ابوهریره کیست: عمر او را دروغگو می دانست

ابوهریره، کسی که حضرت علی، عایشه، عمر، عثمان او را دروغگو می دانستند

چهره چهارم: مردي که روايات او زير سوال رفته است:

مردي با جيبي بزرگ:

همانطور که خواهد آمد، صحابه و تابعين در مورد رواياتي که ابوهريره از رسول خدا نقل مي کرد، مشکوک بودند به همين جهت از او سوال کردند آيا اين روايت را از رسول خدا شنيده اي؟ اما وي پاسخ داد خير اين روايت را از جيب (کيسه) خويش آورده ام!!!

 

حدثنا عمر بن حفص حدثنا أبي حدثنا الأعمش حدثنا أبو صالح قال حدثني أبو هريرة رضي الله عنه قال قال النبي صلى الله عليه وسلم أفضل الصدقة ما ترك غنى واليد العليا خير من اليد السفلى وابدأ بمن تعول تقول المرأة إما أن تطعمني وإما أن تطلقني ويقول العبد أطعمني واستعملني ويقول الابن أطعمني إلى من تدعني.

 فقالوا يا أبا هريرة سمعت هذا من رسول الله صلى الله عليه وسلم قال لا هذا من كيس أبي هريرة.

صحيح البخاري ج5 ص2048 کتاب النفقات باب وجوب النفقة على الآهل والعيال ش 5040

 

ابوهريره گفت: رسول خدا فرمودند: بهترين صدقه آن است که سبب بي نيازي شود و دست بالاتر (دهنده) بهتر از دست پايين تر است؛ و در ابتدا به کسي کمک نما که عيال وار باشد؛ زن مي گويد يا به من غذا بده يا من را طلاق بده و بنده مي گويد به من غذا بده و از من کار بخواه و فرزند مي گويد: به من غذا بده؛ من را به که واگذار مي کني؟

گفتند: اي ابوهريره اين را از رسول خدا شنيدي؟ پاسخ داد: خير اين از جيب ابوهريره است !!!

 

عمر و ابوهريره:

اگر اين روايات را مي گفتم، عمر با من برخورد مي کرد!!!

در اين زمينه روايات گوناگوني از خود ابوهريره نقل شده است:

به خاطر ترس از شلاق عمر نمي توانستم از رسول خدا روايت نقل کنم!!!

قال سمعت أبا هريرة يقول ما كنا نستطيع أن نقول قال رسول الله صلى الله عليه وسلم حتى قبض عمر قال أبو سلمة فسألته بم قال كنا نخاف السياط وأوما بيده إلى ظهره.

تاريخ مدينة دمشق ج67 ص344 - سير أعلام النبلاء ج2 ص602 - البداية والنهاية ج8 ص107

 

از ابوهريره روايت شده است که گفت: ما نمي توانستيم بگوييم «رسول خدا گفته اند » تا اينکه عمر از دنيا رفت؛ ابو سلمه مي گويد پرسيدم: براي چه؟ پاسخ داد: از شلاق مي ترسيديم و به پشتش اشاره کرد.

 

اگر اين روايات را در زمان عمر مي گفتم شلاق مي خوردم:

سمعت أبا هريرة يقول ما كنا نستطيع أن نقول قال رسول الله صلى الله عليه وسلم حتى قبض عمر وقال محمد بن يحيى الذهلى ثنا عبد الرزاق عن معمر عن الزهرى قال... يقول أبو هريرة أفكنت محدثكم بهذه الأحاديث وعمر حى أما والله إذا لأيقنت أن المحففة ستباشر ظهرى

البداية والنهاية ج8 ص107

ابوهريره گفته است که اگر من اين روايات را که براي شما گفتم در زمان زندگاني عمر مي گفتم، يقين داشتم که شلاق به پشتم مي خورد!!!

 

و در روايت مصنف عبد الرزاق و جامع ازدي آمده است:

إذا لألفيت المخفقة ستباشر ظهري

مصنف عبد الرزاق ج11 ص262 ش 20496- الجامع ج11 ص262 ش20496

ابزار خفقان عمر (شلاق) با پشت من همراه مي شد.

 

وروى الدراوردي عن محمد بن عمرو عن أبي سلمة عن أبي هريرة وقلت له أكنت تحدث في زمان عمر هكذا قال لو كنت أحدث في زمان عمر مثل ما أحدثكم لضربني بمخفقته.

تذكرة الحفاظ ج1 ص7

توجيه النظر إلى أصول الأثر ج1 ص62

 

به ابوهريره گفتم: آيا اين روايات را در زمان عمر مي گفتي؟

پاسخ داد: اگر اين روايات را که کنون براي شما مي گفتم در زمان عمر نقل مي کردم عمر من را با ابزار خفقان خويش مي زد.

 

اگر اين روايات را در زمان عمر نقل مي کردم سرم را مي شکست !!!

در روايت ديگري خود ابوهريره اعتراف مي‌كند كه اگر اين احاديثي كه الآن نقل مي‌كنم، اگر در زمان عمر نقل مي‌كردم، سرم را مي شكست:

 

عن ابن عجلان: أن أبا هريرة كان يقول: إني لأحدث أحاديث، لو تكلمت بها في زمن عمر، لشج رأسي.

سير أعلام النبلاء ج 2 ص 601

تاريخ مدينة دمشق ج67 ص343

ابوهريره مي گفت: من رواياتي را مي گويم که اگر در زمان عمر اين ها را مي گفتم سرم را مي شکستند!!!

 

عمر، ابوهريره را به خاطر روايت هايش تهديد به تبعيد مي‌كند:

ذهبي، عالم مشهور اهل سنت در ترجمه ابوهريره مي‌نويسد:

عن السائب بن يزيد: سمع عمر يقول لأبي هريرة: لتتركن الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم، أو لألحقنك بأرض دوس !.

 

سير أعلام النبلاء ج 2 ص 600 و كنز ج 10 ص 291 و البداية والنهاية ج8 ص106 و أخبار المدينة ج2 ص12 ش 1361 و تاريخ مدينة دمشق ج50 ص172 و ج67 ص343

 

اگر ابوهريره، احاديثي نقل مي‌كرده است كه حقيقتاً از پيامبر اسلام شنيده بوده، چرا عمر وي را از اين كار منع و حتي او را تهديد به تبعيد مي‌كند؟ آيا امكان دارد كه عمر، صحابي رسول خدا را بدون هيچ گناهي، تنبيه كند؟

 

عمر او را دروغگو مي دانست:

ابن قتيبه در اين زمينه کلامي نقل مي کند که يا راوي آن خود وي است و يا ابن مسعود (از صحابه) و در هر صورت مي تواند شاهدي براي ما باشد:

وذكر أبا هريرة فقال أكذبه عمر وعثمان وعلي وعائشة رضوان الله عليهم

تأويل مختلف الحديث ج1 ص22

سخن در مورد ابوهريره بود؛ پس گفت: او را عمر و عثمان و علي و عائشه تکذيب کرده اند.

 

نظر عثمان در مورد وي:

وذكر أبا هريرة فقال أكذبه عمر وعثمان وعلي وعائشة رضوان الله عليهم

تأويل مختلف الحديث ج1 ص22

سخن در مورد ابوهريره بود؛ پس گفت: او را عمر و عثمان و علي و عائشه تکذيب کرده اند.

 

فتوا ندادن ابوهريره تا زمان مرگ عثمان:

كان بن عباس وابن عمر وأبو سعيد الخدري وأبو هريرة وعبد الله بن عمرو بن العاص وجابر بن عبد الله ورافع بن خديج وسلمة بن الأكوع وأبو واقد الليثي وعبد الله بن بحينة مع أشباه لهم من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم يفتون بالمدينة ويحدثون عن رسول الله صلى الله عليه وسلم من لدن توفي عثمان إلى أن توفوا

الطبقات الكبرى ج2 ص372- تاريخ الإسلام ذهبي ج5 ص414 - سير أعلام النبلاء ج2 ص607 و...

ابن عباس و... و ابوهريره و و... در مدينه از زماني که عثمان از دنيا رفت تا زماني که مردند فتوا مي دادند و از رسول خدا روايت نقل مي کردند.

افزودن دیدگاه جدید