فاطمه زهرا سلام الله علیها را بهتر بشناسیم: 34- غسل، كفن و دفن حضرت فاطمه (علیها السلام)
اسماء بنت عمیس گوید: فاطمه (سلام الله علیها) سفارش كرده بود كه چون در گذشت، كسی جز من و امام علی (علیه السلام) او را غسل ندهد. در برخی از روایات آمده است كه ام سلمه هم با او همكاری داشت. اسناد گویند كه حتی عایشه را اجازه نداد كه كنار جنازهاش باشد. [1]
امام علی (علیه السلام) به ام سلمه گفت آب بریزد و آب ریخت و امام علی (علیه السلام) فاطمه (سلام الله علیها) را غسل داد و او را در وسط اطاق رو به قبل قرار داده و كفنش كرد[2] و امام علی (علیه السلام) فرماید:
بخدا قسم او را شستم و كفن كردم در حالیكه بدنش پاك و مطهّر بود. او پاك بدنیا آمد و پاك از دنیا رفت.
او فرماید به هنگامی كه خواستم سر كفن را ببندم، فرزندان را صدا كردم كه بیایند با مادر وداع كنند. زمان فراق رسیده و دیدار بعدی در بهشت خواهد بود. فرزندان بر جنازهی مادر حاضر شدند و هر كدام سخنی و مرثیهای گفتند:
- حسن آمد كه ای مادر پیش از اینكه جان از تنم بیرون رود، با من سخن گوی. (كلّمنی قبل أن تفارق روحی بدنی).
- حسین آمد كه ای مادر پیش از آنكه قلبم ازكار بایستد، با من حرف بزن. (كلّمنی قبل أن ینصدع قلبی فأموت).
- زینب آمد كه یا رسول الله هنوز لباس عزای تو بر تن داریم و. . .
- امام علی (علیه السلام) فرمود ای دختر پیامبر چگونه خود را تسلی دهم.
- و هم او فرمود: خدای را شاهد میگیرم كه دستهای فاطمه (سلام الله علیها) از كفن بیرون آمد، بچهها را در بغل گرفت و به سینه چسبانید (الی أشهد الله – انها قد حنت و انّت و مدّت یدیها و ضمتها إلی صدرها بكیا).
- در این هنگام ندائی از آسمان برخاست كه: یا علی! فرزندان را از روی سینهی مادر بردار، بخدا سوگند كه فرشتگان آسمان را بگریه انداختند (و إذا بهاتف من السماء ینادی یا أباالحسن ارفعهما فلقد بكیا و الله ملائكة السماوات فقد اشتیاق الحبیب إلی المحبوب) [3]
دفن حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
مردم در كنار خانهی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) منتظر جنازه بودند.
ابوذر به آنان اعلام كرد كه حركت جنازه به تأخیر افتاد. مردم پراكنده شدند و ابوبكر خبر نیافت تا بر جنازهاش حاضر شود[4].
در تشیع او عمار، مقداد، عقیل، زبیر، سلمان، ابوذر، حذیفه و. . . بودند. [5] و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را در تاریكی شب و در سكوت دفن كردند. [6]
در دفنش غوغائی برخاست، همه میگریستند، امام علی (علیه السلام) فرمود:
فاطمه جان راحت شدی، سلام ما را به پدرت برسان. . . ، در حین دفن خواست، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را داخل قبر كند، خطاب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) السلام علیك یا رسول الله عنی و عن ابنتك النازلة بك و السریعة اللحاق إلیك. . . سلام من و دخترت را كه بر تو مهمان میشود، بپذیر كه چه زود به تو ملحق شد. . . لقد استرجعت الودیعة و اخذت الرضینة، [7]... ودیعهای كه در نزد من داشتی برگردانده شد، و گروئی و امانت تو پس داده شد. . .
اما حزنی فسرمد، و أما لیلی فمستهد. . . اندوهم پایان ندارد، شبم هرگز صبح شدنی نیست. . . تا روزی كه مرگم فرا رسد و در كنار تو قرار گیرم. . .
امام علی (علیه السلام) از دفن فارغ شد، برخاست كه برود، اما احساس كرد توان قلبی آن را ندارد كه ای وای، من خود فاطمه (سلام الله علیها) را بدست خویش به خاك سپردم؟ یكباره دچار اندوه شد و به كمك دو ركعت نماز خود را آرامش و سكون بخشید كه قرآن فرمود: (وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِينَ).[8]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
[1] . طبقات الكبری، ج 8، ص 18.
[2] . وفاه فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)، ص 77.
[3] . فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)، رحمانی، ص 538.
[4] . صحیح بخاری، ج 5 ، ص 177.
[5] . روضه الواعظین، ج 1، ص 151.
[6] . مناقب، ج 3، ص 363.
[7] . نهج البلاغه.
[8] . سوره بقره، آیه 45.
افزودن دیدگاه جدید