ويژگى پيام و شعارهاى نهضت حسينى (قسمت اول)

ويژگى پيام و شعارهاى نهضت حسينى (قسمت اول) 

1 - پيام فورى عاشورا

به نظر من امروز اين پيام عاشورا از ديگر درس ها و پيام هاى عاشورا براى ما فورى تر است. ما بايد بفهميم چه بلايى بر سر آن جامعه آمده كه سر حسين بن على عليه السلام آقازاده ی اول دنياى اسلام و پسر خليفه ی مسلمين على بن ابيطالب عليه السلام، در همان شهرى كه پدر او بر مسند خلافت مى نشسته است، گردانده شد و آب از آب هم تكان نخورد. بايد ببينيم چگونه از همان شهر افرادى آمدند به كربلا و او و اصحابش را با لب تشنه به شهادت رساندند و حرم اميرالمؤ منين را به اسارت گرفتند. حرف در اين زمينه زياد است.

من در پاسخ به اين سؤ ال يك آيه قرآن را مطرح مى كنم. قرآن جواب ما را داده است. قرآن درد و بيمارى را به مسلمين معرفى مى كند. آن آيه اين است كه مى فرمايد: (فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا. (مريم/59) دو عامل، عوامل اصلى اين گمراهى و انحراف عمومى است:

يكى دور شدن از ذكر خدا كه مظهر آن صلوه و نماز است. يعنى فراموش كردن خدا و معنويت و جداكردن حساب معنويت از زندگى و فراموش كردن توجه و ذكر و دعا و توسل و طلب توفيق از خداى متعال و توكل بر خدا، و كنار گذاشتن محاسبات خدايى از زندگى.

و عامل دوم «اتبعوا الشهوات» است يعنى دنبال شهوترانى ها و هوس ها و در يك جمله دنياطلبى رفتن و به فكر جمع آورى ثروت و مال بودن و التذاذ و به دام شهوت دنيا افتادن واصل دانستن اينها و فراموشى آرمان ها.

اين درد اساسى و بزرگ است و ما هم ممكن است به اين درد دچار بشويم.

 

2 - شروط موفقيت يك پيام

موفقيت يك پيام چند شرط دارد:

غناى محتواى خود پيام،

استخدام وسائل مشروع و پرهيز از وسائل ضد،

استفاده از متد صحيح،

شخصيت حامل پيام.

بحث ما فعلا درباره دو مطلب است: يكى بحث كل درباره شرائط حامل پيام، ديگر بحثى شخصى درباره تأثير شخصيت اهل بيت در تبليغشان، كه البته دو جنبه دارد، يكى اينكه اسلام را شناساندند، ديگر اينكه مردم را به ماهيت اوضاع آگاه ساختند.(حماسه حسينى، ج 3، ص 352)

 

3 - سيدالشهداء آموخت به ما كه از قلت عدد نترسيم

حضرت سيدالشهداء عليه السلام به همه آموخت كه در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حكومت جائر چه بايد كرد. با اينكه از اول مى دانست كه در اين راه مى رود راهى است كه بايد همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا كند و اين عزيزان اسلام را براى اسلام قربانى كند، لكن عاقبتش را هم مى دانست... علاوه بر اين، در طول تاريخ آموخت به همه كه راه همين است. از قلت عدد نترسيد، عدد كار پيش مى برد. افراد ممكن است خيلى زياد باشند، لكن در كيفيت ناقص باشند يا پوچ. و افراد ممكن است كم باشند لكن در كيفيت توانا باشند و سرافراز.( صحيفه نور، ج 17، ص 58)

 

4 - مهاجمى با منطق شهيد

امام حسين كه مهاجم است و منطقش، منطق شهيد؛ آن روزى كه پيامش را در صحراى كربلا ثبت مى كرد، نه كاغذى بود، نه قلمى؛ همين صفحه لرزان هوا بود. ولى همين پيامش روى صفحه لرزان هوا، چرا باقى ماند؟ چون فورا منتقل شد روى صفحه دل ها؛ روى صفحه دل ها آن چنان حك شد كه ديگر محو شدنى نيست.( حماسه حسينى، ج 2، ص 281)

 

امام حسين پيام خونين خودش را روى صفحه لرزان هوا ثبت كرد، ولى چون توأم با خون و رنگ قرمز بود، در دل ها حك شد. امروز شما ميليون ها افراد از عرب و عجم را مى بينيد كه پيام امام حسين را مى دانند: إنّى لا أرى الموت إلاّ سعادة و الحياة مع الظالمين إلا برما.

آنجا كه آدم مى خواهد زندگى بكند ننگين، آنجا كه مى خواهد زندگى بكند با ظالم و ستمگر، آنجا كه مى خواهد زندگى فقط برايش نان خوردن و آب نوشيدن و خوابيدن باشد و زير بار ذلت ها رفتن، مرگ هزاران بار بر اين زندگى ترجيح دارد. اين پيام شهيد است. (حماسه حسينى، ج 2، ص 280).

افزودن دیدگاه جدید