در حوزه رویکرد سلبی غلبه دارد
برای اینکه علم ما مولد و تمدنساز شود و از رویکرد سلب و نفی، صرف نظر کند، راهی طولانی در پیش داریم.
آنچه امروز در فرهنگ کار پژوهشی و تبلیغی حوزه غلبه دارد، نقد و نفی دیگران است و بیشتر فرصت و توان ما معطوف به نفی حرف و عمل رقبای تمدنیمان است. در کارهای علمی و پژوهشی، دغدغه غالب ما، پاسخگویی به شبهات است و در تبلیغ، اگر وارد عرصههای تمدنی شویم، به نقد تمدن غرب و سبک زندگی غربی و بحران هایی که برای بشریت درست کرده است و نیز به دشمنی آنان با اسلام میپردازیم.
* حجةالاسلام عباس محسنی
عوامل متعددی وجود دارند که مانع حضور جدی حوزه در عرصه تمدنسازی میشوند. در این مجال اندک، به برخی از آنها اشاره میشود:
فقدان فهم مبسوط و مشترک از تمدن:
تمدن، از پیچیدهترین مقولات اجتماعی است و براحتی نمیتوان بر چیستی آن احاطه یافت. شاهد این نکته، اختلافات فراوانی است که در تعریف آن وجود دارد و هر یک از دانشمندان، تعریفی برای آن ارائه دادهاند. تمدن و مباحث تمدنی، در موطن خاصی تقرر دارند و تا بدان مستوا راه نیابیم، مسئله تمدن را نفهمیدهایم.
بر این اساس، برای اینکه رویکرد حوزه علمیه تمدنی شود، اولین کار این است که فهم مسئله تمدن، در حوزه فراگیر شود و عموم حوزویان فهمی مبسوط و تا حد امکان، مشترک از آن داشته باشند. امروز اولین مشکل ما در حوزه، عدم تصور از نظامات و قوارههای تمدنی است.
البته این مهم، غیر از گرفتار شدن در تحلیلهای لفظی بیحاصلی است که مشغولیتی علمی است و امتدادی به صحنه عمل پیدا نمیکند. مانند همان مثل مشهور در باب سینما که به فتح نون است یا به ضم آن و هرکدام باشد، سینما چه معنایی پیدا میکند و هویتی!
غلبه رویکرد سلبی
آنچه امروز در فرهنگ کار پژوهشی و تبلیغی حوزه غلبه دارد، نقد و نفی دیگران است و بیشتر فرصت و توان ما معطوف به نفی حرف و عمل رقبای تمدنیمان است. در کارهای علمی و پژوهشی، دغدغه غالب ما، پاسخگویی به شبهات است و در تبلیغ، اگر وارد عرصههای تمدنی شویم، به نقد تمدن غرب و سبک زندگی غربی و بحران هایی که برای بشریت درست کرده است و نیز به دشمنی آنان با اسلام میپردازیم.
باید توجه داشت که اساساً رویکرد تمدنی، اولاً رویکردی اثباتی است و دغدغه آن، ساختن بنایی جدید است؛ اگر چه نگاهی انتقادی به تمدن های رقیب خود هم دارد.
برای اینکه علم ما مولد و تمدنساز شود و از رویکرد سلب و نفی، صرف نظر کند، راهی طولانی در پیش داریم.
تقریر غیرتمدنی از رسالت حوزه
اگر نگاهی به مجموع تقریرهایی که رسالت حوزه و هویت روحانیت بیان میشود بیاندازیم، فقدان تقریری تمدنساز از آنها به وضوح قابل مشاهده است. این واقعیت، اثری جدی بر نظر و عمل حوزویان در پی داشته و فراگیر شدن رویکرد تمدنی را بسیار دور از دسترس قرار داده است.
اینکه حوزه و طلبه را فقط مسئول تفقه در دین و انذار قوم بدانیم و همواره بر تقریری محدود از تفقه و انذار بسنده کنیم، حوزه، هرگز نخواهد توانست در قوارههای تمدنی ظاهر شود.
افزودن دیدگاه جدید