یهود: تاریخچه (1)
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه در این مجموعه گفتار، بدنبال آن هستیم:
فهرست مطالب:
سیر تحول یهود از گذشته تا به امروز
تاریخچه:
سرزمين موعود، افسانه یا واقعیت؟
فرقه های یهودی ها:
1ـ فریسیان:
عقايد ديني:
2ـ صدّوقیان:
3ـ قارئون:
4ـ ثانویان:
5ـ سامریان:
6ـ اِسِنیان:
7ـ دونمه
عزير فرزند خدا؟
تحريف آيين يهود
ديدگاه قرآن در مورد دين يهود:
1. برتر دانستن آيين يهود:
2. اعتقاد به تفويض:
3. فتنه انگيزي و فساد در زمين:
4. دشمني با مسلمانان:
5. مخالفت با توحيد:
6. پيمان شكني و مخالفت با احكام الهي:
اصول عقاید و محورهای اساسی تعالیم مذهبی دین یهود
ده فرمان موسی (علیه السلام)
خیمه یهود و صندوق تورات
اصول سیزده گانه یهود
خدا در یهودیت
سرشت خداى دین یهود
1. انسان انگارى
2. تعالى گرایى
3. همه ـ درـ خدایى
4. ویژه گرایى
5. همه گرایى
عبادات یهودیان
قربانی هاى یهود
برجسته ترین صفات یهودیان
١- قساوت و توحش
٢- قساوت قلب و سنگدلى
٣- کشتن پیامبران الهی:
۴- دروغ، افتراء، تحریف
۵- مکر و خدعه
۶- مال اندوزى و ثروت پرستى
٧- پیمان شکنى و نقض عهد
٨- فساد اخلاقی
٩- ربا خوارى
نقد تورات و تلمود
نمونه هایی دیگر از تفکرات نژادپرستی در کتب یهود:
الف) تورات
ب) تلمود
برخی دیگر از احکام تلمود
باز هم احکامی عجیب از تلمود!
جايگاه تلمود از نظر يهوديان:
نقد دوم بر تورات:
1. داستان خلقت آدم و حوا و میوه ممنوعه
اشکالات متن بالا:
2. کشتی گرفتن خدا با حضرت یعقوب، و شکست خدا
3. پشیمانی خدا از عمل خود:
4. نسبت شراب خواری و انجام اعمال فسق و فجور به داوود پیامبر:
5. زنای با محارم، توسط فرزندان داوود:
6. نسبت زنای با محارم به حضرت لوط:
7. فهرست نسبت های کذبی که در تورات به پیامبران خدا وارد شده است:
8. چهره خدا در تورات
9. اتهام بی غیرتی و بی عفتی به حضرت ابراهیم علیه السلام:
10. عبادت خدای اسرائیل
11. محل دفن حضرت یعقوب:
12. یک درس اخلاقی:
13. پشيماني خدا از خلق كردن انسان
14. فرمان خداوند به پيامبر خويش «زن زانيه و ولدالزنا بگير»:
15. نسبت شرابخواری و برهنگی به پیامبر خدا
16. حکمی عجیب
پروتکل های 24گانه یهود (خلاصه)
پروتكل اول:
پروتكل دوم:
پروتكل سوم:
پروتكل چهارم:
پروتكل پنجم:
پروتكل ششم:
پروتكل هفتم:
پروتكل هشتم:
پروتكل نهم:
پروتكل دهم:
پروتكل يازدهم:
پروتكل دوازدهم:
پروتكل سيزدهم:
پروتكل چهاردهم:
پروتكل پانزدهم:
پروتكل شانزدهم:
پروتكل هفدهم:
پروتكل هجدهم:
پروتكل نوزدهم:
پروتكل بيستم:
پروتكل بيست و يكم:
پروتكل بيست و دوم:
پروتكل بيست وسوم:
پروتكل بيست و چهارم:
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
پی نوشت ها
ــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
سیر تحول یهود از گذشته تا به امروز
تاریخچه:
قوم يهود، قومي است كه پيامبران زيادي در ميان آنها مبعوث گرديده اند. اين قوم بعد از به قدرت رسيدن حضرت يوسف داراي نام و نشان گرديده و پا به عرصه ی دين و سياست گذاشتند. در وجه تسميه ی اين قوم به «يهود» دو قول وجود دارد:
يك قول اينست كه، «يهود» از ماده ی «هود يا هيادت» كه ماضي آن «هاد» و مضارع آن «يهود» مي باشد گرفته شده است كه به معناي توبه مي باشد. و قوم يهود به خاطر اينكه، گفتند: «إنا هدنا إليك»[1] (ما به سوي تو بازگشته ايم) يهود ناميده شدند؛ زيرا آنان بعد از اينكه گوساله پرست شدند، از گوساله پرستي توبه نمودند.
قول دوم اينست كه، يهود به علت نسبت آنها به یکی از فرزندان حضرت يعقوب ـ عليه السلام ـ كه «يهوذا» نام داشت، يهود ناميده شدند، و در تعريب، «ذال» به «دال» تبديل گشته است.[2]
به اين قوم، بني اسرائيل نيز گفته مي شود، به خاطر اينكه آنان از اولاد حضرت يعقوب كه ملقّب به اسرائيل بود، مي باشند. و امروزه بر يهودياني كه فلسطين را اشغال كرده اند صهيونيست اطلاق شده، به علت اينكه آنان كنار كوهي بنام صيهون در اورشليم سكونت دارند و هيكل سليمان و مسجدالاقصي و مسجد صخره بر آن بنا شده است.[3]
یهودا و برادرانش با پدر خود یعقوب، در کنعان (فلسطین) سکونت داشتند و پس از واقعه ی مشهور حضرت یوسف که یهودا هم در آن شرکت داشت، در سال١٧۴۰ قبل از میلاد، کنعان را به عزم مصر ترک گفتند. [4] آن روزها مصر مملکت پر جمعیت و با ثروتى بود و هرکس بر آن حکومت مى کرد، چنان بود که بر جهان حکومت مى کند. هنگامى که برادران یوسف وارد این سرزمین شدند، حضرت یوسف پادشاه آن بود، از این جهت آنها زندگى بسیار با شکوهى بهم زدند. و کم کم تعدادشان از هزار تجاوز کرده و قبائل متعددى را تشکیل دادند.
این قبیله ها سالهاى درازى را در امن و امان بسر بردند، تا آنکه زمان (فرعون) فرا رسید و چون میان او و قبیله هاى بنى اسرائیل دشمنى هائى از گذشته بود، آنها را ذلیل کرده و به گفته ی قرآن (مردهایشان را کشته و زنانشان را به اسیرى برد). پیش از آنکه حضرت موسى(علیه السلام) به پیامبرى مبعوث گردد، بنى اسرائیل سخت ترین روزهاى خود را زیر شکنجه هاى طاقت فرسا و فشارهاى گوناگون فرعون بسر مى بردند، ولى چون موسى(علیه السلام) در حوالى سال١٢١٣ قبل از میلاد مبعوث شد، روح هاى پژمرده ی آنها را جوان کرده و به جان هاى دربند شده آزادى بخشید. اما این پیامبر بزرگ، در برابر این خدمات از آن ها چه دید و آنها چه پاداشى به او دادند؟
براى مثال یکى از آن پاداش هاى ننگین را تاریخ چنین مى نویسد: شبانگاه حضرت موسى(علیه السلام) به اتفاق بنى اسرائیل، مصر را مخفیانه ترک گفتند و به رود نیل رسیدند، موسى(علیه السلام) با عصاى خود آب ها را فرمان داد تا اینکه در میان رود راهى نمایان شد. موسى(علیه السلام) امر کرد تا همگى آن راه را در پیش گرفته و از نیل عبور کنند، ولى آنها یک صدا گفتند: ما از دوازده قبیله ایم و هر قبیله اى عادات و رسوم خاص خود را دارد، باید این راه به دوازده قسمت تقسیم شود، یعنى براى هریک از قبائل یک راه و یک مسیر خصوصى باشد، تا فرمانت را اجرا کنیم. موسى(علیه السلام) به دریا ندا داد: تا دوازده مسیر باز کند و به فرمان خداوند چنین شد.
ولى آنها یک قدم بجلو نرفتند و عذرشان این بود: ممکن است که در میان راه، ما را با یکدیگر احتیاجى افتد، پس دریا را بگو تا چون پنجره ها سوراخ هائى در میان دیوارهاى آب باز کند، تا هر قبیله اى بتواند قبایل دیگر را ببیند و با آنها گفتگو کند، و چنین شد.
ولى باز هم برجاى خود ایستاده حرکت نکرده و فریاد زدند: پاهاى ما برهنه است و زمین دریا رطوبت دارد و تا امر نکنى زمین خشک شود، ما از آنجا عبور نخواهیم کرد. خداوند امر کرد... زمین خشک شد ولى باز هم برجاى خود ایستادند و این بار بى ادبى و وقاحت را به منتهى درجه رساندند و با یکدیگر چنین گفتند: موسى ما را از شهر آواره کرده و اینک مى خواهد که در دریا نابودمان کند تا ثروت و اندوخته هاى ما را به تصرف خویش درآورد.
موسى(علیه السلام) با یک دنیا حیرت، در حالیکه لبخند تلخى بر لبانش نقش بسته بود، پا به رود نهاده و پیشاپیش آنها به راه افتاد.
این نخستین تجربه و آزمایش تلخى بود که بنى اسرائیل به موسى(علیه السلام) نشان دادند.
باز تاریخ مى نویسد: چون بنى اسرائیل، از رود نیل خارج شده و به صحراى سینا رسیدند، به موسى(علیه السلام) گفتند: ما را از آشیانه ی خود بیرون آورده و در صحرائى شن زار، سکونت دادى؟ این چه رفتارى است که با ما مى کنى؟ مگر ما سنگ هستیم، مگر ما احتیاج به آب و غذا نداریم؟ خدا امر کرد تا از آسمان براى آنها طعام فرستاده و ابرى بر آنها سایه افکند و سنگى را امر فرمود تا به آنها آب دهد.
زمانى به همین منوال گذشت تا آنکه روزى به موسى(علیه السلام) گفتند: ما طعام هاى آسمانى نمى خواهیم به خدایت بگو، همان پیاز و عدس را براى ما بفرستد زیرا ما آنها را بهتر دوست مى داریم. موسى(علیه السلام) گفت: به نزدیکترین قریه ها که رسیدید، آنچه مى خواهید، خود بکارید و خداوند دیگر براى شما طعامى نخواهد فرستاد.
نافرمانى آنها آنقدر زیاد شد، که خدا عذابى بر آنها نازل کرد و آن این بود که مدت چهل سال در صحراها و بیابانها سرگردان بودند و آنها که با موسى(علیه السلام) از مصر بیرون آمدند، آرزوى شهر را بگور بردند و نوه ها و نواده هایشان با یوشع بن نون سال١۵۰۰ قبل از میلاد وارد شهر کنعان شدند.
افزودن دیدگاه جدید