بودا چیست؟ مقدمه

بودا چیست؟ مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

فهرست مطالبی که در مورد آئین بودا می خواهیم عرضه کنیم:

اخلاق بودایی: مبانی و ساحت ها:
چكيده
مقدمه
1. مباني اخلاق بودايي
2. اهميت اخلاق و غايت آن در آيين بودا
3. مراتب اخلاق و روش سيروسلوك اخلاقي
4. قلمرو اخلاق
4ـ1. اخلاق فردي
4ـ2. اخلاق اجتماعي    
4ـ3. اخلاق محيط زيست    

5. نقد و بررسي    
5ـ1. عدم برخورداري از بنيان محكم اعتقادي و فلسفي
5ـ2. بي معنا بودن تناسخ و سمساره
5ـ3. كامل نبودن اخلاق بودايي

نتيجه گيري
پی نوشت ها:
منابع:

نقدی دیگر بر آئین بودا:
اصول آیین بودا:
1. انکار مباحث نظری و اعتقادی
2. انکار خداوند
3. انکار معاد و اعتقاد به تناسخ
4. فردگرایی
5. آمیختگی با افسانه

تناسخ در آیین بودیسم به چه معناست و نظر اسلام در این باره چیست؟
معنا و اقسام تناسخ
اقسام تناسخ
تناسخ های باطل
دلایل عقلی بطلان تناسخ
دلیل نقلی بر بطلان تناسخ:
پی نوشتها:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اخلاق بودایی: مبانی و ساحت ها:

چكيده

آيين بودا، آييني اخلاقي است كه دغدغه هاي عملي دارد تا نظري. دغدغه ی بودا، رهايي انسان از رنج و نيل به مقام نيروانه است. اين مقاله، پس از معرفي اجمالي آيين بودا، درباره ی مباني، غايت، مراتب و قلمرو اخلاق بودايي بحث كرده و در پايان، برخي آموزه هاي آن را نقد و بررسي مي كند.
مباني اخلاقي آيين بودا، عبارتند از: چهار حقيقت شريف، به اضافه ی قانون كرمه و اصل تناسخ. همه ی انسان ها نمي توانند به غناي كامل اخلاقي برسند؛ يك فرد بودايي بايد خود را از آز، كينه و فريب برهاند و در برخورد با ديگران، مهربان و غمخوار باشد. از ديدگاه بودا، شخص با رهايي از دل مشغولي هاي فردي، اجتماعي، خاموش كردن همه ی تمايلات و خواهش هاي نفساني، از رنج و تولّد مكرر در اين جهان نجات مي يابد و به آرامش و رستگاري ابدي مي رسد.
مقدمه
آيين بودا،(1) همانند آيين هاي اسلام و مسيحيت، منطقه ی جغرافيايي گسترده اي از جهان را دربر گرفته و شامل چين، ژاپن، كره، سريلانكا، ويتنام، مغولستان، تبت، بوتان، برمه، لائوس، اندونزي، منچوري و هند مي شود. بودا در اروپا، امريكا و كانادا نيز پيرواني دارد. علاقه ی جوامع غربي به تعاليم بودايي، بدين سبب است كه معتقدند اين آيين به نيازهاي آنها پاسخ مي دهد و زمينه را براي صلح جهاني فراهم مي سازد. بوداييان براي نشر آيين خود، به وسيله ی مبلّغان، كتاب ها، نشريه ها و مراكز مراقبه و عبادت بودايي، فعاليت مي كنند. دستگاه هاي اطلاعاتي و تبليغاتي غرب نيز، به منظور ايجاد بازدارندگي در برابر اسلام گرايي از آيين بودا حمايت مي كند.

آيين بودا، منسوب به بودا(2 و 3) لقب سيدارته گوتمه،(4) اولين و مشهورترين رهبر بوداييان است كه در سال 592 پيش از ميلاد به دنيا آمد و در سال 483 پيش از ميلاد از دنيا رفت. پس از مرگ بودا، پيروانش در زماني نزديك به سه قرن، سه شورا با هدف گردآوري سخنان بودا در يك مجموعه تشكيل دادند. حاصل آنها كانون پالي يا سه سبد (Tripitaka) بود. حادثه ی مهمي كه در شوراي دوم، حدود يك قرن پس از بودا رخ داد، اين بود كه حاضران به دو دسته تقسيم شدند: يك دسته، بر آسان گيريِ وظايف راهبان تأكيد مي كردند و دسته ی ديگر، بر سخت گيري آن. دسته ی اول در نقل و عمل آزادانديش تر بودند و مهاسنگكه (5) خوانده شدند؛ اما دسته ی دوم كه تعدادشان بيشتر بود و در سنّت سخت گيرتر بودند، خود را تيره ی واده، (6) يا «مكتب مشايخ» ناميدند. (7) تيره ی واده، خود را حافظ سنّت اصيل بودايي مي دانست و برخلاف مهاسنگكه، در تفسير و تأويل اين سنّت و نيز در اعمال ديني راهبان سخت گير بود؛ البته اين دو گروه، اختلافات ديگري نيز داشتند و اين درگيري ها قرن ها در جريان بود و مكتب هاي كوچك تري در هريك از اين دو گروه پديد آمد تا اينكه سرانجام در سال هاي بين 100 پيش از ميلاد تا 100 ميلادي، مكتبي پديد آمد كه بعدها به بزرگ ترين گرايش بودايي تبديل شد. اين مكتب كه دنباله ی مكتب مهاسنگكه بود، خود را «مهايانه» (8) به معناي ارّابه ی بزرگ (براي گذر از وادي رنج) خواند و براي مكتب تيره ی واده، تعبير توهين آميز «هينه يانه» (9) به معناي ارّابه ی كوچك را به كار برد. از اين زمان به بعد، دو مكتب «مهايانه» و «تيره واده» (هينه يانه)، دو سنّت عمده ی آيين بودا را تشكيل مي دهند. (10) اين دو مكتب در ساحت هاي بوداشناسي، متون مقدّس، نجات شناسي و جهان شناسي با يكديگر اختلاف دارند.

آيين بودا در سرزمين هند و از دل آيين هندو پديد آمد. در آيين هندوي اوليه يا آيين برهمن، براي نجات انسان بر قرباني و مراسم ظاهري گوناگون تأكيد مي شد. در واكنش به اين تأكيدها، تعاليم اوپه نيشدها (11) پديد آمد كه براي رسيدن به نجات نهايي، بر معرفت تأكيد داشت؛ البته اين نجات نهايي تنها براي يك طبقه، يعني براهمنان ممكن بود و ديگر انسان ها براي رسيدن به آن بايد تلاش مي كردند تا در زندگي بعدي خود به شكل يك براهمن متولد شوند. در واكنش به آيين هندوي اوليه، دو آيين اصلاحي پديد آمد: آيين جين و آيين بودا. در جينيسم بر رياضت تأكيد مي شود؛ اما مؤسس آيين بودا (سيدارته گوتمه) براي نيل به نجات، همه ی راه هاي موجود را آزمود و آنها را ناكافي دانست و فهميد كه هيچ يك از آنها نمي توانند انسان را از رنج برهانند.

سيدارته پس از نااميدي از اين راه ها، زير درختي نشست و به تأمّل، مراقبه و تفكر پرداخت و با خود گفت: از زير اين درخت برنمي خيزم تا اينكه بميرم يا راه نجات را بيابم. او اين كار را ادامه داد تا به بيداري رسيد و بودا شد. او پس از بيداري به ميان انسان ها آمد و به تبليغ آيين خود پرداخت. بودا در نخستين وعظ خود، سراغ راهباني مي آيد كه زماني با آنها به رياضت مشغول بود. او آيين يا به تعبير دقيق تر درمه يا دمّه (12) خود را به آنها عرضه كرد. (13) بودا در نخستين وعظ خود، چنين مي گويد:

آنكه به كمال رسيده است،  اي راهبان! آنكه مقدس و ممتاز است، بوداست. گوش هاي خود را باز كنيد،  اي راهبان! چون راه گريز از مرگ يافت شده است. آنان كه به زندگي اخروي مي گرايند، از اين دو افراط و تفريط بايد اجتناب ورزند...: يكي زندگي اين دنياست كه لذت و خوشي دربر دارد و غيرحقيقي است، ديگري راه رياضت است... كه ناهموار است و غيرحقيقي... كامل (بودا) از هر دوي اين ها دوري جسته و راهي كه بين اين دو است، در پيش گرفته است و اين راه، راه ميانه است كه به چشم و ذهن و روح، روشنايي مي بخشد و منجر به دانايي و بيداري و «نيروانه» (14) مي شود.(15)

راهبان، نخستين كساني بودند كه به او گرويدند و انجمن بودايي يا سنگه (16) را تشكيل دادند. بنابراين سه هسته ی اصلي پديد آمد كه در سنّت بودايي «سه گوهر» خوانده مي شود: بودا، درمه و سنگه.

از سه جزء باارزش دين بودايي، كه به سه گوهر معروف اند، بودا اولين آن است كه هر بودايي با احساس عميقي از احترام و تقديس به او پناه مي برد. ... دو جزء ارزشمند ديگر، عبارتند از: دمه (يا دهرمه) و سنگه كه هر بودايي، خواستار پناه بردن [به آنها] و طلب استمداد از آنهاست.(17)

بودا بيش از بحث هاي نظري به بحث هاي عملي پرداخته است. او در سخني تصريح مي كند كه من در باب قدمت عالم و ازليّت جهان، محدوديت وجود، وحدت روح و جسم و امثال اينها، سخني نگفته ام؛ بلكه سخن من درباره ی رنج انسان و مبدأ آن و راه نجات از آن است؛ چراكه تنها اين بحث هاست كه به انسان كمك مي كند تا از رنج ها رهايي يابد و به نيروانه برسد.(18)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت ها:

1. Budddhism.

2. Buddha

3. به معناي روشن شده، بيدار شده.

4. Siddhartha Gautama

5. Mahasanghaka

6. Theravada

7. غلامرضا شيخ الدين، آيين هاي كنفوسيوس، دائو و بودا، ص 244ـ245.

8. Mahayana.

9. Hinayana.

10. هانس ولفاگانگ، شومان، آيين بودا، طرح تعليمات و مكتب هاي بودايي، ترجمه عسكري پاشايي، تهران: انتشارات فيروزه، چاپ دوم، 1375، ص 101؛ داريوش شايگان، اديان و مكتبهاي فلسفي هند، ج 1، ص 169.

11. اوپه نيشدها (Upanishads) چارچوب اصلي فلسفه و عرفان هندويي را تشكيل ميدهند. اين متون براي كساني كه مي خواهند به گونه اي غير مناسكي اهل ديانت باشند و از حقايق هستي به معرفت شهودي آگاهي يابند، بسيار مهم است. اوپه نيشدها محصول تأملات فلسفي و عرفاني افراد متعددي در طول قرن هاست و بين سال هاي 800 تا 500 پيش از ميلاد تأليف شده اند.

12. Dherma= Dhamma

13. عبدالرحيم سليماني اردستاني، سيري در اديان زنده جهان ( غير از اسلام)، ص 77-79.

14. Nirvana

15. داريوش شايگان، اديان و مكتب هاي فلسفي هند، ج 1، ص 138.

16. Sangaha

17. كدارنات تيواري، دين شناسي تطبيقي، ص 55.

18. جان بي. ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، ص 188.

افزودن دیدگاه جدید