بصیرت

بصیرت در لغت، به معناى عقیده قلبى، شناخت، یقین، زیرکى و عبرت آمده[1] و در اصطلاح، عبارت است از قوه‏ اى در قلب شخص، که به نور قدسى منوّر بوده، به وسیله آن حقایق اشیا و امور را درک مى‏ کند؛ همان‏ گونه که شخص به وسیله چشم، صُوَر و ظواهر اشیا را مى‏ بیند.[2]

 

برخى گفته‏ اند: شناخت روشن و یقینى از دین، تکلیف، پیشوا، حجّت خدا، راه، دوست و دشمن، حق و باطل، «بصیرت» نام دارد.[3] چنانچه حضرت امیر علیه السلام از رزمندگان راستین با این صفت یاد مى‏ کند که:

«حَمَلُوا بَصََائِرَهُمْ عَلى‏  اسْیافِهِمْ »[4]

«بصیرت هاى خویش را بر شمشیرهایشان سوار کردند. یعنى اگر در میدان نبرد تیغ مى‏ زدند از روى بصیرت بود.»

 

اهمیت بصیرت:

در مورد اهمیت و ارزش بصیرت و اینکه منظور از بصیرت کدام قسم آن است به چند حدیث اکتفا می‎ کنیم.

 

1. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می‎ فرماید: «کور آن نیست که چشمش نابینا باشد بلکه کور [واقعى] آن کسى است که دیده بصیرتش کور باشد.»[5]

 

2. حضرت امام على علیه السلام می‎ فرماید: «اگر دیده بصیرت کور باشد نگریستن چشم سودى نمى‎ دهد.»[6]

 

3. حضرت امام على علیه السلام می‎ فرماید: «با بصیرت کسى است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرتها بهره گیرد آنگاه راه روشنى را بپیماید که در آن از افتادن در پرتگاهها به دور ماند.»[7]

 

همانطور که از احادیث فوق استفاده می‎ شود بینش و آگاهی، در مورد کارهایی که انسان انجام می‎ دهد، بخصوص اعمال فردی و اجتماعی، حائز اهمیت فوق العاده بوده و در صورت نبود بینش کافی مخصوصا در برهه‎ های حساس زندگی، آدمی را تا مرحله افتادن در پرتگاهها و خروج از صراط مستقیم الهی پیش می‎ برد.

 

 

بصیرت در قرآن:

این ماده در ضمن آیات قرآن در سه معنى بکار برده شده است.

 

1. بمعنى بینائى دل چنانکه در آیه 19سوره مبارکه فاطر مى‏ فرماید:

«هرگز کوردل و روشن ضمیر یکسان نیستند.»[8]

 

2. بمعنى بینائى چشم چنانکه در آیه 2سوره مبارکه انسان مى‏ فرماید:

«(بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!»[9]

 

3. بمعنى بینائى با برهان[10] و دلیل چنانکه در آیه 125سوره مبارکه طه مى‏ فرماید:

«انسان غافل در روز قیامت مى‏ گوید خدایا چرا مرا نابینا محشور کردى و حال آنکه من در دنیا بینا و آگاه بودم؟»[11]

 

 

آثار بصیرت:

 

1. توحید

از جمله آثار بصیرت، ره ‏ یافتن به توحید و قدرت خدا می‎ باشد. در این مورد در آیه 16 سوره مبارکه رعد چنین وارد شده است:

 

«بگو: چه کسی پروردگار آسمانها و زمین است؟» بگو: «الله!» (سپس) بگو: «آیا اولیا (و خدایانی) غیر از او برای خود برگزیده اید که (حتی) مالک سود و زیان خود نیستند (تا چه رسد به شما؟!)» بگو: «آیا نابینا و بینا یکسانند؟! یا ظلمتها و نور برابرند؟! آیا آنها همتایانی برای خدا قرار دادند بخاطر اینکه آنان همانند خدا آفرینشی داشتند و این آفرینشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چیز است؛ و اوست یکتا و پیروز!».[12]

 

2. درخواست بازگشت در آخرت

از دیگر آثار بصیرت و روشن‏ بینى، درخواست مجرمان در قیامت، براى رجوع به دنیا است چنانچه درآیه 12 سوره سجده می‎ فرماید:

 

«و اگر ببینی مجرمان را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده، می گویند: پروردگارا! آنچه وعده کرده بودی دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته ای انجام دهیم؛ ما (به قیامت) یقین داریم!».[13]

 

3. عبرت‏  آموزی

عبرت‏ آموزى نیز یکی دیگر از آثار بصیرت می‎ باشد. در آیه 13 سوره مبارکه آل عمران می‎ فرماید:

 

«در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد می کرد و جمع دیگری که کافر بود (در راه شیطان و بت) در حالی که آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، می دیدند. (و این خود عاملی برای وحشت و شکست آنها شد) و خداوند هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) با یاری خود تأیید می کند. در این، عبرتی است برای بینایان!»[14]

 

 

در آیه 24 سوره مبارکه هود می‎ فرماید:

«حال این دو گروه [= مؤمنان و منکران ]، حال «نابینا و کر» و «بینا و شنوا» است؛ آیا این دو، همانند یکدیگرند؟! آیا پند نمی گیرند؟!».[15]

 

برای مطالعه بیشتر می‎ توانید آیه 44 سوره مبارکه نور، آیه 58 سوره مبارکه غافر و آیه 2 سوره مبارکه حشر مراجعه کنید.

 

 

4. سود شخصی

حصول منفعت براى خود فرد، یکی دیگر از نتایج بصیرت و ژرف‏ نگرى می‎ باشد[16] چنانچه در آیه 104 سوره مبارکه انعام می‎ فرماید:

«دلایل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد؛ کسی که (به وسیله آن، حق را) ببیند، به سود خود اوست؛...»[17]

 

 

ابزار بصیرت:‏

 

1. چشم‏

از جمله ابزار شناخت و درک صحیح حقایق، چشم است چنانچه در آیه179 سوره مبارکه اعراف می‎ خوانیم:

 

«به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ ... آنها چشمانی دارند که با آن نمی بینند؛...»[18]

 

 

در آیه 26 سوره مبارکه احقاف می‎ فرماید:

«ما به آنها [= قوم عاد] قدرتی دادیم که به شما ندادیم و برای آنان گوش و چشم و دل قرار دادیم؛ (اما به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها و نه عقلهایشان برای آنان هیچ سودی نداشت؛ چرا که آیات خدا را انکار می کردند؛...»[19]

 

2. قلب‏

قلب نیز یکی دیگر از ابزار بصیرت و درک حقایق می‎ باشد در همین زمینه در آیه 179 سوره مبارکه اعراف می‎ خوانیم:

 

«به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها [= عقلها ]یی دارند که با آن (اندیشه نمی کنند و) نمی فهمند؛...»[20]

 

3. گوش‏

گوش نیز از جمله ابزار‎ های شناخت و درک صحیح حقایق می‎ باشد. در آیه 179 سوره مبارکه اعراف می‎ خوانیم:

 

«به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛... آنها گوشهایی دارند که با آن نمی شنوند؛...»[21]

 

اهل بصیرت:‏

 

1. حضرت ابراهیم(ع)

حضرت ابراهیم علیه السلام از جمله کسانی بود که از بصیرت برخوردار بوده چنانچه در آیه 75 سوره مبارکه انعام می‎ فرماید:

 

«و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد.»[22]

 

 

 

2. انابه‏ کنندگان ‏ (کسانی که به درگاه خداوند انابه کردند)

 

بنده انابه‏ کننده به درگاه خداوند، از انسانهاى روشن‏ ضمیر و اهل‏  بصیرت می‎ باشد:

 

«تا وسیله بینایی و یادآوری برای هر بنده توبه کاری باشد!»[23]

 

 

3. بندگان خاصّ خدا

برخورد آگاهانه بندگان شایسته خداوند، به هنگام ذکر آیات پروردگارشان، موجب قرار گرفتنشان در شمار اهل بصیرت می‎ شود:

 

«بندگان (خاص خداوند) رحمان،... کسانی هستند که هرگاه آیات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روی آن نمی‎ افتند.»[24]

 

 

4. حضرت محمّد(ص)

 

پیامبر گرامى اسلام حضرت محمّد صلی الله علیه و آله نیز از ضمیرى روشن و آگاه برخوردار بودند:

 

«بگو: این راه من است من، با بصیرت به سوی خدا دعوت می کنم!...»[25]

 

 

5. متقین‏

پرهیزکاران، از انسانهاى بیدار دل در مصاف با وسوسه‏ هاى شیطانى هستند:

 

«پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می افتند و (در پرتو یاد او، راه حق را می بینند و) ناگهان بینا می گردند»[26]

 

 

اسباب بصیرت:‏

1. آخرت‏ اندیشى‏

آخرت‏ اندیشى، سبب پیدایش بصیرت در انسان می‎ شود چنانچه در آیات 45 و 46 از سوره مبارکه ص می‎ فرماید:

 

«و به خاطر بیاور بندگان ما... را، صاحبان دستها(ی نیرومند) و چشمها(ی بینا)!* ما آنها را با خلوص ویژه ای خالص کردیم و آن یادآوری سرای آخرت بود!»[27]

 

 

2. آیات خدا

آیات الهى در زمین و انسان (آفاقى و انفسى)، از عوامل بصیرت می‎ باشد:

 

«و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است* و در وجود خود شما (نیز آیاتی است)؛ آیا نمی بینید؟!»[28]

 

3.امدادهاى خدا

امدادهاى الهى مثل پیروزى مسلمانان در غزوه بدر، از عوامل عبرت و بصیرت می‎ باشد:

 

«در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد می کرد؛ و جمع دیگری که کافر بود... در این، عبرتی است برای بینایان (اهل بصیرت)!»[29]

 

 

4. تقوا

تقوا و پرهیزکارى، از عوامل روشنایى ضمیر و بیداردلى می‎ باشد:

«پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را می بینند و) ناگهان بینا می گردند.»[30]

 

 

5.کتابهای آسمانی مثل قرآن و تورات‏

 محتوای کتابهای آسمانی مانند قرآن و تورات، مایه درک عمیق و بصیرت مردم است:

«... بگو: من تنها از چیزی پیروی می کنم که بر من وحی می شود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان است...»[31]

 

«و ما به موسی کتاب آسمانی دادیم بعد از آنکه اقوام قرون نخستین را هلاک نمودیم؛ کتابی که برای مردم بصیرت آفرین بود...»[32]

 

مانع بصیرت‏ :

غفلت انسان در دنیا، مانع بصیرت نسبت به حقایق آخرتى است:

 

«(به او خطاب می شود) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا تیزبین است!»[33]

 

بصیرت در حادثه عاشورا:

حماسه ‏ آفرینان عاشورا، بى‏ هدف و کورکورانه به کربلا نیامده بودند. آنان اهل بصیرت بودند؛ هم نسبت به درستى و حقّانیت راه و رهبرشان، هم به اینکه وظیفه‏ شان جهاد و یارى امام است.[34]

 

عاشورا به ما مى‏ آموزد که در صحنه‏ هاى زندگى، در پیروى‎ ها و حمایت‎ ها، در دوستى‎ ها و دشمنى‎ ها و موضعگیرى‎ ها، بر اساس شناخت عمیق و بصیرت عمل کنیم و با یقین و اطمینان به درستى کار و حقّانیت مسیر و شناخت خودى و بیگانه و حق و باطل، گام در راه بگذاریم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت ها:

[1]‎ .ابن منظور؛ لسان‏ العرب، بیروت، دار صادر،ج 2، ص 418،« بصر».

 

[2]‎ . هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ فرهنگ قرآن، قم، بوستان کتاب،چاپ اول، 1383، ج‏ 6، ص: 264

 

[3]‎ . جواد، محدثی؛‏  پیامهای عاشورا، قم، انتشارات تحسین، چاپ دوم، 1381، ص255 تا 257

 

[4]‎ . سید رضی؛ نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، تهران، انتشارات فقیه، چاپ چهارم، 1378، خطبه 150، ص460.

 

[5]‎ . محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمة، حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1377، چاپ اول ج1، ص558.

 

[6]‎ . عبد الواحد، آمدی،تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378،چاپ دوم، ص 41

 

[7]‎ . سید رضی؛ نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، تهران، انتشارات فقیه، چاپ چهارم، 1378خطبه 152، ص473

 

[8]‎ . «وَ مََا یسْتَوِی الْأَعْمى‏  وَ الْبَصِیرُ »

 

[9]‎ . «فَجَعَلْنََاهُ سَمِیعاً بَصِیراً»

 

[10]‎ . داور پناه، ابوالفضل‏ ؛ أنوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات صدر، 1375، ج‏ 7، ص: 204

 

[11]‎ . «قََالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى‏  وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً»

 

[12]‎ . «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ... قُلْ هَلْ یسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ... ».

 

[13]‎ . «وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاکِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ»

 

[14]‎ . «قَدْ کَانَ لَکُمْ آیةٌ فِی فِئَتَینِ الْتَقَتَا ...یرَوْنَهُمْ مِثْلَیهِمْ رَأْی الْعَینِ وَاللَّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ»

 

[15]‎ . «مَثَلُ الْفَرِیقَینِ کَالْأَعْمَى وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یسْتَوِیانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَکَّرُونَ»

 

[16]‎ . هاشمی رفسنجانی، اکبر؛فرهنگ قرآن، قم، بوستان کتاب،چاپ اول، 1383، ج‏ 6، ص: 264

 

[17]‎ . «قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ ...»

 

[18]‎ . «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ... وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا ... »

 

[19]‎ . «وَلَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِیمَا إِنْ مَکَّنَّاکُمْ فِیهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً...»

 

[20] -«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا ...»

 

[21]‎ . «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ... وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا ...»

 

[22]‎ . «وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ»

 

[23]‎ . آیه 8 سوره مبارکه ق «تَبْصِرَةً وَذِکْرَى لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ»

 

[24]‎ . آیه 63 و 73 سوره مبارکه فرقان

 

[25]‎ . آیه 108 سوره مبارکه یوسف

 

[26]‎ . آیه 201 سوره مبارکه اعراف

 

[27]‎ . آیات 45 و 46سوره مبارکه ص

 

[28]‎ . آیات 20 و 21 سوره مبارکه ذاریات

 

[29]‎ . آیه 13 سوره مبارکه آل عمران

 

[30]‎ . آیه 201 سوره مبارکه اعراف

 

[31]‎ . آیه 203 سوره مبارکه اعراف

 

[32]‎ . آیه 43 سوره مبارکه قصص

 

[33]‎ . آیه 22 سوره مبارکه ق

 

[34]‎ . محدثی، جواد؛ پیامهای عاشورا، قم، انتشارات تحسین، چاپ دوم، تابستان 1381،‏  ص255.

 

 

افزودن دیدگاه جدید