آیا حاج منصور ارضی نسبت فحش داده است ؟ به چه چیزی فحش میگویند ؟
سوال این است که فحش دادن چیست ؟
فحش عبارت است نسبت دادن مطلب دروغ و ناپسند به شخص دیگر که او لیاقت آن را ندارد ولی اگر چیزی که نسبت داده شده بیان حقیقتی باشد که لایق آن شخص است فحش نیست اگر چه که دیگران آن را فحش بپندارند .
لذا : آیا نسبت دادن حرامزاده و یا حیوان و یا الاغ و یا سگ و یا شیطان و امثال ذلک به دیگران فحش است ؟
جواب : بستگی دارد چیزی که نسبت داده شده است به شخص دیگر او لایق باشد یا نباشد ...
اگر نسبت حرامزاده و یا الاغ و یا سگ و یا امثال ذلک لایق آن شخص و بیان حقیقت باشد اینجا فحش نیست اگر چه مردم به اینگونه موارد فحش میگویند.
اگر آن نسبتها لایق آن شخص نباشد در اینجا فحش است .
از اینجا معلوم میگردد اگر خدا در قرآن نسبت الاغ به عالمان دینی بی عمل و یا سگ به بلعم باعورا و یا یهودی به کسانی که ولایت یهود را قبول میکنند و یا نسبت نفهم و کر و کور و لال به منافقین داده و یا امام حسین نسبت زنا زاده میدهد و میفرماید الا و انّ الدعیّ ابن الدعیّ قد رکز بین اثنتین بین السّلّة و الذّلّة و هیهات من الذّلّة مردم: آن زنازاده پسر زنازاده، آن امیر و فرمانده شما، مرا بین دو چیز مجبور کرده است؛ بین مرگ و ذلت، اما چه دور است که ما ذلت و خواری را بپذیریم در اینگونه موادر فحش نیست بلکه بیان حقیقت است اگر چه مردم اینگونه موراد را فحش میپندارند .
لذا مومن فحش نمیدهد و اگر چیزی بیان کرد که مردم گفتند فحش داد این از کوته فکری آنان است ، چرا که لفظی که بیان شده بیان حقیقتی است که آن فرد لایق او بوده نه اینکه فحش باشد ، فحش عبارت است از نسبت دادن مطلب ناپسندی که لایق آن شخص نباشد .
لذا به تمامی کسانی که در پی تیتر داغ و آشفته کردن فضا هستند توصیه میکنیم تقوا داشته باشند .
استاد بزرگوار در در ضمن پاسخ به سوال خبر نگار دلیل خود را هم بیان کرد که اگر شما به من اشکال میگیرید باید به امام حسین اشکال بگیرید .
تعجب دیگر من در مورد کسانی است که نمیتوانند تفاوت فحش دادن و بیان حقیقت را بفهمند و لذا دست برداشته اند : دعی ابن ادعی که به معنای حرامزاده است را به معنای پسر خوانده معنی کنند ، سوال میکنم آیا شک دارید که دشمنان امام حسین حرامزاده بوده اند ؟ سوال میکنم پدر این زیاد چه کسی است ؟ ریشه و معنای زیاد چیست ؟ پسر زیاد ....
نکته دیگر اصلا در اصل فیلم لفظی از فحش نیامده لذا بحث سر ناسزا است :
خبرنگار : میگن که انتقادای حاج منصور گاهی خیلی شدید است و گاهی میشه گفت انتقاد نیست ناسزا است ،
حاج منصور : خوب همین ، ببینید ابی عبد الله علیه السلام ، ما یاد گرفتیم ، سیاست را از اقامون یاد گرفتیم ، ی وقت لازمه مطرح کنه بگه هیچ چی از دین نمونده غیر از اسلام من دارم خروج میکنم از مدینه میرم به سمت مکه و کربلا ، ولی ی جایی میرسه حضرت تو همون بقیه حرفشون میفرماید : انّ الدعیّ ابن الدعیّ خوب از امام حسین ایراد بگیرید چرا از من ایراد میگیرید وقتی که من این چیزیایی که میگم ، تازه چیزی هم نمیگیم ، چرا اینا هر چی دلشون میخواد میگن ، میگن به ما کسی نباید حرفی بزنه .
کجای این متن حرفی از فحش آمده ، بحث بر سر نا سزا است که بافحش فرق داره مثل : بفرما ، بشین ، بتمرگ ، به نظر میرسه کسانی برای اشفته کردن فضا و ماهیگیری از آب گلالود به دنبال فرصت بوده اند این لفظ را جابجا کرده اند تا به اغراض خود برسند .
حتی اگر به معنای فحش هم بگیریم : خوب برای من سوال است آیا خدا که در قرآن نسبت سگ و الاغ و شیطان و کر و کور و لال و نفهم و بی شعور ، از حیوان پست تر میدهد ایا قرآن فحش داده ؟ در حالی که در عرف به اینها فحش میگویند .
به هر حال فحش دادن با بیان حقیقت متفاوت است :
فحش نسبتی ناراحت کننده است به کسی که لیاقت آن را ندارد مثلا به یک عالم دینی اهل تقوی بگویی الاغ ولی اگر به عالم دینی بی عمل که خداوند نسبت الاغ داده اینجا فحش نیست اگر چه مردم میگویند فحش داده است ، درست این است که اینجا بیان حقیقت است .
بیش از این نمیخواهم مطلب را باز کنم ، توصیه میکنم بخاطر غرائض شخصی و یا عدم آگاهی ، توهین و تهمت به کسی نزنند حداقل مطالعه کنند و بعد بگویند و بنویسند .
افزودن دیدگاه جدید