشور و هر طايفه و تابع هر مذهب هستند، متواضعانه عرض ميكنم شما همه ملت اسلام و تابع پيامبر و پيرو دستورات قرآن مجيد هستيد؛ و همه، دشمنان غدار مشترك داريد، كه با ايجاد اختلاف به واسطۀ عمال بدبخت خود و رسانههاي گروهي و تبليغات تفرقه افكن در طول تاريخ، بويژه در
سدههاي اخير و بالأخص در عصر حاضر، همۀ دولتها و ملتهاي اسلامي را در اسارت كشيدهاند، و ذخاير غني بلاد شما و دسترنج مظلومان كشورهاي شما را به غارت برده و ميبرند؛ و درصدد هستند كه حكومتها را گوش و چشم بسته و دربست به خدمت خود گمارند، و ملتها را به دست آنان مصرفي بار بياورند و از رشد انساني و ابتكار صنعتي كشورهاي مظلوم با حيلهها و توطئههاي شيطاني جلوگيري كنند، و وابستگي هرچه بيشتر و اتكا به غرب و شرق را روزافزون كنند، و مجال تفكر براي استقلال و ابتكار را به هيچ كس ندهند، و نفسهايي كه براي بيداري ملتها آمادهاند در سينهها خفه كنند. و وضع نكبتباري كه در كشورهاي اسلامي و ساير كشورهاي مظلوم مشاهده ميكنيد زاييدۀ همين توطئههاي دشمنان مشترك مسلمانان و مظلومان است. پس، اكنون كه در مركز اسلام حياتبخش به امر خدا و نداي رسولش گرد آمدهايد و از هر ملت و مذهب در اين مكان عظيم اجتماع كردهايد، براي اين درد مهلك و سرطان كشنده چاره انديشي كنيد. و بايد بدانيد كه چارۀ اساسي در سايۀ وحدت همۀ مسلمين و اجتماع همگاني در قطع يد ابرقدرتها از كشورهاي اسلامي است، و عملي كردن شعائر مواقف كريمه و مشاهد مشرفه در كشورهاي خويش است. و قدم اول زدودن يأس از دلهاست كه عمال خبيث آنان با كوشش غرب و شرق در جانهاي مسلمين جايگزين كردند، و به آنها باوراندهاند كه بدون وابستگي به يك ابرقدرت نميشود به زندگاني خود ادامه داد. و ملت و دولت ايران در اين انقلاب عظيم ثابت نمودهاند كه اين اعتقادي پوچ و بياساس است. و با آنكه قدرتهاي بزرگ به هر حيله و توطئهاي دست زدند تا آتش شعلهورِ سوزندهاي كه در اين كشور براي خاكستر كردن آمال شرق و غرب فروزنده شده به خاموشي كشند، موفق نشدند. و امروز ايران اسلامي، به بركت ايمان قوي و تعهد به اسلام و تحول عظيمي كه در اقشار مختلفه حاصل شده است، دست شرق و غرب و انگلهاي منحرف را از كشور خود كوتاه، و به هيچ قدرتي اجازه نميدهد كوچكترين دخالتي در كشور اسلامي ايران نمايد. و اين خود حجت قاطعي است براي مسلمانان و مظلومان جهان كه با خواست ملتها كسي نميتواند دست تجاوز دراز كند و با آن مخالفت نمايد. و ملتي كه بين ذلت و شهادت،
دومي را انتخاب نموده است شكستپذير نيست. و ملتهاي مظلوم جهان چارهاي جز اين ندارند. و دولتهاي ملتهاي اسلامي نيز اگر با تودههاي محروم همگام و همراه شوند، از اين پيوستگي و وابستگي ذلت بار ـ كه هزار بار مرگ بهتر از آن است ـ نجات پيدا ميكنند و با عزت و ارزشهاي انساني هم آغوش ميشوند. از خداوند تعالي مسئلت مينمايم كه همۀ ما را به تكاليف الهيه و وظايف انسانيه آشنا فرمايد. و بايد تذكر دهم به دولتهاي وابستۀ مرتجع كه با اين كنفرانسهاي بيمحتوا و اعلاميههاي تو خالي و حمايتهاي بي اساس، رژيم كافر و جنايتكار عراق را نميتوانند نجات دهند ؛ و ممكن است خود به منجلابي كه حزب بعث عفلقي در آن غرق شده است غرق شوند. پس، صلاح دين و دنياي آنان اين است كه دست از اين رفت و آمدها بردارند ؛ و بيش از اين، اين مفلوك را به رسوايي و خذلان نكشند، و خود را به مهلكۀ دنيا و عذاب آخرت دچار نكنند.
5ـ در خاتمه بايد به يك امر حياتي، كه راهگشا براي رفع همۀ گرفتاريهاي مسلمين و مستضعفين جهان است، اشاره كنم. و آن اين است كه كساني كه اندك تفكري در اوضاع كشورهاي اسلامي بنمايند به وضوح خواهند دانست كه آنچه دو ابرقدرت جهان و قدرتهاي تابع اين قدرتها با هم اتفاق دارند ـ و هيچ گاه از اين اتفاق دست بردار نيستند ـ عقب نگه داشتن كشورهاي جهان سوم، خصوصاً كشورهاي پهناور و غني اسلامي، در ابعاد فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي و سياسي و نظامي است، و تحميل جهات استعماري در تمامي امور مذكوره بر جهان سوم ميباشد. و براي اين مقصد، كه در نظر آنان بسيار داراي اهميت است، زحمتها متحمل شدند و وقتها و پولهاي بسياري صرف نمودهاند و مينمايند. در سابق، سردمداران اين توطئهها بريتانيا و فرانسه بودند ؛و پس از آن، امريكا و شوروي. اينان براي مقاصد شوم خود كودتاها به راه انداختند و رژيمهايي را برچيده، و رژيمهاي وابسته به خود را به روي كار آوردند. و بعيد به نظر ميرسد كه اين دو ابرقدرت درصدد براندازي رقيب باشند، چه كه از آن مأيوسند. اختلاف بر سر تقسيم طعمهها و كشورهاي جهان سوم است و براي به دست آوردن سلطۀ استعماري نو. بهترين راه را در حمله به فرهنگهاي ملتها دانسته و دانشگاهها را به خدمت گرفتند. و با بهدست آوردن اين
مراكز، از رهاوردهاي آنها مجلسهاي فرمايشي ساخته و حكومتهاي دلخواه به دست آوردند، و نظامها را سر تا قدم غربي يا شرقي كردند. و آنان كه در اين كشمكشها از همه بيشتر صدمه ديدند و رنج كشيدند كشورهاي اسلامي بوده و هستند. چرا كه اسلام داراي فرهنگ غني انسان ساز است كه ملتها را، بيگرايش به راست و چپ و بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه، به پيش ميبرد و انسانها را در بعد اعتقادي و اخلاقي و عملي هدايت ميكند، و از گهواره تا گور به تحصيل و جستجوي دانش سوق ميدهد. اسلام در بعد سياسي، كشورها را در همۀ زمينهها، بدون تشبث به دروغ و خدعه و توطئههاي فريبنده، به اداره و تمشيت حكومت سالم هدايت ميكند؛و روابط را با كشورهاي ديگري كه به زيست مسالمت آميز و خارج از ظلم و ستمكاري متعهد هستند محكم و برادرانه ميكند. اقتصاد را به صورتي سالم و بدون وابستگي، به نفع همگان، در رفاه همۀ مردم، با اهميت به مستمندان و ضعيفان، بارور ميكند ؛ و براي رشد بيشتر كشاورزي و صنعت و تجارت كوشش مينمايد. و در بعد نظامي، به همۀ كساني كه صلاحيت دفاع از كشور را دارند براي مواقع اضطراري تعليم نظامي ميدهد ؛ و در اين مواقع بسيج عمومي اختياري و احياناً اجباري ميكند ؛و در حال عادي براي دفاع از مرزها و تنظيم شهرها و ايمني جادهها و حفظ نظم و انتظام، نيروي مؤمن ورزيده تربيت ميكند.
با آنچه گفته شد ـ كه در اين زمينهها گفتني بسياري است ـ با توطئههاي ابرقدرتها، نه تنها نگذاشتند فرهنگ اصيل اسلام رشد كند و پا بگيرد، كه از طرف دانشگاههاي غيرمهذب و فرنگرفتههاي غير متعهد و مليگراهاي متعصب شديداً مورد هجوم قرار دادند. و از هجوم هماينان بود كه كشورهاي اسلامي زخمهاي اساسي برداشتند. و اگر امروز قشرهاي مختلف ملتها، از علماي ديني تا گويندگان و نويسندگان و روشنبينان متعهد، قيام همه جانبه نكنند و با بيدار كردن تودههاي عظيم انساني ـ اسلامي به دادِ كشورها و ملتهاي تحت ستم نرسند، كشورهايشان بي شك به نابودي و وابستگي همهجانبي بيشتر و بيشتر خواهد كشيد، و غارتگران ملحد شرقي و بدتر از آنان ملحد غربي ريشۀ حيات آنان را ميمكند و شرافت و ارزشهاي انساني آنان را به باد فنا
ميسپارند.
اكنون بازارهاي كشورهاي اسلامي مراكز رقابت كالاهاي غرب و شرق شده است، و سيل كالاهاي تزئيني مبتذل و اسباب بازيها و اجناس مصرفي به سوي آنها سرازير است. و همۀ ملتها را آنچنان مصرفي بار آوردهاند كه گمان ميكنند بدون اين اجناس امريكايي و اروپايي و ژاپني و ديگر كشورها زندگي نميتوان كرد. و مع الأسف مكۀ معظمه و جده و مشاهد مشرفۀ حجاز، مركز وحي و مهبط جبرائيل و ملائكة اللّه، كه بايد به حكم اسلام بتهاي جنايتكار را در آنجا شكست و فرياد بر سر آنها زد و از آنها برائت جست، مملو از كالاهاي بيگانگان و بازار براي دشمنان اسلام و پيامبر بزرگ ـ صلياللّه عليه و آله و سلم ـ شده. كثيري از حجاج بيتاللّه الحرام كه براي فريضۀ حج ميروند و بايد در آن مكان مقدس از توطئۀ بيگانگان به فرياد «ياللمسلمين» برخيزند، غافلانه در بازارها به جستجوي كالاهاي امريكايي، اروپايي و ژاپني پرسه ميزنند، و دل صاحب شريعت را با اين عمل، كه با حيثيت حج و حجاج بازي ميكند، به درد ميآورند.
اي حجاج محترم خانۀ خدا به خود آييد! و اي مسلمانان در همۀ بلاد و اقطار عالم بپاخيزيد! و اي علماي اعلام جهان اسلام به داد اسلام و بلاد مسلمين و مسلمانان برسيد! و در هر گوشه و كنار، همچون ملت ايران و دولت آن و علما و بزرگان اين سامان، دست رد به سينۀ ستمكاران غرب و شرق زنيد، و عمال و كارشناسان دروغين و مستشاران نفتخوار آنان را از بلاد خود بيرون بريزيد ؛ و همچون سلحشوران ايران، شهادت را بر ذلت و شرف اسلام و انساني را بر رفاه و عيش چند روزۀ توأم با خواري و شرمساري ترجيح داده، و در ميدان نبرد سياسي و نظامي بر آنان چيره شويد ؛ و از هياهوي تبليغاتي آنان باك نداشته باشيد كه خداوند تعالي با شماست:إِن تَنصُروا اللّهَ ينَصُرْكمُ و يُثبِت أَقدامَكُم.[8]
بارالها، بندۀ ناچيز تو از كشوري مظلوم با جمعيتي ناچيز از حيث عدد و همه چيز، و زنده به عنايات تو، نالۀ مظلومانۀ خود را، به مقدار ظرفيت ناچيز خود، به ملتهاي مسلمان
و مظلومان جهان رساندم ،و فرياد «ياللمسلمين! به داد اسلام برسيد» را ابلاغ نمودم. و تا الطاف و عنايات تو نباشد، هيچ گرهاي باز نشود و هيچ دردي دوا نشود. تو خود با رحمت واسعۀ خود به مسلمين نظر فرما، و همۀ ما و آنان را از قيد خود و خوديت و عبوديت بتها، خصوصاً بت نفس، نجات ده؛ و شرّ ستمكاران را از سر مظلومان جهان بويژه مسلمانان بركن ؛ و مسلمانان را به خود آور ؛ و دولتهاي كشورهاي اسلامي را جرأت و شجاعت عنايت فرما، كه با داشتن آن مقدار عده و عُده و در دست داشتن شريان حياتي غرب و شرق، تن به ذلت و اسارت اجانب ندهند، و با ملتهاي خود همصدا شوند. به اميد پيروزي رزمندگان و مبارزان اسلام در سراسر گيتي بر كفر جهاني. والسلام علي عباداللّه الصالحين.
روحاللّه الموسوي الخميني
1ـ اجابت كردن، لبيك گفتن در جواب كسي و لبيك گفتن در حج.
2ـ اُم القرا مادر سرزمينها: مكۀ معظمه.
3ـ آنچه پيرامون آن است.
4ـ آرزوها.
5ـ بخشي از آيۀ 54 سورۀ آل عمران: «مكر كردند و خدا مكر كرد، خدا بهترين مكركنندگان است».
6ـ محل فرود.
7ـ قهر و ناخشنودي.
8ـ بخشي از آيۀ 7 سورۀ محمد ص: «اگر خدا را ياري كنيد، شما را ياري خواهد كرد و گامهايتان را استوار خواهد نمود».
افزودن دیدگاه جدید