آورده ام در شهرتان خاكسترم را
آورده ام در شهرتان خاكسترم را
آيات باقيمانده ي بال و پرم را
آورده ام اي كوچه هاي نا مسلمان
مؤمن ترين فرياد هاي حنجرم را
ديشب مراعات حسينم را نكرديد
در كوفه وا كرديد پاي مادرم را
من آيه هايي در حجاب نور هستم
خالي كنيد اي چشم ها دور و برم را
نذر سر اين كعبه ي بالاي نيزه
در شهرتان خيرات كردم زيورم را
من يك نفر در دو تنم ، اما دو روز است
از دست دادم نيمه اي از پيكرم را
يك نيمه ام را روي دست نيزه برديد
در محمل بي پرده نيم ديگرم را
اما به توحيد نگاهم روي نيزه
زيباتر از هر روز ديدم دلبرم را
افزودن دیدگاه جدید