پيام امام خميني (ره) به حج در سال 1360

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم
جَعَلَ اللّه‏ُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ[1]ـ قرآن كريم.
درود بر حجاج بيت‏اللّه‏ الحرام. سلام بر عموم مسلمانان جهان و سلام بر مسلمانان متعهدي كه از جهان اسلام به سوي حق شتافته و در جوار خانۀ خدا وفود[2]نموده‏اند.
فريضۀ حج در بين فرايض الهي از ويژگيهاي خاصي برخورداراست و شايد جنبه‏هاي سياسي و اجتماعي آن بر جنبه‏هاي ديگرش غلبه داشته باشد، با آنكه جنبۀ عبادي‏اش نيز ويژگي خاصي دارد.
مسلمانان متعهد كه در اين مجمع عمومي و سازمان الهي با لغو امتيازات متحدالشكل و بدون توجه به رنگ و زبان و كشور و منطقه، هر سال يك بار در مواقف شريفه مجتمع مي‏شوند و با ساده‏ترين و بي‏آلايش‏ترين جهات مادي با توجه به معنويت و وفود علي‏اللّه‏ گردهم مي‏آيند و به وظايف و آداب اسلامي عمل مي‏كنند، بايد از جهات سياسي و اجتماعي آن غافل نباشند. علماي اعلام و خطباي معظم، مسلمانان را به جهات سياسي و وظايف بسيار خطيرشان آگاه سازند. وظايف خطيري كه اگر مسلمانان جهان به گوشه‏اي از آن توجه كرده و عمل كنند، عزتي كه خداوند براي مؤمنين قرار داده است باز يابند و به مفاخر اسلامي ـ الهي كه حق مسلمين است برسند و در پناه اسلام عزيز و زير بيرق توحيد
و پرچم لااله‏الااللّه‏ از استقلال و آزادي حقيقي برخوردار شوند و دست مستكبران و عمال آنان را از كشورهاي اسلامي قطع كنند و مجد و عظمت اسلامي را بازگردانند.
خداوند تعالي در آيۀ شريفه‏اي كه در صدر ذكر شد، سرّ و انگيزۀ حج و غايت قرارداد كعبه و بيت‏الحرام را، نهضت و قيام مسلمانان براي مصالح ناس و توده‏هاي مستضعف جهان ذكر مي‏فرمايد. بايد در اين اجتماع عظيم الهي كه هيچ قدرتي جز قدرت لايزال خداوند نمي‏تواند آن را فراهم كند، مسلمانان به بررسي مشكلات عمومي مسلمين پرداخته و درراه رفع آنها با مشورت همگاني كوشش كنند. يكي از بزرگترين و اساسيترين مشكلات، عدم اتحاد بين مسلمين است كه بعضي از به اصطلاح سران كشورهاي اسلامي منشأ آن مي‏باشند كه مع‏الأسف براي رفع آن تاكنون اقدام چشمگيري نشده است، بلكه جنايتكاران سودجو كه از اختلاف ملتها و دولتها به سود خودشان بهره‏برداري مي‏كنند، با دست عمال از خدا بيخبر خود به اختلافات دامن مي‏زنند، و هرگاه كه شالودۀ وحدت بين مسلمانان ريخته مي‏شود، با تمام نيرو به مخالفت برمي‏خيزند و بذر خلاف مي‏افشانند.
امروز تمام دولتها و بسياري از ملتهاي مسلمان مي‏دانند كه ملت ايران پس از صدها سال گرفتاري به دست شاهان ستم پيشه و ستمكاران حرفه‏اي كه اسلام عزيز را وسيلۀ غارتگري و چپاول براي خود و قدرتهاي بزرگ و اخيراً امريكاي جنايتكار قرار داده بودند و قرآن كريم و اسلام بزرگ را در معرض خطر مي‏ديدند، بپاخاستند و با انقلاب كبير خود، دولت اسلام را جايگزين رژيم غيراسلامي و غيرقانوني شاهنشاهي نمودند و دست ابرقدرتها و خصوصاً امريكاي جهانخوار را از سلطه بر اموال و انفس خود قطع نمودند، و اميد آن است كه ديگر برادران مسلمان گرفتار در چنگال خونخواران و ستمكاران، از اين انقلاب اسلامي بهره‏برداري كنند و دولتهاي اسلامي با پشتيباني ملتهاي خود به انقلاب بزرگ ايران بپيوندند.
امروز دست جنايتكار امريكا و ديگر قدرتهاي چپاولگر از آستين بعضي عمال سر سپرده و از خدا بيخبرشان بيرون آمده و از داخل و خارج با اسلحه و قلمهاي بدتر و
جنايت‏بارتر از سلاحهاي گرم به اين ملت مظلوم حمله‏ور شده و در صدد شكست انقلاب اسلامي و شكست اسلام عزيز بر آمده‏اند و از هيچ تهمت و افترا به ملتي كه جز به احكام اسلام و قرآن كريم فكر نمي‏كنند، خودداري نمي‏كنند، و با بهانه‏هاي بسيار موهوم، به سركوبي اين انقلاب اسلامي بپا خاسته‏اند. آنان كه از اسلحۀ گرم برخوردارند همچون صدام، با اسلحه و آنان كه سلاح گرم ندارند، با قلمهاي زهرآگين ـ كه از سلاح گرم جنايت‏بارتر است ـ ملت مظلوم ما را زير ضربات خود قرار داده‏اند.
طرح اختلاف بين مذاهب اسلامي از جناياتي است كه به دست قدرتمندان كه از اختلاف بين مسلمانان سود مي‏برند و عمال از خدا بيخبر آنان از آن جمله وعاظ السلاطين[3]كه از سلاطين جور، سياهروي‏ترند، ريخته شده و هر روز بر آن دامن مي‏زنند و گريبان چاك مي‏كنند و در هر مقطع به اميد آنكه اساس وحدت بين مسلمين را از پايه ويران نمايند، طرحي براي ايجاد اختلاف عرضه مي‏دارند. و اخيراً در بوقهاي تبليغاتي تهمت مفتضحانۀ رابطۀ ايران با اسرائيل و خريداري اسلحه را پيش كشيده‏اند به اميد آنكه اعراب را از ايران جدا كنند و بين مسلمانان دشمني ايجاد نموده راه را براي ابرقدرتها باز و سلطۀ آنان را هر چه بيشتر افزايش دهند، ليكن چه شخص مطلعي است كه نداند ايران دشمن سرسخت اسرائيل بوده و هست، و نداند كه يكي از موارد اختلاف ما با شاه مخلوع، روابط دوستانۀ او با اسرائيل بود. و چه كسي است كه نداند ما بيشتر از بيست سال است كه در خطابه‏ها و اعلاميه‏ها اسرائيل را همرديف امريكا در ستمگري و دنبالۀ او در تجاوز و غارتگري محكوم كرديم. و كيست كه نداند در طول انقلاب اسلامي و در شور تظاهرات ميليوني، ملت مسلمان ايران، اسرائيل را در رديف امريكا دشمن خود خواند و نفت را بر روي آنان بست و خشم و نفرت خود را نثار هر دو كرد. تعجب كه اين نغمۀ مشئوم[4]از گلوي امريكا مادر نامشروع اسرائيل و صدام برادر كوچك بگين سرداده شد و بوقهاي تبليغاتي آنان، خصوصاً امريكا به طور وسيعي در پخش آن
كوشيدند، چه! كه آن ضربه كه اين دو از اسلام واقعي خورده‏اند، ديگران نخورده‏اند، و آن نگراني كه آنان از وحدت برادران مسلمان عرب با ايران دارند، ديگران ندارند. امريكا نگران منافع خود در منطقه است و صدام نگران سقوط و ننگ ابدي براي خويش است. بايد مسلمانان و خصوصاً برادران عرب ما بدانند كه مسئله، اسرائيل و ايران نيست، مسئلۀ اصلي براي جهانخواران شرق و غرب، اسلام است كه مي‏تواند مسلمانان جهان را تحت پرچم پر افتخار توحيد مجتمع و دست جنايتكاران را از كشورهاي اسلامي و از سلطه بر مستضعفان جهان كوتاه و مكتب ارزشمند و مترقي الهي را بر جهان عرضه نمايد. جهان عرب بايد بداند امروز ضربه‏اي كه صدام و سادات به آنها زده‏اند چنان وحشتناك است كه تنها با اتحادشان مي‏توانند جبران نمايند. امروز سادات با دستگيري وسيع برادران مسلمانمان در مصر خدمت خود را به اسرائيل به اتمام رسانده است. اتحاد او با امريكا و اسرائيل آبروي ملت عرب را ريخته است. اتحاد با اسرائيلي كه اين روزها علاوه بر جناياتش در منطقه، دست به جنايت بزرگ ديگري زده است و آن حفاري در مسجد اقصي قبلۀ اول مسلمين است كه با سست شدن پايه‏هاي اين مسجد خداي ناكرده قبلۀ اول مسلمين خراب خواهد شد و اسرائيل به آرزوي پست خود خواهد رسيد.
هان اي مسلمانان جهان، و مستضعفان تحت سلطۀ ستمگران، بپاخيزيد و دست اتحاد به هم دهيد و از اسلام و مقدرات خود دفاع كنيد و از هياهوي قدرتمندان نهراسيد كه اين قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبۀ مستضعفان بر مستكبران و حق بر باطل است. جهان بايد بداند كه ايران راه خود را پيدا كرده است و تا قطع منافع امريكاي جهانخوار، اين دشمن كينه‏توز مستضعفين جهان، با آن مبارزه‏اي آشتي‏ناپذير دارد، و حوادث ايران نه تنها ما را براي لحظه‏اي عقب نخواهد نشاند، كه ملت ما را در نابودي منافع آن مصمم‏تر خواهد كرد. ما مبارزۀ سخت و بي‏امان خود را عليه امريكا شروع كرده‏ايم و اميدواريم فرزندانمان با آزادي از زير يوغ ستمكاران، پرچم توحيد را در جهان بيفرازند ما يقين داريم اگر دقيقاً به وظيفه‏مان كه مبارزه با امريكاي جنايتكار است ادامه دهيم، فرزندانمان شهد پيروزي را خواهند چشيد.
آيا براي مسلمانان جهان ننگ نيست كه با اينهمه سرمايه‏هاي انساني و مادي و معنوي، با داشتن چنين مكتب مترقي و پشتوانۀ الهي تن به سلطۀ قدرتمندان مستكبر و دزدان دريايي و زميني قرن بدهند؟ آيا وقت آن نرسيده است كه هواهاي نفسانيه را كنار گذاشته و با يكديگر دست مودت و اخوت داده و دشمنان بشريت را از صحنه خارج و به حيات ننگين ستمبارشان خاتمه دهند؟ آيا وقت آن نرسيده است كه ملت مبارز و غيور فلسطين، بازيهاي سياسي مدعيان مبارزه با اسرائيل را شديداً محكوم نموده و با سلاح گرم، سينۀ اسرائيل دشمن سرسخت اسلام و مسلمين را بشكافند؟ آيا مسلمانان چه جوابي در مقابل خداوند عظيم كه آنان را دعوت به اعتصام بحبل‏اللّه‏[5]نموده و از تفرقه و نزاع نهي فرموده است دارند؟ آيا تكليف خود نمي‏دانند كه از ملت و دولت ايران كه با جهاد مقدس پرچم كفر را سرنگون و پرچم پرعظمت اسلام را برافراشته است پشتيباني كنند؟ آيا وعاظ السلاطين سركوبي انقلاب اسلامي ايران را از مخالفت با امريكا و اسرائيل لازمتر مي‏شمارند؟ ما از برادران اسلامي خود در مشارق و مغارب ارض مي‏خواهيم كه با جمهوري اسلامي ايران هم‏صدا و هم‏جهت شده و با ياري خداوند متعال شرّ جنايتكاران را دفع و بساط چپاولگري را از كشورهاي اسلامي و بلاد مستضعفين برچينند و به نداي خداوند متعال در اين امر حياتي پاسخ مثبت دهند. و از حجاج بيت‏اللّه‏ الحرام تقاضا داريم كه براي پيروزي اسلام در مواقف شريفه دعا كنند و پيام ملت ايران و نداي ياللمسلمين اين ملت مظلوم را به كشورهاي خود برسانند. و از خداوند متعال عاجزانه مي‏خواهيم كه توفيق وحدت كلمه و آشنايي به وظايف اسلامي را به همگان عنايت فرمايد. والسلام علي عباداللّه‏ الصالحين و رحمة‏اللّه‏ و بركاته.
روح‏اللّه‏ الموسوي الخميني
1ـ بخشي از آيۀ 97 سورۀ مائده: «خداوند خانۀ كعبه را خانۀ احرام قرار داد و حرمت آن را واجب كرد براي نگهباني و ايستادگي مردم».
2ـ جمع وافد: هيأت نمايندگي و اعزامي.
3ـ واعظان و آخوندهاي درباري.
4ـ نامبارك و شوم.
5ـ اشاره است به آيۀ 103 سورۀ آل عمران: «واعتصموا بحبل‏اللّه‏ جميعاً و لاتفرقوا» همگي به ريسمان الهي چنگ بزنيد و متفرق نشويد.

افزودن دیدگاه جدید