اجتهاد در مقابل نص: 93 - دشمنى معاويه با على - عليه السّلام -
كينه و دشمنى معاويه با على - عليه السّلام - نزد عام وخاص و دوست و دشمن در سراسر گيتى مشهور و مسلم است. به طورى كه آن دو را در حكم آدم و شيطان قرار داده است. اينك مقدارى از احاديث نبوى راجع به حبّ و بغض على - عليه السّلام - كه در ديانت اسلام جزء متناقضين به شمار آمده است را نقل مى كنيم:
به سلمان فارسى گفتند: چقدر به على علاقه دارى؟ سلمان گفت: از پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - شنيدم كه فرمود: ((هر كس على را دوست بدارد، مرا دوست داشته است، و هر كس على را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است))(683).
از عمار ياسر روايت شده است كه گفت: شنيدم پيغمبر به على - عليهما السّلام - مى فرمود: ((يا على! خوشا به حال كسى كه تو را دوست دارد و راستگو مى داند، و بدا به حال كسى كه تو را دشمن و دروغگو مى داند)).
حاكم نيز اين حديث را آورده و گفته است: اين حديث داراى اسناد صحيح است، ولى بخارى و مسلم آن را نقل نكرده اند! ؟(684).
و نيز حاكم از ابو سعيد خدرى نقل مى كند كه پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((به خدايى كه جان من در دست اوست، هيچكس ما اهل بيت را دشمن نمى دارد مگر اينكه خدا او را در آتش دوزخ در آورد))(685).
سپس حاكم مى گويد: اين حديث صحيح است، ولى بخارى و مسلم آن را نقل نكرده اند. ذهبى هم آن را آورده و حكم به صحت آن نموده است.
ابوذر غفارى مى گويد: ((ما منافقين را نمى شناختيم مگر پس از آنكه آنها پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - را تكذيب كردند، و از حضور در نمازها خوددارى نمودند، و نسبت به على - عليه السّلام - عداوت ورزيدند)).
حاكم نيز اين حديث را آورده و گفته است: با شرط مسلم صحيح است، ولى بخارى و مسلم آن را نقل نكرده اند(686).
ابن عباس مى گويد: پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - به على نگاه كرد و فرمود: ((يا على! تو آقايى در دنيا و آقايى در آخرت، دوست تو دوست من است و دوست من دوست خداست. دشمن تو دشمن من است و دشمن من دشمن خداست. واى بر آنكه بعد از من تو را دشمن بدارد!)).
حاكم نيشابورى آن را نقل كرده و گفته است: اين حديث به شرط بخارى و مسلم صحيح است، ولى آنها آن را روايت نكرده اند(687). ذهبى نيز با همه سختگيرى نسبت به راويان آن، در تلخيص آن را نقل كرده است.
عمر بن شاس اسلمى - كه در ((حديبيه)) با پيغمبر بود - مى گويد: با على - عليه السّلام - به يمن رفتيم. در آنجا على بر من سخت گرفت و من نيز ناراحت شدم. وقتى به مدينه آمدم در مسجد پيغمبر نزد همه كس از او شكايت نمودم تا اينكه اين خبر به پيغمبر رسيد. همين كه پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - مرا ديد نگاهش را به من دوخت تا اينكه آمدم و نشستم. در آن موقع پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - به من فرمود: ((اى عمرو! به خدا قسم! مرا آزردى)).
گفتم: پناه به خدا مى برم از اينكه تو را بيازام يا رسول اللّه!
فرمود: بله، هر كس على را بيازارد مرا آزرده است.
حاكم نيشابورى اين حديث را نقل كرده و گفته است: اين حديث داراى اسنادى صحيح است، ولى بخارى و مسلم نقل نكرده اند(688). ذهبى هم اعتراف به صحت آن نموده، چون آن را نقل كرده است.
و نيز ابوذر غفارى نقل مى كند كه پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((يا على! هر كس از من جدا شود، از خدا جدا شده است، و هر كس از تو جدا شود، از من جدا شده است)).
حاكم نيشابورى اين حديث را آورده و گفته است: داراى اسناد صحيح است، ولى بخارى و مسلم آن را نقل نكرده اند(689).
حافظ ابن عبدالبرّ در ((استيعاب)) شرح حال على - عليه السّلام - را نقل كرده است كه پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((هر كس على را دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر كس على را دشمن بدارد مرا دشمن داشته، و هر كس على را بيازارد مرا آزرده، و هر كس مرا بيازارد، خدا را آزرده است)).
و نيز آن حضرت - به نقل طبرانى و غيره از حافظان آثار نبوى - فرمود: ((چرا بعضى على را دشمن مى دارند؟ هر كس على را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و هر كس از على جدا شود از من فاصله گرفت. على از من است و من از على هستم. على از سرشت من خلق شده و من از سرشت ابراهيم آفريده شده ام. ما دودمان ابراهيم هستيم كه بعضى از بعضى ديگر پيدا شده اند. اى بريده! آيا نمى دانى كه على فضائلى دارد برتر از جاريه اى كه گرفت؟ نمى دانى كه او بعد از من سرپرست شماست؟)).
بعضى از اصحاب تصميم گرفتند بخاطر سختگيرى آن حضرت در امور دينى، از وى به پيغمبر شكايت نمايند. وقتى شكايت كردند، پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((از على چه مى خواهيد؟ از على چه مى خواهيد؟ على از من است و من از على هستم. او بعد از من سرپرست شماست)).
در ((استيعاب)) در شرح حال على - عليه السّلام - مى نويسد: طايفه اى از صحابه روايت كرده اند كه پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - به على - عليه السّلام - فرمود: ((تو را جز مؤمن دوست نمى دارد، و جز منافق كسى دشمن نمى دارد)).
خود على - عليه السّلام - هم مى فرمود: ((به خدا قسم! اين گفتار پيغمبر امى بود كه جز مؤمن مرا دوست ندارد و جز منافق كسى مرا دشمن نمى دارد)).
مؤلف:
اين روايت را مسلم در كتاب ((ايمان)) صحيح خود آورده است. اين گفتار پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - هم به تواتر رسيده است كه فرمود: ((هر كس من مولا و سرپرست او هستم، على هم مولاى اوست. خدايا دوست بدار هر كس كه على را دوست داشت و دشمن بدار هر كس كه او را دشمن بدارد)).
طالبان تفصيل بيشتر راجع به نفاق دشمنان آن حضرت رجوع كنند به كتاب ما ((سبيل المؤمنين)) كه حقيقت از آن آشكار است. والحمد للّه ربّ العالمين.
افزودن دیدگاه جدید