یاس نبی: 4- حضرت فاطمه عليهاالسلام و توبهی حضرت آدم عليهالسلام
مى دانيم كه انديشهی جاودانگى به قدمت حيات بشر است، نخستين وسوسهی شيطان نيز از همين روزنه و بدينشكل صورت مىپذيرد كه ابتدا شيطان با سوگند خود را خيرخواه آدم و حوا مىنماياند (1) و سپس سبب نهى پروردگار را از نزديك شدن به شجرهی خلد، فرشته شدن يا جاودانگى آن دو القا مىكند (2) چون آن دو مبتلا به ترك مندوب شدند توبه كردند و نداى «ربنا ظلمنا» از جان برآوردند تا رحمت حق در كسوت «كلمات» (3) و تماثيل نور متجلى شد، در اين باب صاحب تفسير عظيم روضالجنان چنين آورده است: «چون خداى تعالى آدم را بيافريد و حيات در او آفريد... بر ساق عرش اشباحى و تماثيلى از نور ديد كه بر بالاى سر هر يك نوشته بود: محمد و على و فاطمه و الحسن و الحسين، آدم گفت: بار خدايا پيش از من بر صورت من خلقى آفريدى؟ گفت: نه، گفت: اينان كه اند؟ گفت: فرزندان توأند (ولولاهم لما خلقتك) و اگر نه ايشانندى تو را خود نيافريدى، گفت: بار خدايا گرامى بندگانند بر تو، گفت: اى آدم اين نامها ياد گير تا در وقت درماندگى مرا به اين نامها بخوانى تا فريادت رسم، آدم اين نامها ياد گرفت، چون اين ترك مندوب كرد و خواست تا از آن توبه كند، گفت: بار خدايا به حق محمدصلى الله عليه وآله و على عليهالسلام و فاطمه عليهاالسلام والحسن عليه السلام والحسين عليه السلام به حق اين بزرگان كه توبه من قبول كنى، خداى تعالى توبه آدم قبول كرد فهذه هى الكلمات»، (4)
علماى اهل سنت همانند علماى شيعه به دوستى اهلبيت مباهات كرده و در اين خصوص به روايات متعدد استناد كردهاند، زمخشرى در تفسير كشاف ذيل آيه اى كه مودت ذوى القربى را اجر رسالت شمرده، (شورى /23) حديث مفصلى از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نقل مى كند كه مطلع آن چنين است: «من مات على حبّ آل محمد مات شهيدا»، (5) از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نيز سؤال شد محبت چه كسانى به موجب آيه «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى» (شورى /23) بر ما واجب شده؟ حضرت بيان فرمودند: على عليه السلام و فاطمه عليهاالسلام و ابناهما»، (6)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پىنوشت:
1 - سوره اعراف/21،
2 - سوره اعراف /20،
3 - سوره بقره /37،
4 - الخزاعى النيشابورى، حسين بن على بن محمد بن احمد، روضالجنان و روح الجنان فى تفسير القرآن به تصحيح محمد جعفر ياحقى، محمد مهدى ناصح، بيست جلد، بنياد پژوهشهاى اسلامى، مشهد، 1371، ج1، ص228،
5 - جارالله محمود بن عمر الزمخشرى، الكشاف، بيروت، دارالكتاب العربى، ربيعالاول، 1366، ج6، ص220،
6 - ابوالفضل رشيدالدين ميبدى، كشفالاسرار و عدةالابرار، به اهتمام علىاصغر حكمت، ده جلد، دانشگاه تهران، 1331-1339، ج9، ص23،
افزودن دیدگاه جدید