سنی: اگر عمر انسان بدي بود، چرا متعه كه به نفع او بود حرام كرد؟
سؤال سنی:
يك - چرا دو شاهد و يك عالم و يك ورق عقد توي متعه نيست. در هر ازدواجي اينها شرط هستند، ولي چرا توي متعه اينطور نيست؟؟؟
يعني حتي مسيار هم لااقل شاهد داره. مثل متعه آزاد نيست.
دو - چگونه علماي شيعه فتوي مي دهند به متعه با زني مشهور به زنا؟ آيا اين موافق با روح اسلام هست؟
سه - ما كاري به حكم آن توي حديث و اینها نداريم، ما بايد ثابت كنيم كه متعه يك چيز اخلاقي هست، چون خدا جز دستور به امر اخلاقي نمي دهد.
اول ثابت كنيد كه متعه يك كاري اخلاقي هست و مفيد مجتمع، بعدا حديث را بررسي كنيد.
ما با عقل، ولايت اهل البيت را قبول كرديم، بس بگذاريد با عقل، متعه را قبول كنيم. به نظر شما چرا عمر متعه را حرام كرد؟ يك جواب منطقي مي خواهم.
اگر عمر انسان بدي بود، چرا متعه كه به نفع او بود حرام كرد؟ يعني خودش مي توانست با هزار زن متعه كند اين چيز براي يك انسان شهوت دار مثل عمر طبق قول شما حتما چيز خوبي است، پس چرا حرام كرد؟؟؟؟
وقتي انسان دنبال منطق باشد به حق خواهد رسيد، بعدا چه تقوايي هست جلوي زني وقتي انسان متعه را بسهولت دارد؟؟؟؟؟؟؟
يعني چرا خدا اينقدر اصرار بر تحمل شهوت جلوي زني كرده در حالي كه متعه هست؟؟؟
بله متعه صحيح مي باشد و آن را دوست دارم وقتي كه براي فقرا و آنهايي كه قادر به ازدواج نيستند.
ولي وقتي در اين زمان هر جواني با هزار دختر متعه كند اين ديگر مسخره شده و به اسلام ضربه زده متعه،
لطفا يك جواب منطقي بدهيد.
اصلا اين مقاله قانع نبود.
پاسخ:
وقتي ثابت شود كه متعه حكمي از احكام الهي است، اعتراض به شرائط آن كه چرا شاهد لازم ندارد، چرا از يكديگر ارث نمي برند و... در حقيقت اعتراض به خداوند است. همان طور كه در جواب قبلي گفتم، رسول خدا صلي الله عليه وآله، صحابه آن حضرت و... با همين شرائط، متعه را جايز دانسته و خود آن ها نيز عمل كرده اند.
ازدواج مسيار، يكي از اختراعات سني مذهبان است كه فقط براي فرار از متعه و مخالفت با پيروان اهل بيت عليهم السلام وضع شده است. آن ها وقتي ديده اند كه در موارد بسياري نياز به ازدوج دارند؛ ولي نمي توانند تن به ازدواج دائم بدهند، و از طرف ديگر نمي توانند مشروعيت متعه را بپذيرند؛ چون صدها سال با آن مبارزه كرده و بر شيعه به خاطر آن خرده گرفته اند، ازدواج مسيار را ابداع و مشروعيت آن را مسلّم گرفتند.
خداوند وقتي امري را تشريع مي كند، تمام جوانب آن را نيز مي سنجد و شرائطي را كه وضع مي كند، در حقيقت با سنجيدن همه جوانب است. اگر شما اعتراضي به اين شرائط داريد، مي توانيد روز قيامت و هنگام حساب و كتاب به خداوند اعتراض كنيد كه اي خداي مهربان ! چرا براي متعه اين شرائط را در نظر نگرفته ايد؟
جواب سؤال دو:
ازدواج با زني كه مشهور به زنا باشد، از ديدگاه ما جايز نيست؛ چه ازدواج دائم باشد؛ چه ازدواج موقت؛ مگر اين كه آن زن توبه كرده و از كرده خود پشيمان شده باشد؛ چنانچه ازدواج با مردي كه مشهور به زنا است، نيز نمي توان ازدواج موقت و يا دائم كرد. آيت الله سيستاني در اين زمينه مي گويد:
(مسأله 2408): اگر با زن بي شوهرى كه در عده نيست زنا كند، بنابر احتياط نميتواند پيش از آن كه توبه كند با او ازدواج نمايد، ولى شخص ديگرى اگر بخواهد با آن زن پيش از توبه كردنش ازدواج كند اشكالى ندارد، مگر در صورتى كه آن زن مشهور به زنا باشد كه بنابر احتياط ازدواج با او قبل از توبه اش جائز نيست و همچنين ازدواج با مرد مشهور به زنا قبل از آن كه توبه كند جائز نمي باشد...
از اين گذشته، منظور شما از روح اسلام چيست؟ يعني هر حكمي كه با سليقه و نظر شما سازگار نبود، با روح اسلام نيز سازگار نيست؟!
جواب سه:
بلي شما كاري با حديث نداريد. پيامبر چنين گفته، گفته باشد؛ چون با عقل سني ها سازگار نيست، كاري به آن ندارند.
وقتي رسول خدا سخني مي گويد، تمام جوانب عقلي و اخلاقي آن را نيز در نظر مي گيرد و سخني كه بر خلاف عقل باشد، نخواهد گفت؛ چون تمام آن چه مي گويد طبق نص صريح قرآن كريم و وحي است و جز وحي چيزي نمي گويد. وقتي كسي سخن رسول خدا را نپذيرد در حقيقت كلام خداوند را نپذيرفته است.
وقتي خداوند متعه را در قرآنش حلال كرده، رسول خدا صلي الله عليه وآله و صحابه آن حضرت انجام داده اند، قطعاً با عقل نيز سازگار است.
اين مطلب اتفاقي است كه در يك برهه از زمان، متعه جايز بوده، رسول خدا و صحابه آن را انجام مي داده اند و حتي برخي از اصحاب؛ از جمله عبد الله بن زبير از متعه به وجود آمده اند؛ اگر واقعاً متعه بر خلاف عقل و اخلاق باشد، بايد بگوييد كه نعوذ بالله رسول خدا صلي الله عليه وآله و نيز صحابه آن حضرت يك عمل خلاف اخلاق انجام داده اند و برخي از اصحاب از عمل خلاف اخلاق و عقل به دنيا آمده اند. آيا شما اين مطلب را مي پذيريد؟
اگر كسي بگويد كه متعه خلاف اخلاق و عقل است، قطعاً توهين بزرگي به صحابه و رسول خدا كرده است.
بسياري از اشكالاتي كه شما براي متعه ذكر كرده ايد، براي ازدواج دائم نيز وجود دارد. يكي از اشكالات اساسي درباره ازدواج دائم اين است كه چرا مرد مي تواند با چهار زن ازدواج كند؟ از ديدگاه بسياري از عقلاي كافر اين كاري زشت و خيانت به همسر اول است؛ در حالي كه امري است مسلّم و از ديدگاه تمامي مسلمانان مشروع.
قرار نيست كه همه چيز را با عقل شما بسنجند و تشريع كنند.
اما اين كه چرا عمر متعه را حرام كرد:
جناب طالب حق! خليفه اول و دوم خود را خليفه و جانشين رسول خدا مي دانستند و تمام شئوناتي را كه رسول خدا داشت، آن ها نيز براي خود قائل بودند. همان طور كه رسول خدا مصدر تشريع بود و احكام الهي از طريق وي تشريع مي شد؛ مثلاً در روز چند ركعت نماز بخوانيم، چگونه بخوانيم و در چه ساعاتي بخوانيم و... توسط رسول خدا بيان شده است. خلفاي سه گانه نيز دقيقاً همين شأن را براي خود قائل بودند و بعد از آن حضرت تمامي احكام الهي را با سليقه خود تغيير داده و اعمال نظر كردند. از نماز بگير تا روزه و حج و.... هر تفاوتي كه الآن بين اهل سنت و شيعيان است، منشأ بيشتر آن خلفاي سه گانه هستند كه مي خواستند نظر خود را اعمال كنند.
در اين جا نيز عمر دوست داشت كه نظر خود را اعلام كند و صريحاً گفت كه دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود و من آن را حرام اعلام مي كند.
اما اين كه گفته ايد: "متعه صحيح است اما براي فقرا " نوع اعمال نظر و سخني است بدون دليل. خداوند آن را به صورت مطلق براي تمامي مردم جايز دانسته ولي شما آن را به عده اي خاص تخصيص مي زنيد. نكند كه شما نيز همانند جناب خليفه مصدر تشريع هستيد؟!
اصلاً چه كسي گفته است كه يك جوان مي تواند با هزار دختر متعه نمايد !!! ازدواج موقت با دختر باكره بدون اذن پدر باطل است و فكر نمي كنم كه پدري حاضر باشد دختر باكره اش را به مردي بدهد كه 999 دختر ديگر را نيز متعه كرده است.
اميدوارم كه عقل و منطق را سرلوحه كار خويش قرار دهيد و تسلم محض فرامين خداوند باشيد.
والسلام علي من اتبع الهدي
افزودن دیدگاه جدید