انجمن حجتيه‏

 

يکى از گروه‏ هايى که در سال‏ هاى اخير در مباحث مهدويت مورد توجه قرار گرفته، گروه موسوم به «انجمن حجتيه» است. اين گروه به وسيله شيخ محمود ذاکرزاده تولايى معروف به شيخ محمود حلبى (1279 - 1376 ه .ش) با همکارى سيدرضا آل رسول، سيد محمدحسين عصار، سيد حسين سجادى، غلامحسين حاج محمدتقى که عمدتاً تاجر بودند، تأسيس شد.

 

 اگرچه اغلب اعضاى ‏ اين ‏ گروه ‏ ازسطح سواد بالايى برخوردار بودند؛ با اين حال حضور روحانيون در اين گروه کم‏ رنگ بود. اين ‏ امر ممکن‏ است به دليل حساسيت رژيم طاغوت بوده باشد؛ اگرچه برخى بر اين باورند که اين عدم حضور روحانيون، به جهت مخالفت سرسختانه مؤسس گروه با فلسفه بوده است.(1)

 

انگيزه‏ هاى تأسيس انجمن حجتيه‏

 

الف: مقابله با فرقه ضاله بهائيت‏

 

بدون ترديد يکى از شيطنت‏ هاى دشمنان در مقابل حقيقت تابناک اعتقادات شيعه، ايجاد انحرافات در اذهان مردم - از جمله در مباحث مهدويت - است. يکى از اين انحرافات «بابيت» و سپس «بهائيت» است که به نوعى ضربه‏ هاى سنگينى بر پيکره اعتقادات شيعه وارد ساخت. بنابراين روحانيت شيعه، اين سنگربانان اعتقادات راسخ، همواره در مقابله با اين کج‏ روى‏ ها از هر تلاش فروگذار نبوده‏ اند.

 

 در دوران رژيم طاغوتى پهلوى، به علت مساعد شدن شرايط، حضور بهائيان در صحنه‏ هاى اجتماعى و سياسى، گسترش فراوان و بى‏ سابقه‏ اى يافت.

 

 در اين زمان روحانيان با احساس خطر، به طور جدى وارد صحنه مبارزه شدند. از جمله آقاى فلسفى با اجازه حضرت آيت‏ الله بروجردى در منابر و برخى رسانه‏ ها، عليه اين گروه سخنرانى مى‏ کرد. گروهى تحت عنوان انجمن حجتيه نيز در سال 1335 ه .ش وارد اين عرصه شدند.(2)

 

ب: خواب آقاى حلبى‏

آقاى حلبى رئيس انجمن، بخشى از انگيزه تأسيس آن را خوابى مى‏ داند که خود ديد، و در آن خواب حضرت مهدى‏ عليه السلام ايشان را امر به تشکيل چنين گروهى نموده است!!(3)

افکار و عقايد انجمن حجتيه‏

 

1 . بزرگ نمايى و جلوه‏ دادن بهائيت به عنوان دشمن اصلى‏

 

 شيخ حلبى تأکيد مى‏ کرد: امروز امام زمان‏ عليه السلام از کسى جز اين خدمت را نمى‏ پذيرد و چيزى جز اين انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکليف شرعى و دينى همه ما آن است که با بهائيت مبارزه کنيم.(4)

 

2 . عدم دخالت در امور سياسى‏

 

 در تبصره 2 از ماده دوم اساسنامه انجمن، تصريح شده است: انجمن به هيچ وجه در امور سياسى مداخله نخواهد کرد و مسؤوليت هر نوع دخالتى را که در زمينه‏ هاى سياسى از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گيرد، به عهده نخواهد گرفت.

 

 بر اين اساس چنانچه فردى از اعضاى انجمن به طرف مسائل سياسى کشيده مى‏ شد، بلافاصله عذر او را مى‏ خواستند.(5) به زعم آنان اسلام تنها دين عبادت است و دخالت در سياست، زيبنده پيشوايان دينى نيست.

 

 3 . قيام‏ هاى قبل از ظهور محکوم به شکست است.(6)

 

 آنان با استفاده از برخى روايات، صاحب پرچم‏ هاى قيام قبل از ظهور را گمراه مى‏ دانستند و تشکيل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدويت مى‏ شمردند.(7)

 

 4 . جهاد در دوران غيبت معنا ندارد.

 

 شيخ حلبى در اين باره مى‏ گويد: [شيعه مى‏ گويد:] در عصر غيبت امام زمان‏ عليه السلام جهاد نيست، چرا؟ چون حاکم اسلامى که بايد معصوم باشد، مصداق پيدا نکرده است. وظيفه داريم فقط دين خود را حفظ کنيم. تکاليف شرعى‏ مان را انجام دهيم و به شبهادت منکران جواب دهيم و ديگر هيچ.(8)

 

5. فلسفه نوعى بدعت است.

 

 از ديدگاه برخى از آنان، کسى که فلسفه مى‏ خواند يا درس مى‏ دهد، از عدالت ساقط است.

انجمن حجتيه و انقلاب اسلامى‏

 

با توجه به افکار و عقايد انجمن حجتيه، مى‏ توان به راحتى نتيجه گرفت که اعضاى اين گروه، هرگز با انقلاب اسلامى رابطه‏ اى برقرار نکردند؛ چه اينکه اين قيام شيعى را بر خلاف نظر خود مى‏ دانستند.

 

 «آنان مبارزه را ممنوع کرده بودند و معتقد بودند اين مبارزه به جايى نمى‏ رسد مسؤولان انجمن اعلام کردند: هر کس مايل به شرکت در فعاليت‏ هاى سياسى و تظاهرات باشد، بايد از انجمن کناره‏ گيرى کند. در اين ايام بسيارى از اعضا - که عمدتاً مقلد امام خمينى‏ رحمه الله بودند - علاوه بر شرکت در فعاليت‏ هاى ضد رژيم، برخوردهاى فکرى با انجمن را آغاز کردند و برخى با عنوان سازمان «عباد صالح» انشعاب يافتند».(9)

 

 از جمله مواردى که به صراحت در مقابل فرمايش بنيان گذار انقلاب ايستادگى کردند، برپايى جشن‏ هاى نيمه شعبان در سال 1357 بود!(10) اين در صورتى بود که امام خمينى‏ رحمه الله در سوگ شهداى نهضت اسلامى، مردم را به عزاى عمومى و عدم برگزارى جشن دعوت کرده بود.

 

 در 26 تيرماه 1362 امام خمينى‏ رحمه الله در پى سخنانى مهم، کسانى را که معتقد بودند بايد معصيت زياد شود تا امام زمان ظهورعليه السلام کند، به شدت مورد مذمت قرار داد. در پى آن بود که رسماً اين انجمن‏ طبق بيانيه‏ اى انحلال خود را اعلام کرد.(11)

 

پي نوشت ها:

1) سيد مجيد پورطباطبايى، در جستجوى قائم، ص 389.

 

2) طاهر احمدزاده، مصاحبه با نشريه چشم انداز ايران، ش 2، سال 1378.

 

3) بهائيت در ايران، ص 248.

 

4) نشريه چشم انداز ايران، سال اول، ش 2.

 

5) روزنامه کيهان، سال 1381، ص 102 شهريور.

 

6) ر.ک: همان.

 

7) ر.ک: همان.

 

8) پگاه، ش 71، 4 آبان 1381.

 

9) از: على اکبر هاشمى رفسنجانى: روزنامه عروةالوثقى، 22 مهرماه 1361 به نقل از کتاب در شناخت حزب قاعدين.

 

10) ر.ک: مجله پگاه، ش 72، سال 81 .

 

11) تحقيق از: محسن ملکي .

افزودن دیدگاه جدید