خدایان هندوها
فلسفه اوپانیشادها
در دوره ی برهمنى (سال هاى ۸۰۰ ق.م. تا ۵۰۰ ق.م.) آیین قربانى به افراط گرایید و با توسعه ی آن مسائل عمیق دینى به فراموشى سپرده شد. قربانى اسب و چیزهاى دیگر آسیب شدیدى به اقتصاد کشور وارد آورد و خزانه ی پادشاه را تهى کرد. از این رو، برهمنان چاره ی کار را در اصلاح دین دیدند و بدین منظور براهمناها را پدید آوردند که مشتمل بر دو بخش است:
الف) آرنیاکاها (Aranyakas) یعنى جنگل نامه، مشتمل بر مسائل مورد نیاز اهل ریاضت؛
ب) اوپانیشادها (Upanishads) به معناى نزدیک نشستن، کنایه از آموختن اسرار دین.
اوپانیشادها شهرت زیادى پیدا کرد. این کتاب را براى نخستین بار شاهزاده ی دانشمند، هنرمند و عارف، داراشکوه عرفان اسلامى و هندویى، در ۱۰۶۷ هـ.ق. به زبان فارسى ترجمه کرد و آن را سرّ اکبر نامید. (نخستین آشنایى غربیان با اوپانیشاد از طریق همین ترجمه بود.) اوپانیشاد به نام ودانتا (Vedanta) به معناى پایان وداها نیز خوانده مى شود. این کتاب بطون وداها را مى شکافد و توجه مردم را از آداب و رسوم ظاهرى به اسرار درونى و مفاهیم باطنى جلب مى کند. کتاب یاد شده شهرت جهانى دارد، تا آنجا که برخى مطالب توحیدى آن در المیزان نوشته ی علامه طباطبایى آمده است.(۱)
خدایان سه گانه
آریاییان هندوستان مانند سایر مشرکان به خداى حقیقى جهان نیز معتقد بودند و او را برهما (Brahman) به معناى قائم بالذات و ازلى و ابدى مى نامیدند. آنان در آغاز بت و بتخانه نداشتند و مراسم عبادى خویش را در فضاى باز انجام مى دادند و به خدایانى مذکر که معمولاً نماد اجرام آسمانى بودند، عقیده داشتند. در دوران هاى بعد بت هایى بى شمار و بتخانه هایى باشکوه و گوناگون ساختند و خدایانى مانند الهه ی مادر، الهه ی زمین، مار کبرا و غیره را به مجموعه ی خدایان خود مى افزودند.
خدایان تثلیث هندو (Trimurti Hindu) عبارتند از:
1. برهما (Brahman)، خداى ایجاد کننده (که قبلاً اشاره شد)؛
2. شیوا (Siva) خداى فانى کننده که مجسمه ی چهار دست و در حال رقص او فراوان است. رقص شیوا نقش او را در ایجاد و انهدام نشان مى دهد؛
3. ویشنو (Vishnu) خداى حفظ کننده. جلوه هاى دهگانه ی این خدا براى مردم در طول تاریخ عبارت است از:
ماهى، لاک پشت، گراز، موجود نیمه آدم و نیمه شیر، کوتوله، راما (Rama)ى تبر به دست، راما، کریشنا (Krishna)، بودا (Buddha) و کلکى (Kalki).(2)
آیین هندو فرقه هاى بى شمارى دارد که با یکدیگر در صلح و صفا به سر مى برند. پیروان هریک از این فرقه ها بر جنبه ی خاصى از دین تأکید مى کنند و معمولاً به یکى از خدایان روى مى آورند. طرفداران هر یک از شیوا و ویشنو جمعیت بزرگى را تشکیل مى دهند. شیواپرستان عورت شیوا را نیز مى پرستند و آن را لینگا (Linga) مى نامند. مجسمه هاى لینگا و معابد آن نیز فراوان است. از جمله ۱۲ بتخانه ی بزرگ و باشکوه که به افتخار لینگا و براى پرستش آن بنا کرده بودند، معبد سومنات (Somanatba) است. ثروت هنگفت و خیال انگیز آن بتخانه که چهارده گنبد طلا داشت، سلطان محمود غزنوى را تحریک کرد تا به سال ۴۱۶ هجرى قمرى به سوى آن لشکر کشد و خزائن انباشته از زر و سیم و گوهرهاى گرانبهاى آن را که طى قرنها گرد آمده بود، تاراج کند. هندوان حمله هاى سابق وى به بتخانه هاى دیگر را به علت خشم گرفتن بت معبد سومنات به آن معبد توجیه مى کردند. سلطان محمود با سپاهى انبوه به عنوان بت شکنى به سومنات حمله کرد و پس از کشتن گروهى بى شمار از هندوان، گرزگران خود را بر فرق مجسمه لینگا کوبید. وى براى نشان دادن فتح نمایان خود قطعه اى از آن را به مکه ی معظمه و بغداد و بلاد اسلامى دیگر فرستاد.(۳)
افرادى از شیواپرستان، به نام لینگاوات (vat – Linga) یعنى حاملان لینگا، که مسلکشان در قرن دوازدهم میلادى پایه گذارى شده است، پیوسته مجسمه اى از لینگا را که داخل کیف کوچکى است به گردن آویخته دارند. چیزهایى شگفت آورى مانند قربانى انسان و نوشیدن شراب در کاسه ی سر مردگان به برخى از فرقه هاى شیوایى نسبت داده مى شود. فرقه هاى شکتى (Sakti) به معناى نیرو، معتقدند قوه ی الهى در جنس لطیف قرار دارد. از اینجاست که در معابد شکتى، زنانى جوان مى رقصند. برخى از این فرقه ها رقص هاى وحشیانه، آوازهاى گوش خراش و حرکات جنون آمیز را براى تکامل روحى لازم مى دانند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشتها:
۱- المیزان، ج ۱۰، صص ۳۰۱ ـ 302
۲- کلکى موعود آخر الزمان است که براى اصلاح جهان، شمشیر به دست و سوار بر اسب سفید، ظاهر خواهد شد.
۳- معبد سومنات بارها ویران شده و شالوده بناى کنونى آن در سال ۱۹۵۱ نهاده شده است.
افزودن دیدگاه جدید