جنبه های تبلیغی نهضت امام حسین علیه السلام (2)

جنبه های تبلیغی نهضت امام حسین علیه السلام (2) 

5 - جنبه تبليغى نهضت حسين (علیه السلام)

يك جنبه نهضت حسينى، جنبه تبليغى آن است، تبليغ به همان معنى واقعى نه به معناى مصطلح امروز، يعنى رساندن پيام خودش كه همان پيام اسلام است به مردم، نداى اسلام را به مردم رساندن. ببينيد امام در اين حركت و نهضت خودشان چه روش هاى خاصى به كار بردند كه مخصوصا ارزش تبليغى دارد، يعنى از اين نظر ارزش زيادى دارد كه امام حسين با اين روش ها هدف و مقصود خودشان و فرياد واقعى اسلام را كه از حلقوم ايشان بيرون مى آمد به بهترين نحو به مردم رساندند.(حماسه حسينى، ج 1، ص 237 و 238)

 

6 - معرفى اسلام

يكى ديگر از جنبه هاى اين جنبش، جنبه تبليغى آن است، يعنى اين نهضت در عين اينكه امر به معروف و نهى از منكر است و در عين اينكه اتمام حجت است (و در عين اينكه عدم تمكين در مقابل تقاضاى جابرانه قدرت حاكم زمان است) يك تبليغ و پيام رسانى است، يك معرفى و شناساندن اسلام است.(حماسه حسينى، ج 1، ص 189)

 

7 - ارزش تبليغاتى مهاجرت

خروج امام از مدينه به مكه و اقامت در مكه در ماه هاى شعبان تا ذى الحجه كه ايام عمره و سپس حج است، به نظر نمى رسد كه به خاطر اين بوده كه دشمن احترام حرم امن الهى را حفظ مى كرد، بلكه به سه علت ديگر بوده است:

يكى اينكه نفس مهاجرت ارزش تبليغاتى داشت و تكان دهنده بود و نداى امام را بهتر مى رساند و اين خود اولين ژست مخالفت و امتناع بود.

دوم اينكه در مكه تماس بيشترى با افراد نواحى مختلف ممكن بود.

سوم اينكه مكه را انتخاب كردن علامت امنيت نداشتن بود، گو آنكه در آنجا هم (امام) امنيت نداشت.(حماسه حسينى، ج 3، ص 339)

 

8 - حركت سياسى امام حسين (علیه السلام)

وقتى كه حضرت سيدالشهداء عليه السلام آمد مكه و از مكه در آن حال بيرون رفت، يك حركت سياسى بزرگى بود كه در يك وقتى كه همه مردم دارند به مكه مى روند، ايشان از مكه خارج بشود. اين يك حركت سياسى بود تمام حركاتش، حركات سياسى بود، اسلامى - سياسى و اين حركت اسلامى - سياسى بود كه بنى اميه را از بين برد و اگر اين حركت نبود، اسلام پايمال شده بود.(صحيفه نور، ج 18، ص 140)

 

9 - مهم ترين عنصر تبليغ حسينى

ژست تبليغاتى و بلكه تاكتيك تبليغاتى آن حضرت اين بود كه اهل بيت و كودكان خود را نيز همراه خود آورد، و به اين وسيله در واقع خود دشمن را ناآگاهانه استخدام كرد كه حامل يك عده مبلغ براى امام حسين عليه السلام و براى اسلام حسين عليه يزيد و اسلام يزيدى باشد و اين يكى از مهم ترين عناصر تبليغى نهضت امام است.( حماسه حسينى، ج 3، ص 339)

 

10 - زياد كردن نداى تبليغ

چرا خطبه هاى امام حسين عليه السلام بعد از اينكه ايشان از نصرت مردم كوفه مأيوس مى شوند و معلوم مى شود كه ديگر كوفه در اختيار پسر زياد قرار گرفت و مسلم كشته شده، داغ تر مى شود؟

ممكن است كسى بگويد امام حسين خودش ديگر راه برگشت نداشت، بسيار خوب، راه برگشت نداشت، ولى چرا در شب عاشورا بعد از آنكه به اصحابش فرمود: من بيعتم را از شما برداشتم و آنها گفتند: خير، ما دست از دامن شما بر نمى داريم، نگفت: اصلا ماندن شما در اينجا حرام است، براى اينكه آنها مى خواهند مرا بكشند، به شما كارى ندارند، اگر بمانيد، خودنتان بى جهت ريخته مى شود و اين حرام است؟

چرا امام حسين نگفت واجب است شما برويد؟ بلكه وقتى آنها پايداريشان را اعلام كردند، امام حسين آنان را فوق العاده تأييد كرد و از آن وقت بود كه رازهايى را كه قبلا به آنها نمى گفت، به آنان گفت؟ (حماسه حسينى، ج 1، ص 274)

در شب عاشورا كه مطلب قطعى است، حبيب بن مظاهر را مى فرستد در ميان بنى اسد كه اگر باز هم مى شود عده اى را بياورد. معلوم بود كه مى خواست بر عدد كشتگان افزوده شود، چرا كه هر چه خون شهيد بيشتر ريخته شود، اين ندا بيشتر به جهان و جهانيان مى رسد.( حماسه حسينى، ج 1، ص 274)

افزودن دیدگاه جدید