وظیفه ما در قبال خطراتی که انقلاب اسلامی را تهدید میکند / خطرهای جدی انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران؛ بزرگترین انقلابها در تمامی ادوار تاریخی میباشد. زیرا علاوه بر آنکه ماهیت یک رژیم را پس از 2500 سال حاکمیت مطلقة شاهنشاهی تغییر داد، موجب بارور شدن معنویت و دین در میان تودة مردم شد. این انقلاب که به تأسیس نظام جمهوری اسلامی و به عبارتی حکومت اسلامی منجر شد، باعث وحشت و دلهره در میان سردمداران طاغوت در سر تا سر عالم شد تا جائی که نخستوزیر وقت رژیم اشغالگر قدس این انقلاب و حکومت را (تعبیر به زلزلهای کرد که لرزه بر سلطهگران بینالمللی و صهیونیسم وارد ساخت و کاخ آمال شیطانی آنان را بر سرشان آوار نمود)[1]. بدیهی است انقلابی که چنین اثرات گسترده، بنیانی و ماندگار در پی داشته است، حساسیتهایی را هم متوجه خود میسازد. عدهای در صددند تا بتوانند پاسدار و تعمیق دهندة انقلاب و ارزشهای آن باشند و عدهای هم بدنبال این مسئله هستند که بتوانند راههای نفوذ در این انقلاب را بیابند و با ایجاد انحراف در آن از تأثیراتش در امان بمانند و یا آنکه اگر توانستند، زمینههای تضعیف و سقوط آن را فراهم سازند.
دستة اول؛ خودیها و یاران انقلاب میباشند و دستة دوم؛ غیر خودیها و دشمنان انقلاب. در دستة اول که خوشبختانه شامل اکثر آحاد ملّت ما میشوند یک گروه و صنف وظیفة سنگینتر و حساستری نسبت به دیگران دارند. این گروه همانا روحانیون و طلاب عزیز میباشند چرا که این انقلاب و نظام به رهبری آنان و کمک مردم و صد البته عنایات الهی «جلّ اسمه» به پیروزی رسیده و ادامه هم دارد. با این حساب مشخص است که وظیفة طلاب و روحانیون، بویژه طلاب جوانی مانند شما دوست ارجمند بسیار سنگین و حیاتی است. ما هم معتقدیم که همة دلسوزان به نظام و انقلاب و امام (ره) بویژه طلاب و روحانیون باید حساسیت بیشتری نسبت به حفظ و حراست نظام در برابر توطئههای دشمنان قسم خوردة انقلاب و امام داشته باشند. اما سؤال اینجاست که وظیفة ما واقعاً به چه صورت قابل اجرا است؟ در پاسخ به این پرسش باید بگوئیم که یک طلبة علاقهمند به نظام و امام در وهلة امر باید آسیبهایی که متوجة انقلاب و نظام میشود را بشناسد تا در مقابل این آسیبها از انقلاب پاسداری نماید. ابتدا باید دید منظور از آسیبشناسی چیست؟
آسیبشناسی «Pathoroghy» یعنی شناسایی آن دسته از عوامل مهم و مؤثری که به وجود آمدن و تداوم حیات آنها میتواند فرآیند تحقق اهداف هر نظامی «سیستمی» را متوقف و یا به صورت محسوس کند نماید.[2]
آسیبشناسی انقلاب اسلامی ایران، به معنی بررسی واقع بینانة مشکلات، اشکالات، انحرافات، آفات، تحریفات و موانع رشد و کمال انقلاب اسلامی است. مراد از آسیبها و آفات، اموری هستند که میتوانند دستیابی انقلاب اسلامی را بهآرمانها و اهداف خود، کند یا ناممکن سازند.[3] در هر صورت مفروض ما هم این است که انقلاب موجودی زنده است که در نقطهای متولّد و به سوی هدفی مطلوب در حال حرکت میباشد. این حرکت شرایط و زمینههای مساعدی میخواهد و ممکن است موانع و آسیبهایی هم در راه آن ایجاد گردد.
این آسیبها چه بسا موجب کندی حرکت انقلاب میشود و اگر دلسوزان و حامیان انقلاب این مانع و آسیب را معالجه نکنند و جلوی آن را نگیرند این آسیب مانند یک غدّة سرطانی پیشرفت میکند و تمامی بدنه نظام و انقلاب را از بین برده و متلاشی میکند. با این حساب باید در این مورد راه کار و تدبیری اندیشید. همان طوری که گفته شد ابتدا باید آسیبها را شناخت و بعد راه جلوگیری از آن را آموخت.
آسیبهای موجود در انقلاب اسلامی:
الف: آسیبشناسی فرهنگی ====== آندُلُسیزه کردن جامعه:
در تحولات اجتماعی پس از نقش محوری خواص، نخبگان، اندیشمندان و نیز حاکمان، نقش تودهها و حمایت و پشتیبانی ملّی آنان تأثیرگذار و در صف اول این حرکت، حضور مؤثر نسل جوان جامعه چشمگیر است. با این توضیح باید گفت آنچه در اندلس «اسپانیای فعلی» در سدة 15 میلادی به وقوع پیوست، نمونة تلخ و غمباری است که میتواند بهترین گواه اهمیت نسل جوان باشد؛ چرا که روزگاری که اسلام با سپاهی اندک اما متشکل از سربازان جوان و فداکار اسپانیا را فتح کرد، آنچه ذهن معاندان بسط فرهنگ اسلامی را به خود مشغول ساخت، از پای در آوردن بازوهای این نظام تازه شکل گرفته بود و به این منظور نوک پیکان تهاجم آنان به سوی جوانان سرزمین اندلس قرار گرفت. مهمترین ابعاد طرح دشمنان در این خصوص عبارت بودند از:
1. اعزام مبلغان مسیحی در اجتماعات و بین مردم به منظور تشکیک در دین اسلام.
2. ایجاد 4 دانشگاه بزرگ در پایتخت اندلس با اساتید مسیحی، که برای تحصیل رایگان جوانان مسلمان تأسیس شده بود.
3. تأسیس پارک برای جوانان مسیحی و رها کردن عدهای دختر تعلیم داده شده، این امر موجب شد که جوانان مسلمان در اوقات فراغت خودکه تا قبل از آن با تمرین تیراندازی و سوارکاری و مباحث علمی پر میکردند؛ اکنون با دختران مسیحی سرگرم شوند.
4. تأسیس کلوپهای مجلل مجانی برای جوانان مسلمان با پذیرایی زنان و دختران.
5. خرید باغهای انگور پایتخت و تبدیل آن به شراب و در اختیار گذاشتن آن برای جوانان مسلمان دانشجو.[4]
این برنامهها همراه با سایر اقدامات اقتصادی و تجاری و با وجود ضعف حکومت مرکزی اسلامی، توانست قبح گناه را در نظر جوانان مسلمان بشکند و آنان را گرفتار مسائل ضد اخلاقی و ضد دینی کند. نتیجة این تلاشها آن بود که از اسپانیای مسلمان یک طبل تو خالی ساخته شد که عاقبت با هجوم ارتش صلیبی، کنگرههای عمارت آن فرو ریخت. در جوامع امروزی، به ویژه در جوامعی مانند جامعه جوان ایران، پروژة آندلسی کردن و تخریب فرهنگی در قالبهای پیچیده و پر زرق و برق و گمراه کننده انجام میشود که ذکر همة این موارد از حوصلة بحث خارج است. جان کلام آنکه یکی از مهمترین آسیبهایی که متوجة نظام ماست؛ بحث آسیبهای فرهنگی است که یک نمونةآن را در قالب بحث اندلسیزه کردن خدمتتان عرض کردیم. آسیبهای فرهنگی دیگر را فقط به اختصار نام میبریم:
1. عدم پویایی ایدئولوژی و ناتوانی در پاسخگویی به نیازها و شرائط جدید.
2. اختلاف بین حوزه و دانشگاه.
3. اختلاف روحانیون با هم.
4. عدم تهذیب و دنیاگرایی مسئولین و روحانیون.
5. غفلت از محرومین جامعه.
6. گسست فرهنگی بین نسل انقلاب با نسلهای بعدی.
7. تقویت کانونهای فکری همخوان با دشمن و .....
ب: آسیبشناسی سیاسی، اجتماعی ======= با لکانیزه کردن جامعه و کشور:
یکی از آسیبهایی که در ابعاد سیاسی و اجتماعی، انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن را مورد تهدید قرار میدهد، تهدید وحدت ملّی و تمامیت ارضی است که از آن به بالکانیزه شدن یاد شده است. منظور از بالکانیزه شدن، اجرای طرح تجزیة قومی و سرزمینی اعمال شده در اروپای مرکزی و منطقة بالکان است که در مورد کشورهایی که دارای قومیتهای مختلف هستند، اعمال میشود. در اینجا این واژه علاوه بر حوزة تمامیت ارضی در مورد تهدیدات و چالشهایی که متوجه وحدت و همدلی فرزندان ایران اسلامی است بکار گرفته شده است. بیشک یکی از آسیبهای جدی و جبران ناپذیر جوامع انقلابی و نهضتها، عامل تفرقه و اختلاف در جمع وفاداران انقلاب و نظام برآمده از آن است. عامل شکست نهضت مشروطیت و نهضت ملی نفت، چیزی جز تفرقه، دو دستگی و نفوذ عناصر بیگانه و فرصتطلب در میان وفاداران به نهضت نبوده، سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» به عنوان یکی از شگردهای مؤثر دشمن در ناکام ساختن نهضتها، در حافظة تاریخی این ملت وجوددارد. این نکته از آموختههای مهم امام راحل (ره) در تاریخ این مرز و بوم است و به همین جهت مبارزه با این سیاست، در اولویت دستور کار ایشان قرار داشت.
غیر از سیاست ایجاد تفرقه از سوی استکبار که به عنوان یک آسیب سیاسی بسیار مهم تلقی میشود برخی دیگر از آسیبهای سیاسی و اجتماعی که انقلاب ما را مورد تهدید قرار میدهند از این قرارند:[5]
ا. تضعیف ولایت فقیه. 2. ترویج جدایی دین از سیاست. 3. اختلاف بین مسئولین. 4. عدول از اصل نه شرقی و نه غربی. 5. نفی صدور انقلاب اسلامی. 6. تضعیف ارگانها و نهادهای قانونی کشور. 7. روی کار آمدن عناصر فرصتطلب و مخالف انقلاب. و.......
ج: آسیبهای اقتصادی:
در بعد مسائل اقتصادی هم انقلاب ما آسیبهای فراوانی از جانب دشمنان داخلی و خارجی خورده است که این موارد را نیز با ذکر جزیی آنها ذکر خواهیم کرد:
1. فاصلة طبقاتی و تبعیض بین فقیر و غنی.
2. تفسیر غلط از مکتب اقتصادی اسلام: حضرت امام در وصیتنامة سیاسی و الهی خود، با توجه به برداشتهای غلطی که از احکام نورانی اسلامی در خصوص مسایل اقتصادی وجود دارد، اسلام را مخالف با سرمایهداری ظالمانه و بیحساب و محروم کننده تودههای تحت ستم و مظلوم و همچنین مخالف مرام کمونیستی که مالکیت فردی را لغو میکند میدانند.[6]
3. فشار اقتصادی بر مردم. 4. دولتی کردن اقتصاد. 5. وابستگی اقتصادی.
6. بیتوجهی به توسعه کشاورزی. 7. کمکاری و بیکاری. 8. مصرفگرایی و تجملپرستی و رفاهطلبی.
راههای برخورد با توطئة دشمنان برای حفظ انقلاب:
مواردی که ذکر شد، خلاصهای از دهها آسیبی است که چه از داخل و چه از خارج بر انقلاب و نظام ما وارد میشود.
لذا باید دید راه برخورد با این توطئهها که از سوی دشمنان ما هم اعمال میشود چیست؟
در پاسخ به این سوال راهکارهای متعددی ارائه می شود که برخی از آنها عبارتند از :
1. تداوم آموزش مکتبی: باید دانست که انقلاب ما در سایة مبارزه مکتبی به پیروزی رسید و در کل یک انقلاب مکتبی است بر این اساس باید متذکر شد که انسان هیچگاه به حد کمال نهایی نمیرسد و همواره در جهت تکامل است و به هر اندازه که رشد کند احساس میکند که محتاجتر است و از طرفی حرکت نکردن و ماندن و سکون، ضعف میآورد، و انسان را میپوساند. بنابراین آموزشهای تئوری، شناخت هر چه بیشتر اسلام و مسائل قرآن و نهجالبلاغه و احادیث اصول کافی و ... افق دید او را گستردهتر میکند . بنابر این یک فرد متعهد به انقلاب باید در وهلة اول خود را مأنوس و متعهد به کلمات نورانی قرآن، نهجالبلاغه و سایر کتب نورانی نماید.
2. حفظ روحیه تهاجمی انقلاب: باید دقت کرد که هنوز ریشههای فاسد نظام طاغوت در همة نهادهای جامعه از بین نرفته است و آثار فرهنگ شاهنشاهی هر چند کمرنگ شده است اما هنوز هم وجود دارد و لذا باید با آن در حال مبارزه دائمی باشیم. از طرف دیگر مستضعفین جهان چشم به انقلاب و نظام ما دوختهاند ضمن اینکه امروزه تهاجم فرهنگی و اقتصادی پس از تهاجمات نظامی، کشور و نظام ما را مورد تهدید قرار داده است. وظیفة دلسوزان و علاقهمندان این است که بدانند که باید به استقبال دشمن رفت و وقتی دشمن پشت کرد به تعقیب او پرداخت نه آنکه منتظر بمانیم تا دشمن سر برسد و ما مجبور به دفاع از خود باشیم. امام علی ـ علیه السلام ـ میفرمایند: «فوالـ... ماغزی قوم قط فی عقر دارهم الا ذلوا»[7] یعنی هیچ قومی جنگ را به داخل خانه خودنکشانید مگر آنکه شکست خورد. هر گونه عقبنشینی از مواضع اصولی موجب جری شدن دشمن خواهد شد. در همین ایام؛ همة ما تأکیدات مکرر رهبر عزیزمان مبنی بر عدم ترس در مقابل دشمن را شنیدهایم . پس این وظیفة اساسی باید همیشه نصب العین همة ما باشد که یک دلسوز واقعی انقلاب باید مانند امام خمینی (ره) و رهبری، جسور و نترس باشد و در مقابل دشمنان روحیه تهاجمی داشته باشد نه تدافعی.
3. تداوم راه و یاد امام خمینی (ره): مقام معظم رهبری در این مورد میفرمایند: «ما نباید بگذاریم نظام اسلامی از ریشة خود «امام» جدا شود.»[8]
4. پافشاری بر اصول و ارزشهای الهی انقلاب: یک علاقهمند به انقلاب باید حتماً پافشاری منطقی و عقلانی بر سر مواضع و اصول ارزشی انقلاب داشته باشد تا دشمن جرئت اهانت و گستاخی و توطئه را به خود راه ندهد.
5. حفظ ارتباط با خدا و اخلاص در عمل و تعمیق معارف اسلامی: امروزه وظیفة مهم همة مردم؛ بویژه طلاب و روحانیون تهذیب نفس و حفظ ارتباط معنوی باخداست. رهبر انقلاب میفرمایند: «راه نجات، صلاح و پیروزی بر دشمن خبیث، حفظ ارتباط با خدا، توکل به او، نترسیدن از دشمنان خدا و با همه وجود حمایت و حراست از جمهوری اسلامی است».[9]
6. دشمنشناسی و تداوم مبارزه با دشمن و حفظ آمادگی دفاعی: معظم له در این مورد تأکید میکنند: «کشور و ملّت ایران به مناسبت سوابق تاریخی، اقتصادی و سیاسی که در دنیا برای خود تعریف کرده است دشمنانی دارد»[10] ایشان در جای دیگر میفرمایند: «ما آمادگی برای دفاع از انقلاب را همیشه لازم میدانیم، نباید روزی بر ما بگذرد که اهمیت آمادگی عمومی، مغفول عنه واقع شود».[11]
7. خسته نشدن و جذب دنیا و راحت آن نگردیدن: ایشان میفرمایند: «هدف عمده آمریکا و استکبار این است که انقلاب و جمهوری اسلامی و ملت ایران را وادار کند که اعلان نماید از حرف خود و حرف امام برگشته است .... امروز اگر میخواهید ایران عزیز و سربلند بشود .... راهش ایستادگی در مقابل توقعات دشمن است».[12]
8. طرد کامل فرهنگ منحط غربی: رهبری در این مورد نیز میفرمایند: «فرهنگ غرب، فرهنگ برنامهریزی برای فساد است، فرهنگ دشمنی و بغض با ارزشها و درخشندگیها و فضیلتهای انسانی است .... جوانان عزیز! دشمن روی شما سرمایهگزاری زیادی میکند، حواستان جمع باشد ....».[13]
جمعبندی مطالب: با توجه به نکاتی که اجمالاً ذکر کردیم در یک کلام باید جواب دهیم که وظیفة همه ما در قبال انقلاب آنست که ابتداء باید آسیبها و آفاتی که نظام و انقلاب ما را تهدید میکند، دقیقاً بشناسیم. سپس با توجه به راهکارهایی که ذکر کردیم در مقابل این توطئهها و آفات بایستیم. البته همان طوری که قبلاً نیز عرض کردیم وظیفة طلاب ارجمند بسیار حساستر است. یک طلبه باید ضمن عمل به مواردی که ذکر کردیم؛ غیر از آن دشمنان واقعی این نظام را بشناسد و همیشه خدا و رضایت او و خلق او را در نظر داشته باشد ضمن اینکه گوش به فرمان رهبر خردمند باشد و بدون اجازه و ارادة ایشان دست به اقدامات شخصی در جهت مقابله با توطئه و فسادهای موجود نزند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ویژگیهای انقلاب اسلامی در دیدگاه مقام معظم رهبری، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، تهران.
2. رمز تداوم انقلاب در نهجالبلاغه، محمد محمدی ری شهری، انتشارات یاسر، تهران.
3. عوامل فساد و بدحجابی و شیوههای مقابله با آن، احمد رزاقی. انتشارات سازمان تبلیغات، تهران.
پاورقی ها:
[1] . ویژگیهای انقلاب اسلامی در آیینة مقام معظم رهبری – مؤسسه فرهنگی قدر ولایت – ص 5.
[2] . مدلی بر آسیبشناسی انقلاب اسلامی – حسن بنیانیان – آسیبشناسی انقلاب اسلامی «مجموعه مقالات» ص 128.
[3] . آسیبشناسی انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) «مجموعه مقالات» علی ذوعلم – دفتر نمایندگی رهبری در دانشگاه شریف، ص 25.
[4] . ده گفتار پیرامون انقلاب اسلامی – دکتر محمدرضا مجیدی – دفتر نشر معارف – چاپ اول – 1382 – تهران – صص 120 – 118.
[5] . همان، ص 122.
[6] . صحیفة امام، ج 10، ص 348.
[7] . نهج البلاغه، خطبة 27.
[8] . حدیث ولایت، ج 1، ص 334.
[9] . همان، ج 1، ص 96.
[10] . بیانات ایشان در حرم امام رضا ـ علیه السلام ـ، یکم فروردین 78.
[11] . حدیث ولایت، ج 1، صص 157و 156.
[12] . حرم امام (ره) – 14 / 3/ 1375.
[13] . همان، ج 3، ص 61 – 64.
افزودن دیدگاه جدید