جايگاه تلمود از نظر يهوديان:
اكثر يهوديان تلمود را كتاب مُنزَل و آن را به منزله ی تورات مي دانند، و معتقدند تورات در طور سينا به صورت مدون به حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ اعطاء گرديد، و تلمود شفاهاً بر او نازل شده، حتي بعضي از يهوديان به اين راضي نشده و تلمود را بالاتر از تورات تلقي كرده اند و كسي كه تلمود را رها كرده و فقط به تورات بپردازد را نجات يافته نمي دانند، زيرا معتقدند اقوال تلمود افضل از آن چيزي است كه در شريعت موسي آمده است و مي گويند: «تورات به منزله ی نان است و انسان نمي تواند در زندگي فقط با نان زندگي كند، و كسي كه تورات را بدون مشنا و جمادا بخواند، معتقد به خدايي نيست.[53]
تلمود، حاصل تفاسير و شروح و نظر دانشمندان بابل و فلسطين است، لذا اثري يك دست از يك نويسنده نبوده، و سليقه هاي متفاوتي در آن جمع شده است. و اين اثر در دوره اي طولاني به وجود آمده، كه هدف نهايي هيچ يك از آنها كتابت يك اثر نبوده است.
راويان در تلمود، اساتيد و دانش پژوهان اند كه حول يك مسأله بحث و اظهار نظر كرده اند، و پرسش و پاسخ آنان به عنوان تعاليم و به صورت تلمود در آمده و بعدها نيز بر آن افزوده شده است، حتي بعضي از نسخه هاي تلمود را از يادداشت هاي طلبه ها در آموزشگاه ها جمع كرده اند. حال اين مباحث تا چه ا ندازه مي تواند در راستاي كتاب الهي باشد، مسأله اي است كه بر مشكل توثيق مي افزايد.
جمع آوري تلمود پس از 150 سال بعد از ميلاد مسيح شروع و در سال 216 پايان يافت و سپس بر آن حاشيه و شرح زده شد و از آن مشنا و جمادا و از مجموعه ی آن دو تلمود به وجود آمد.
اين مجموعه نيز در اثر سرگرداني و آوارگي يهود، كه ناشي از اخراج هاي مكرر بود، بسياري از نسخه هاي آن گم شد و يا از دست رفت و نسخه هاي اصيل كمتر باز يافت شد، برخي از نسخه ها نيز توسط مراجع قدرت مصادره گرديد و به هنگام اخراج يهوديان از اسپانيا نيز كه اثر ويرانگري داشت، بسياري از نسخه هاي تلمود در شعله هاي آتش سوخت، و بعدها نيز با ممانعت مكرر از چاپ آن و سانسورهاي زياد كشورهاي اروپايي روبرو گشت. در كل با مسير تاريخي زندگي يهوديان و حوادثي كه بر سر تلمود آمد، اين كتاب از سنديت خارج شد و با اين همه سانسور و تحول، ديگر آن تلمود اصلي در دست نيست. تمام اينها علاوه بر اين است كه اصل تملود نه كلام پيامبر است و نه كلام وصي او، بلكه اقوال عالمان ديني يهود است.
كتب حديثي بايد در راستاي كتاب آسماني باشند و صحت و سقم آنها با كتاب خدا سنجيده شوند، چرا كه اين احاديث در واقع مبيّن آيات الهي اند، از اين نظر نيز تلمود مشكلات فراواني دارد كه مي توان به عنوان مثال، زير سؤال بردن عدالت خدا، نسبت گناه كبيره مانند زنا به انبياء الهي، اتهام خونريزي و آدمكشي به آنان را از زمره ی اين مشكلات دانست بر خلاف كتاب الهي كه خداوند را منزه از ظلم، و عادل مي داند و انبياء الهي نيز به عنوان پيام رسان خدا عاري از خطا و اشتباه و گناه و مورد اعتماد مي داند، بنابراين چنين تعاليمي با هدف انبياء الهي منافات دارد، زيرا آنان براي اجراي عدالت و هدايت جامعه به سوي خدا آمده اند نه فساد در روي زمين، و تمام انسان ها در پيشگاه خداوند يكسان اند.
در نتيجه تلمود با اين همه مشكلات نمي تواند موثق باشد.
افزودن دیدگاه جدید