داستان سؤال شرعی یحیی بن اکثم در مورد صید در حرم، و پاسخ امام جواد علیه السلام
بزرگان عباسی از توجه مأمون به امام جواد(علیه السلام) در هراس بودند. پس برای اینکه به مأمون ثابت کنند که این نوجوان از فهم و درک درست و دانش بالایی برخوردار نیست، یحیی بن اکثم قاضی القضات وقت که در دانش سرآمد همه بود را برای مناظره با امام برگزیدند.
یحیی در مجلس مأمون از امام سؤال کرد: آیا اجازه دارم سؤالی بکنم؟
حضرت فرمود: اگر میخواهی بپرس.
یحیی گفت: دربارهی شخصی که مُحرِم بوده و در آن حال حیوانی را شکار کرده است، چه میگویید؟
حضرت فرمود: توضیح دهید که آن شخص در چه کیفیت و در چه شرایطی قرار داشته است؟
1. آیا او در خارج از محیط حرم شکار کرده است یا در خود محیط حرم؟
2. آیا او عالم به مسئله بوده یا ناآشنا به مسئله؟
3. آیا کشتن او عمدی بوده یا سهوی؟
4. آیا شکار کننده برده بوده یا آزاد؟
5. آیا شکار او برای نخستین بار بوده یا چندمین بار؟
6. آیا شکار او بچه سال بوده یا بزرگسال؟
7. آیا شکار او از پرندگان بوده یا غیر آن؟
8. آیا عمل شکار او در شب روی داده یا در روز؟
9. آیا احرام شکار کننده برای حج تمتع بوده یا عمره؟
هرکدام از این موضوعات، حکم خاصی دارد که باید روشن گردد.
قاضی القضات بغداد که در برابر یک سؤال خود، با انبوهی از پرسشهای فقهی روبه رو شده بود، مضطرب و خجلتزده شد و زبانش بند آمد و عجزش آشکار گردید.
سپس امام جواد(علیه السلام) با صبر و حوصله، به همهی پرسشهای خود پاسخ داد و اهل مجلس را شگفتزده کرد.
[الارشاد، صص 283 و 284]
چو پا به مجلس مأمون نهاد سیداعظم
چه احتیاج بر آن فروغ دیده خاتم
شدند مات فقیه و حکیم و عالم اعلم
به عجز خویشتن اقرار کرد زاده اکثم
پس از ثنای خداوند قادر بیچون
امیر مُلک سخن با کلام دلکش موزون
نمود مجلسیان را تمام واله و مفتون
گشود لب به مدیحش در آن مناظره مأمون
فکند لرزه به جان عدو چو اختر بارق
به لوح شب خط بطلان زد از سپیده صادق
کسی که خصم به ولایتش کند اقرار
چراغ راه هدایت وصی احمد مختار
سرور سینه زهرا جواد آل محمد(ص)
افزودن دیدگاه جدید