مدح امام رضا علیه السلام: دل را به دست پنجره فولاد می‎دهم

 

اینجا برای هر دل بسته کلید هست

پلکی به هم زد آدم و ناگاه دید هست

وقتی که در حیاط حرم می‎وزید هست

 

بعدا یقین به نور شما کرد دید نیست  

با شک نگاه کرد خودش را و دید هست

 

پس بی‎خیال زردی پائیز شد و گفت:

تا انبساط سبز شما هست عید هست

 

هر لحظه کهنه می‎رود و تازه می‎رسد

اینجا چقدر آمد و رفت جدید هست

 

از سینه چاک‎های شما کم نمی‎شود

در دشت لاله خیز همیشه شهید هست

 

با سنگ‎های فرش حرم حرف می‎زنم

اینجا چقدر سنگ صبور سفید هست!

 

دل را به دست پنجره فولاد می‎دهم  

اینجا برای هر دل بسته کلید هست

 

من از کبوتران حرم هم شنیده‎ام

فرصت برای بال اگر می‎پرید هست

 

"رضا جعفری"

افزودن دیدگاه جدید