نقدی دیگر بر بودا: 5. آمیختگی با افسانه

 

آیین بودیسم با دوری گزیدن از مباحث نظری و اعتقادی و نپرداختن به سؤالاتی که درباره ی مبدأ و معاد مطرح می گردد، دچار نوعی خلأ مباحث کلامی و استدلالی می شود و برای پر کردن این خلأ به دامان افسانه و اسطوره پناه می برد و در پاسخ سؤال های متعدد هستی شناختی، به تمثیل و داستان رو می آورد و از افسانه برای تبیین اصول خود بهره می گیرد.[1] این روش هر چند در جلب نظر افراد عامی جامعه مؤثر است، از ارائه ی قانون و قاعده برای رستگاری انسان عاجز است و جز گرفتاری در انبوهی از خرافه و افسانه ثمره ای ندارد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت:

 [1]. ر.ک: آشنایی با تاریخ ادیان، همان، ص 72.

افزودن دیدگاه جدید