عقاید شینتو:
دين شينتو خدايان بيشماري داشته و خداي واحدي ندارد. براي همين اين آيين را «راه خدايان» يا «طريق روان هاي پاك» نامگذاري كرده اند. در آئين شينتو عالم فيزيكي را سه بخش مي دانستند: آسمان اثيري در بالا، جهان در سطح زمين و مناطق پست سايه گون در بطن خاك، در اين عالم خدايان بيشماري بودند كه همه را با هم، «كامي» مي ناميدند كه در لغت به معناي «بالا» يا «مهتر» است.
موتوئوري[1] نوري ناگا، دانشمند نام آور آيين شين تو، كامي را اينگونه تعريف مي كند:
اصطلاح كامي به خدايان گوناگون آسمان و زمين كه ذكرشان در گزارش هاي باستاني آمده است، و نيز به ارواح آنها (ميتاما)، كه ساكن ايزدكده هايي كه آنها را در آنجا مي پرستيدند، اطلاق مي شود. ديگر نه فقط انسان ها، بلكه پرندگان، چهارپايان، درختان، درياها، كوه ها و همه ی چيز هاي ديگر كه به خاطر نيروهاي فوق العاده و برجسته اي كه دارند، و هراس انگيز و شايسته ی احترام اند، نيز كامي خوانده مي شوند. هم چنين فرزند خورشيد نيز پرستش مي شود. ربّ النوع خورشيد كه طبق افسانه اي خود بوجود آمده است، حكومت ژاپن را در اختيار فرزندش كه همان «ميكادو» باشد، قرار داد. اصطلاح ميكادو در فرهنگ ژاپني به فرمانروايان و امپراطور اطلاق مي شود. بنابراين ميكادو فرزند خداي خورشيد است و پرستش وي تا جنگ جهاني دوم متداول بود تا اينكه «هيروهيتو» امپراطور سابق ژاپن در سال 1947 ميلادي الوهيت يعني جنبه ی خدايي خود را لغو كرد و حاكميت ملي را به رسميت شناخت.
بنابر تحقيقات انجام شده، بنيانگذار آيين شين تو معلوم نيست و احتمالاً از چين و هند و ديگر عقايد و اقوام ابتدايي اقتباس شده است. بنابراين معلوم مي شود كه آيين شينتو پيامبري نداشته است و فرقه هاي مختلف آن هم كه بيش از 800 فرقه مي باشد، پيامبر به آن معنا كه در اديان آسماني مطرح مي باشد، نداشته است. البته مؤسسين برخي از فرقه ها، مخصوصاً آنهايي كه اخيراً به وجود آمده اند معلوم است و جالب است كه بدانيم برخي از به وجود آورندگان فرقه هاي نو، خانم مي باشند كه از حقوق زنان دفاع مي كنند.مردم ژاپن به بهشت و دوزخ معتقد نيستند و مي گويند: «بهشت و دوزخ در دل ماست.» دين شينتو روان ها (ارواح) را بدون مجازات و پاداش رها كرده و به بقاي دائمي آنها معتقدند.
در آئين شينتوي قديم، نوعي (پلي ته ايسم) يا تعدّد آلهه (منو ته ايسم) يا خدايان طولي بود، آنها ارواح، نفوس، امپراطور، برخي درختان و گياهان، صخره ها، طبيعت و حيواناتي چون مار، شير، گرگ، كلاغ، روباه، خرس را مورد پرستش قرار مي دادند.
به نظر معتقدين آئين شينتو، آلهه يا خدايان بي شماري بر فراز خانه ها و ساكنان آن شناور بوده و در شعله و پرتو چراغ ها رقص مي كردند، امّا در ميان اين آلهه ی گوناگون بعد از اخذ فن كتابت از چينيان، پرستش ارواح نياكان و مرده پرستي در ميان ژاپني ها رواج بيشتري پيدا كرد، بطوري كه آئين شينتو در نظر ژاپني ها در درجه ی اول آئين ارواح و مردگان مي باشد كه اجداد خانواده مورد پرستش قرار مي گيرد و هر نوع حوائج خود را به كامي يا ارواح اين مردگان ارجاع مي دهند و بدبختي و خوشبختي را از آنها مي دانند، فلذا اشياء گرانبها را در گورها و كنار اجساد مردگان مي گذاشتند و گاهي چون بزرگي درمي گذشت، ملازمانش را نيز با او بخاك مي سپردند.
اندرزهايي از كتاب هاي مقدس شينتويي:
1. سازش نيكو است و پرهيز از ستيزه، مايه ی سرافرازي.
2. كسي كه مطلقاً بد باشد، كمياب است.
3. خوبي ديگران را مپوشان و اگر بدي ديدي آن را اصلاح كن.
4. كمتر كسي با خرد به دنيا مي آيد، فرزانگي حاصل انديشه است.
5. هر كاري را از كوچك و بزرگ به صاحب فن بسپار تا به خوبي انجام شود.
6. در امور مهم، تصميم بايد از شورا باشد، نه از يك نفر.
7. وقتي در دل كينه داري به زبان مهر نورز.
8. تنها به فكر خود نباش.
افزودن دیدگاه جدید