سیر و سلوک اخلاقی در آئین بودا
3. مراتب اخلاق و روش سيرو سلوك اخلاقي
جامعه ی بودايي از دو گروه اصلي تشكيل شده است: مردان خانواده و مرداني كه به سنگه (1) يا انجمن رهباني مي پيوندند. مردان خانواده يا بوداييان عادي، معمولاً پنج اصل از اصول ده گانه بودايي را فرا مي گيرند و بدان عمل مي كنند؛ اگرچه مي توانند در روزهايي خاص اصول 6، 7، و 8 و يا حتي فهرست كامل ده اصل را براي مدتي كوتاه و معيّن مانند يك روز آخر هفته و يا يك ماه بپذيرند و عمل كنند؛ اما راهبان و اعضاي سنگه بايد همه ده اصل را بپذيرند. فلسفه ی التزام بودا به اين ده اصل يا به تعبير ديگر، ده ممنوعيت و ترك اين است كه آنان را به تربيت جسم، سخن و ذهن در زمينه هاي فردي و اجتماعي متعهد كند.
دَسَه سيلَه (2) يا ده اصل تربيتي بودا، عبارتند از:
خودداري از بي جان كردن موجودات؛
خودداري از تصرف در مالي كه به شخص اعطا نشده است؛
خودداري از بي عفتي؛
خودداري از دروغ گويي؛
خودداري از شراب خواري و مستي؛
خودداري از پرخوري و خوردن پس از نيم روز؛
خودداري از رقص و آواز و موسيقي و تماشاي لهو و لعب؛
خودداري از استعمال زيورآلات، عطريات و آرايش ها؛
خودداري از به كار بردن بسترهاي نرم و مجلل؛
خودداري از پذيرفتن زر و سيم.(3)
راهب و راهبه هاي سنگه بر اساس قواعد تربيتي دسه سيله زندگي مي كنند؛ اما اعضاي كامل سنگه، افزون بر ده اصل فوق، بسياري از آداب ديگر را هم بر عهده مي گيرند؛ مانند محدود كردن مايملك خود به چند قلم، مانند رداء، تيغ و كاسه گدايي. نكته ی بسيار مهم اين است كه انجام دادن وظايف اخلاقي بالا بايد با نيّت و قصد خوبي انجام بگيرد:
اي رهروان! سيروسلوك قدسي را نبايد نه براي فريفتن يا از راه به دركردن مردم پيش گرفت، و نه براي سود يا نام يا پيشكش و كارهاي خود و نه با اين انديشه كه «بدين سان مردمان مرا مي شناسند»؛ بلكه مي گويم كه اين سيروسلوك قدسي را به قصد خويشتن داري و ترك پيش گيريد. (4)
انسان كامل يا ارهَت به سالكان راه معنويت و اخلاق دو فرمان مي دهد: «بد را بد بدانيد؛ اين فرمان اول است. چون بد را بد بدانيد از آن بيزار مي شويد، از آن بدتان مي آيد، و از آن آزاد مي شويد.» (5)
سالك اگر سيروسلوك خود را ادامه ندهد يا مانع سلوك ديگران شود، در راه هاي اندوه و دوزخ رنج خواهد افتاد. (6) رهروي كه موي سر و صورت خود را مي تراشد و خرقه ی زرد به تن مي كند، ترك خانمان كرده، زندگي بي خانگي پيش گرفته باشد، بايد نيتش جنگيدن با مارّه باشد. (7) رهروي كه در سلوك، آيين و فراشناخت نيك باشد او را «برترين مرد» خوانند:
آنكه هيچ كردار بد در تن، در گفتار، يا در دل نكرده است او را «رهرو افتاده» خوانند؛ [چون مي انديشند:] او را در سلوك نيك است.
آنكه او در آيين ها خوش پرورده است، كه به يافتِ روشن شدگي مي رود او را «رهروه وفادار» خوانند؛ [چون مي انديشند:] او را در آيين نيك است.
آن كه خاموشيِ رنج را اينجا مي فهمد، او را «رهرو نيالوده» خوانند؛ [چون مي انديشند:] او را در فراشناخت نيك است.
او كه به اين آيين ها آراسته است، از بدي آزاد است، و [ بندِ] هر شكّي را گسسته است، از همه ی جهان دل كنده است، او را «ترك كننده ی همه ی جهان!» خوانند.(8)
بنابراين تقيّد به سيروسلوك اخلاقي در آيين بودايي داراي اين چهار مرتبه است كه از بالاترين مقام آن با تعابيري چون ترك كننده ی همه ی جهان، روشني يافته ی كامل، چنين رفته، ارجمند و ارهَت نام مي برند. انسان كامل يا ارهت، الگوي رهروان و مبتديان است. آنها بايد شاگرد و همراه استاد خود باشند و در مراحل گوناگون سيروسلوكِ معنوي از وجودش بهره برند.(9)
نكته ی مهم در تربيت اخلاقي و سيروسلوك معنوي اين است كه براي رسيدن به كمال انساني بايد به اصل تدريجي بودن تربيت توجه شود. شاگرد بودا براي رسيدن به هدف بايد به طور تدريجي و منظم، همه ی آنچه را كه بايد، انجام دهد. آيين بوداي اوليه، تأكيد مي كند كه يك مبتدي در وضعيتي نيست كه ناگهان به وضع نهايي، يعني آزادي برسد؛ بلكه تنها با فرايند تعليم تدريجي، پرورش تدريجي و عمل تدريجي به آزادي مي رسد. بنابراين يكي از مهم ترين ويژگي هاي نظريه ی «راه كمالِ» آيين بوداي اوليه، رويكرد تدريجي و گام به گام است؛ انسان ها در مراحل گوناگون رشد اخلاقي و معنوي، معمولاً با نيلوفرهايي مقايسه مي شوند كه در مُرداب رشد مي كنند. كساني كه به بالاترين مرحله ی كمال اخلاقي مي رسند، همانند نيلوفرهايي اند كه در آب گل آلود روييده اند؛ اما برتر از آن هستند و به آب آلوده نشده اند.(10)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت ها:
1. Sangha
2. Dasa sila
3. هانس ولفاگنگ شومان، آيين بودا، طرح تعليمات و مكتب هاي بودايي، ص 80-81.
4. چنين گويد او، ايتي ووتّكه، سوره 45.
5. همان، سوره 39.
6. همان، سوره 48.
7. همان ، سوره 82.
8. چنين گويد او، ايتي ووتّكه ( متن كهن بودايي)، ترجمه و تحقيق ع. پاشايي، سوره 97.
9. همان، سوره 104.
10. David J. Kalupahana, Buddhist Philosophy, An East- West Book JCZ The University Press of Hawaii Honolulu, 1976, P. 57.
افزودن دیدگاه جدید