روضه حضرت مسلم، از زبان استاد فاطمی نیا

 

آن آقا مى گفت: مريض بودم، غده داشتم، در بيمارستان زيارت جامعه كبيره را خطاب به ابى عبدالله عليه السلام خواندم، گفتم كه جامعه كبيره بهترين زيارت است، سرمايه شيعه است. خدايا تو را چطور شكر كنيم كه اين زيارت را به دست ما رساندى؟

خدا شاهد است اگر بدانيد زيارت جامعه چى است، در پوست خود نمى گنجيد، روى پاى خود بند نمى شويد. نمى دانيد چيست.

مى گويد: خواندم و خوابيدم، شب، آقا به خوابم آمد و فرمود: برو پيش مسلم، كار تو را درست مى كند، حالا امام حسين عليه السلام از او بالاتر است، ولى گاهى اين ها از اين كارها مى كنند كه شخصيت ها را نشان بدهند كه بفهمى اين شخصيت هاى پايين تر از معصوم، چه شخصيت هايى اند.

 

فردا بيدار مى شود و مى رود كوفه، يك نخ مى بندد به گردنش يك نخ هم مى بندد به ضريح حضرت مسلم عليه السلام، اين چيزهايى كه من مى گويم، افرادش همه شان بحمدالله زنده هستند. اين ها براى حضرت مسلم چيزى نيست، اينها را مى خواهم بگويم كه بدانيد اولياى خدا نمرده اند. گيرندگى را ما از دست داده ايم. شفاعت اين ها مثل سيل همه جا هست.

نخ را بستم به گردنم و ضريح، خوابم برد. يك وقت ديدم آقاى جليل القدرى آمد و فرمود:

من مسلمم. چى مى خواهى؟ گفت: حضرت ابى عبدالله من را فرستاده است و امر فرموده، من هم امرشان را اطاعت كرده ام.

بلند شو! مى گويد: بلند شدم، نه مريضى نه غده اى نه بيمارى اى هيچى كان لم يكن شيئاً مذكورا. فضيلت اين آقا ديگر از اين بيشتر نمى شود كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بنشيند در اوان كودكى او و قبل از ولايت او برايش  جلسه بگذارد. ديگر ما، فضيلت بيشتر از اين را نمى توانيم بگوييم. اما مصيبتش هم به نسبت عظمتش خيلى بزرگ است. من مصيبت تندش را نمى توانم بخوانم. يك دو تا شعرى هست كه برايتان ترجمه مى كنم. در حوزه معلومات ناقابل بنده تا امروز كه به اينجا رسيدم، در زير اين آسمان، هيچ كس به مانند علامه سيد محمد باقر حلى نجفى (رضوان الله تعالى عليه) براى حضرت مسلم شعر نگفته است. هنگامه كرده، هنگامه، كه من از آن، دو سه بيتش را انتخاب كرده ام كه ترجمه مى كنم. ببينيد چقدر زيبا گفته اين سيد.

 

اى پسر عم حسين! اى حضرت مسلم! شيعيان برايت خون گريه مى كنند نه يك بار گريه كنند و تمام بشود.

 

اينها مرتب اشك چشمشان را به تو نثار مى كنند. چرا گريه مى كنند؟ در بيت سوم مى گويد:

براى اين كه دم شهادت، آب آوردند كه ميل كنى نتوانستى ميل كنى.

عجب! دو تا بيت ديگر دارد كه مى گويم ان شاء الله عنايت مى كنيد. ايام محرم است مى دانيد آقا وقتى به طرف كوفه مى رفت، اطرافش را گرفتند و هزاران نفر با او بيعت كردند، بعدا برگشت ديد كه سى نفر هستند، يك وقت برگشت ديد ده نفر هستند، يك دفعه ديد پنج نفر، يك دفعه هم ديد هيچ كس نيست، اين غروب دلگير كوفه، از اسب پياده شده بود آرام آرام قدم بر مى داشت. خدايا! كجا بروم؟ چه بكنم؟ اين اشعار، بيت هاى تندى دارد كه من از بيت هاى تند آن گذشتم. يك دوتاى آن را مجبورم كه بگويم، دلم خيلى مى سوزد. با اين بيعت و اين قضيه، فردا قضيه اى پيش آمد كه هيچ با اين بيعت نمى سازد. سيد به آن اشاره مى كند كه از امام زمان عليه السلام عذر مى خواهم، مى گويد:

 

ألست أمير هم البارحة؟

 

آقا! شما كه ديشب، امين مردم بوديد. چرا امروز، بدنتان را روى زمين مى كشند؟

 

يك بيعت بعدش دارد. آن خيلى هنگامه است. من خيلى وقت ها شده كه در كتابخانه ام بودم اين بيت را براى خودم خواندم و براى خودم توسل پيدا كردم. اين بيت يك مقدمه اى دارد و آن، اين است كه اينجا الان خانواده هاى عزيز شهداء نشسته اند، خدا ان شاء الله به همه شان عزت دائمى بدهد. ارواح طيبه شهداء را ان شاء الله شادتر كند. مى دانيد، من در جلسات ديگر هم گفتم كه ما به خانواده شهداء كه مى رسيم، آتش به جانشان نمى زنيم. بارها گفته ام كه آرامش بخش ترين مطلب براى خانواده هاى شهداء همين ذكر مصيبت اهل بيت عليهم السلام است، بگوييد تا بدانند بر سر اربابشان چه آمده بود، اين را بگوييد آرام مى شود، اينها را چيدم تا اين بيت بعدى را برايتان بگويم. من از آنها نيستم كه با عواطف خانواده شهداء بازى كنم، اما گوش بدهيد لطيف ترين شعرى است كه به عمرم ديدم. مى گويد:

هر شهيدى كه به شهادت مى رسد اول، صداى نوحه يك زن، برايش بلند مى شود. حالا اين زن، يا مادر است يا خواهر است يا همسر است. حالا ببينيد چقدر اين شعر كامل است؛ اشاره به غربت آقا مى كند. مى گويد:

 

أتقضى و لم تبكك الباكيان

أما لك فى المصر من نائحة

 

تو كشته بشوى و صداى نوحه يك زن برايت بلند نشود؟! يعنى در آن كوفه، يك زن نوحه گر نبوده؟

 

دقت كرديد. بعد مى گويد:

بهتر! بهتر كه اينطور شد. زنان كوفه كوچك تر از اين بودند كه برايت نوحه گرى كنند. عوضش جبران شد. كجا جبران شد؟ آن وقتى كه خبرش به قافله حسين عليه السلام رسيد، چه كسى برايت گريه كرد؟ عوضش دختر على عليه السلام برايت گريه كرد.

 

زينب كبرى عليها السلام، فاطميات، هاشميات.

(ألا لعنة الله على القوم الظالمين.)

السلام عليك يا ابا عبدالله. السلام عليك يابن رسول الله.

افزودن دیدگاه جدید