رفتار عمر با زنان: 13. عمر و کشف حجاب از کنیزها
رفتار عمر با كنيزان نيز خشن و تند بوده است؛ تا جايى كه هر وقت مى ديد يكى از آن ها مقنعه پوشيده است، آن قدر او را كتك مى زد تا مقنعه از سرش مى افتاد.
سرخسي، از عالمان مشهور حنفى مذهب در كتاب المبسوط مى نويسد:
وكان عمر رضي الله عنه إذا رأي أمة متقنعة علاها بالدرة وقال القي عنك الخمار يا دفار وقال عمر رضي الله عنه ان الأمة ألقت قرونها من وراء الجدار أي لا تتقنع.
قال أنس رضي الله عنه كن جواري عمر رضي الله عنه يخد من الضيفان كاشفات الرؤس مضطربات البدن ولان الأمة تحتاج إلى الخروج لحوائج مولاها وإنما تخرج في ثياب مهنتها وحالها مع جميع الرجال في معنى البلوى بالنظر والمس كحال الرجل في ذوات محارمه ولا يحل له أن ينظر إلى ظهرها وبطنها كما في حق ذوات المحارم.
عمر هنگامى كه كنيزى را مى ديد كه روسرى بر سر دارد، او را با تازيانه مى زد و مى گفت آن را از سرت بردار و مى گفت: كنيز نبايد روسرى بر سر كند.
أنس مى گويد: كنيزان عمر با سر برهنه و در حالى كه اندامشان در حركت و لرزش بود، از ميهمان ها پذيرائى مى كردند و با همان لباس كار و معمولى در منزل براى فراهم كردن ما يحتاج بيرون مى رفتند و رفتار مردم از نظر نگاه و تماس بدن با آنان مانند همسر و ديگر محارمشان بود و فقط به پشت و شكمشان نبايد نگاه مى كردند؛ همان گونه كه نسبت به محارم چنين بودند.
السرخسي، شمس الدين (متوفاي483هـ، المبسوط، ج 10، ص 151، ناشر: دار المعرفة – بيروت.
ابن عابدين نيز كه از عالمان حنفى مذهب به شمار مى رود، در اين باره مى نويسد:
وكان عمر رضي الله عنه إذا رأى جارية متقنعة علاها بالدرة وقال: ألقي عنك الخمار يا دفار، أتتشبهين بالحرائر؟.
عمر، هر وقت كنيزى را مى ديد كه روسرى بر سر دارد، او را با تازيانه مى زد و مى گفت: اى كثيف بد بو! روسرى را از سرت بردار، آيا مى خواهى به زنان آزاده خودت را همانند كنى؟.
محمد أمين الشهير بابن عابدين، (متوفاي1252هـ)، حاشية رد المختار على الدر المختار شرح تنوير الأبصار فقه أبو حنيفة، ج 6، ص 367، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر. - بيروت. - 1421هـ - 2000م.
محمد ناصر البانى كه وهابي ها از او با عنوان بخارى دوران ياد مى كنند، در كتاب إرواء الغليل، در اين باره مى نويسد:
1796. قال ابن المنذر: ثبت «أن عمر قال لأمة رآها متقنعة: اكشفي رأسك ولا تشبهي بالحرائر وضربها بالدرة » صحيح. أخرجه ابن أبي شيبة في المصنف ( 2 / 82 / 1 ) .
ابن منذر گفته: ثابت است كه عمر به كنيزى كه مقنعه مى پوشيد مى گفت: سرت را برهنه كن و خودت را به زنان آزاده شبيه نكن، و او را با تازيانه مى زد.
اين روايت را ابن أبي شيبه نقل كرده و صحيح است.
و در ادامه مى نويسد:
حدثنا وكيع، قال: حدثنا شعبة عن قتادة عن أنس قال: " رأى عمر أمة لنا مقنعة، فضربها وقال: لا تشبهين بالحرائر ". قلت: وهذا إسناد صحيح.
از انس نقل شده است كه عمر كنيزى را ديد كه مقنعه پوشيده بود، او را كتك زد و گفت: خودت را به زنان آزاده شبيه مگردان.
سند اين روايت صحيح است.
و نيز مى نويسد:
حدثنا علي بن مسهر عن المختار بن فلفل عن أنس بن مالك قال: " دخلت على عمر بن الخطاب أمة قد كان يعرفها لبعض المهاجرين أو، الأنصار، وعليها جلباب متقنعة به، فسألها: عتقت؟ قالت: لا: قال: فما بال الجلباب؟! ضعيه عن رأسك، إنما الجلباب على الحرائر من نساء المؤمنين، فتلكأت، فقام إليها بالدرة، فضرب بها رأسها حتى ألقته عن رأسها ".
قلت: وهذا سند صحيح على شرط مسلم.
أنس بن مالك مى گويد:
كنيزى از كنيزان مهاجر يا انصار با بدن پوشيده و مقنعه بر سر نزد عمر رفت،
عمر پرسيد: آيا آزاد شده اى؟
گفت: نه.
عمر گفت: پس اين روسرى و مقنعه چيست؟!
آن را از سرت بردار؛ چون اين پوشش مخصوص زنان آزاده و مؤمن است.
كنيز لحظه اى اهمال كرد، عمر از جايش برخواست و با تازيانه بر سرش زد تا روسرى را بردارد.
اين حديث با نقل مسلم صحيح است.
و باز به نقل از أنس بن مالك مى نويسد:
ثم روى من طريق حماد بن سلمة قالت: حدثني ثمامة بن عبد الله بن أنس عن جده أنس بن مالك قال: «كن إماء عمر رضي الله عنه يخدمتنا كاشفات عن شعورهن، تضطرب ثديهن».
قلت: وإسناده جيد رجاله كلهم ثقات غير شيخ البيهقي أبي القاسم عبد الرحمن بن عبيد الله الحربي وهو صدوق كما قال الخطيب ( 10 / 303 )
وقال البيهقي عقبه: «والآثار عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه في ذلك صحيحة».
كنيزان عمر با سرهاى برهنه و در حالى كه پستانهايشان بالا و پايين حركت مى كرد و مى لرزيد، از ما پذيرائى كردند.
ألباني، محمد ناصر (متوفاي1420هـ)، إرواء الغليل، ج 6 ص 203 ـ 204، باب عدم جواز تشبه الإماء بالحرائر، تحقيق: إشراف: زهير الشاويش، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية، 1405 - 1985 م.
نتيجه:
با سير اجمالى در زندگى عمر، درمى يابيم كه وى همواره با زنان رفتارهايى ناشايست داشته و زنان بسيارى طعم تلخ تازيانه و كتك هاى وى را چشيده اند و عرب ها كه به قول مستشكل غيرت و حساسيت زيادى نيز نسبت به زنان نشان مى دادند، در اين موارد سكوت كرده و بر عمر خرده نگرفته اند.
قضيه هجوم عمر بن خطاب و دار و دسته اش به خانه فاطمه زهرا سلام الله عليها نيز يكى از ده ها مواردى است كه در تاريخ ثبت شده و دلائل محكم و سندهاى صحيحى از كتاب هاى اهل تسنن نيز آن را تأييد مى كند.
همان افرادى كه در قضيه حمله عمر به خانه هاى مردم و كتك زدن زن هاى مسلمان، هيچ واكنشى از خود نشان ندادند و از ترس شلاق عمر سكوت اختيار كردند، در قضيه شهادت فاطمه زهرا سلام الله عليها و كتك زدن دار و دسته عمر به ناموس رسول خدا صلى الله عليه وآله نيز سكوت اختيار كرده و هيچ اعتراضى نكردند.
افزودن دیدگاه جدید