استعمار در بیانات رهبری: سوء استفاده انگلیسیها از مهارت دریانوردی برای تسلط بر هندوستان
استعمار به وجود آمد. استعمار قبلاً وجود نداشت. معناى استعمار این است که یک کشورى با هزارها کیلومتر فاصله، دست اندازى کند به یک کشورى که منبع ثروت است - مثلاً شبه قاره ى هند - و آنجا را به قدرت شمشیر و به قدرت سلاح پیشرفته،در اختیار خودش بگیرد. خب می دانید، انگلیس هم محاط به دریاست. انگلیسیها چون در کار کشتیرانى و دریانوردى یک مهارتى پیدا کرده بودند؛ این دریانوردى را توسعه دادند، خطرپذیرى کردند، ریسک پذیرى کردند، آمدند هندوستان را پیدا کردند و بر آن تسلط پیدا کردند؛ اینجا از برترى علمىِ خودشان استفاده ى سیاسى کردند! کارى که تا آن زمان هیچ کدام از کشورهاى گوناگونى که داراى برترى علمى بودند، نکرده بودند. هم انگلیسیها، هم بلژیکیها، هم هلندیها، اینهائى که طرف منطقه ى شرق و منطقه ى شبه قاره ى هند رفتند و اول بار استعمار را راه انداختند، و هم آن کسانى که بعد رفتند آفریقا را گرفتند گروهى از کشورهاى اروپائى مثل پرتغال - اینها از قدرت پیشرفتِ علمى و توانائى علمیشان، استفاده ى سیاسى کردند؛ یعنى استعمار را به وجود آوردند. وقتى استعمار به وجود آمد، سرنوشت آن ملت استعمارزده در دست آن ملت استعمارگر قرار گرفت؛ از این استفاده کردند براى اینکه آنها را در جهالت نگه دارند و تا آنجائى که البته میتوانستند، مسابقه ى علمى را متوقف کردند! این اتفاقى است که افتاده و کارى است که شده. خب، این سوء استفاده ى از علم بود.
۱۳۸۷/۰۶/۰۵
افزودن دیدگاه جدید