فتاوای آبکی علمای وهابی: 25. سجده بر باسن جایز است.
سؤال: آیا اهل سنت سجده بر پشت(باسن) نمازگزاران را جایز میدانند؟
جواب: يكى از شروط سجده اين است كه «محل سجده» (جايى كه پيشانى نمازگزار روى زمين قرار مىگيرد) از محل قرار گفتن زانو بلندتر يا پستتر نباشد، ولى مقدار بلندى يا پستى كه موجب باطل شدن نماز است، از نظر فقها مورد اختلاف است.
فقهاى شيعه گفتهاند: بايد مقدار بلندى يا پستى آن بيش از ضخامت يك خشت يا بيش از مقدار چهار انگشت بسته نباشد.[1]
از ميان فقهاى اهل سنت، فقهای«حنفي» و «شافعی»[2] و «حنبلی»[3] مذهب، قائل به جواز چنین عملی در حال ازدحام شدهاند.
در فقه حنفی آمده است:
آن مقدار بلندى سجدهگاه كه موجب باطل شدن نماز است، در صورتى است كه بيش از نصف «ذراع» باشد. و بيش از اين در صورتى صحيح است كه زيادى و ازدحام جمعيت موجب گردد نمازگزار در جماعت بر پشت نمازگزار ديگرى سجده كند، كه اين سجده با سه شرط صحيح است:
الف: نمازگزار جاى خالى روى زمين براى سجده نيابد.
ب: هر دو نمازگزار در يك نماز باشند.
ج: زانوهايش روى زمين باشد و اگر زانوها روى زمين نباشد نمازش باطل خواهد بود.[4]
ريشهی تاريخى حكم فوق:
در زمان خلافت خليفهی دوم در اثر مهاجرت مسلمانان به مدينه و كثرت جمعيت آن شهر، مسجدالنبى(صلی الله علیه وآله) گنجايش همهی نمازگزاران را نداشت، لذا بعدها خليفه مجبور گشت كه آن را توسعه دهد. «سيّار بن معرور» مىگويد:
روزى عمربن خطاب براى ما خطبه خواند و ضمن آن گفت: اى مردم! اين مسجد را پيامبر بنا فرموده است و همهی انصار و مهاجران در ساختن آن همراهى كردهايم، در اين مسجد نماز بگزاريد و اگر جايى براى سجده نيافتيد، بر پشت برادران مسلمان خود سجده كنيد. [5]
سجده بر پشت نمازگزار به شكلى كه گفته شد، از نظر فقه شيعه، نه تنها از نظر ارتفاع محل سجده از محل زانو باطل است، بلكه اگر - فرضاً- اين مقدار مرتفع هم نباشد، از اين نظر باطل است كه سجده تنها بر زمين (مانند خاك، سنگ و ...) و نباتات (غير مأكول و ملبوس) صحيح است و بر انواع ملبوس و مأكول انسان و نيز بر معادن صحيح نيست.[6]
وهابیها شیعه را به خاطر اینکه سر بر مهر می گذارند مشرک میدانند و نماز را باطل، اما خودشان سجده بر لباس و بر پشت نفر جلویی را جایز میدانند.
عبد الرزاق عن معمر عن الاعمش عن مسیب بن رافع أن عمر بن الخطاب قال من اشتد علیه الحر یوم الجمعة فی المسجد فلیصل على ثوبه ومن زحمه الناس فلیسجد على ظهر أخیه(7)
ترجمه: عمر گفت هر کس که در روز جمعه گرما بر او فشار آورد ، روی لباس خویش سجده کند ، و کسی که مردم به او فشار آوردند ( و جا برای سجده نداشت) روی پشت برادر خود سجده کند !
سیره یاران پیامبر هم سجده بر روی زمین بود؛ جابر بن عبدالله انصاری میگوید:
من نماز ظهر را با پیامبر میگزاردم؛ مشتی از سنگریزه در دست گرفته و آنها را دست به دست میکردم تا خنک شوند و به هنگام نماز، بر آنها سجده کنم. (8)
بیهقی یکی از دانشمندان اهل سنت، دربارهی تبیین این حدیث می نویسد:
اگر سجده بر لباس متصل به بدن جایز بود، قطعاً این کار آسانتر از خنک کردن سنگریزهها در کف دست و قرار دادن آنها برای سجده بود. (9)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشتها:
[1] . تحرير الوسيلة،امام خمینی، مؤسسة النشر الإسلامى( التابعة) لجماعة المدرسين- قم، ج 1، ص 157.
[2] . المهذب في فقه الإمام الشافعي، إبراهيم بن علي بن يوسف الشيرازي أبو إسحاق،ج1،ص115.« فصل في المزاحمة في السجود فإن زوحم المأموم عن السجود في الجمعة نظرت فإن قدر أن يسجد على ظهر إنسان لزمه أن يسجد لما روي عن عمر رضي الله عنه أنه قال إذا اشتد الزحام فليسجد أحدكم على ظهر أخيه».
[3] .الکافی فی فقه ابن حنبل، عبدالله بن قدامة،ج1،ص320.« إذا اشتد الزحام فليسجد على ظهر أخيه أو قدمه رواه الطيالسي ولأنه يأتي بما يمكنه حال العجز فوجب وصح كالمريض يومئ فإن لم يمكنه ذلك انتظر زوال الزحام ثم يسجد ويتبع الإمام...».
[4] . الفقه على مذاهب الأربعة، عبدالرحمن ابن الجزیری، ج 1، ص 233.« الحنفية قالوا : إن الارتفاع الذي يضر في هذه الحالة هو ما زاد على نصف ذراع . ويستثنى من ذلك مسألة قد تقضي بها الضرورة عند شدة الزدحام وهو سجود المصلي على ظهر المصلي الذي أمامه . فإنه يصح بشروط ثلاثة : الأول : أ لا يجد مكانا خاليا لوضع جبهته عليه في الأرض : الثاني : أن يكون في صلاة واحدى الثالث : أن تكون ركبتاه في الأرض . فإن فقد شرط من ذلك بطلت صلاته».
[5] . دلائل النبوة،البیهقی، ترجمه مهدوى دامغانى، مركز انتشارات علمى و فرهنگى، ج 2، ص 191.« وأخبرنا أبو الحسن علي بن محمد المقريء قال أخبرنا الحسن بن محمد ابن إسحاق قال حدثنا يوسف بن يعقوب قال حدثنا عثمان بن أبي شيبة قال حدثنا أبو الأحوص عن سماك بن حرب عن سيار بن المعرور قال خطبنا عمر بن الخطاب رضي الله عنه فقال أيها الناس إن هذا المسجد بناه رسول الله ونحن معه المهاجرون والأنصار فصلوا فيه فمن لم يجد منكم مكانا فليسجد على ظهر أخيه».
[6] . امام خمينى(ره)، تحرير الوسيله، ج 1، ص 135.
7)مسند أحمد بن حنبل ج 1 ص 32 ش 217 و همچنین مصنف عبد الرزاق ج 1 ص 398
8) مسند احمد، ج3/ص327
9) سنن کبری، ج2/ص 106
افزودن دیدگاه جدید