Islam1959. قرائت ، متن و ترجمه مناجات خمس عشر: 9. مناجات شیفتگان
10 | مناجات المُحبّين (مناجات محبان خداوند) | ![]() |
926 | 0:14:58 |
التّاسعة: «مُناجات المُحبيّن»
نهم: مناجات دوستان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بنام خداى بخشاينده مهربان
اِلهى مَنْ ذَاالَّذى ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرامَ مِنْكَ بَدَلاً، وَمَنْ ذَاالَّذى
خدايا نيست كه شيرينى محبت تو را چشيده باشد و جز تو آهنگ ديگرى را بكند و كيست كه به مقام
اَنِسَ بِقُرْبِكَ فَابْتَغى عَنْكَ حِوَلاً، اِلهى فَاجْعَلْنا مِمَّنِ اصْطَفَيْتَهُ
قرب تو انس گرفته باشد و درصدد روگرداندن از تو باشد خدايا قرار ده ما را از زمره كسانى كه
لِقُرْبِكَ وَوِلايَتِكَ، وَاَخْلَصْتَهُ لِوُدِّكَ وَمَحَبَّتِكَ، وَشَوَّقْتَهُ اِلى لِقآئِكَ،
براى قرب و دوستيت برگزيده اى و براى عشق و محبتت خالصش گردانده و به ديدارت شائقش كرده و به قضا
وَرَضَّيْتَهُ بِقَضآئِكَ، وَمَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ اِلى وَجْهِكَ، وَحَبَوْتَهُ بِرِضاكَ،
و قدرت راضيش ساخته و به ديدن رويت به او نعمت بخشيده و به خوشنودى خويش مخصوصش گردانده
وَاَعَذْتَهُ مِنْ هَجْرِكَ وَقِلاكَ، وَبَوَّاْتَهُ مَقْعَدَالصِّدْقِ فى جِوارِكَ،
و از غم هجران و فراقت پناهش داده و در جايگاه راستى در جوار خويش جايش داده و
وَخَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِكَ، وَاَهَّلْتَهُ لِعِبادَتِكَ، وَهَيَّمْتَ قَلْبَهُ لِإِرادَتِكَ،
به معرفت خويش مخصوصش كرده و براى پرستش و عبادتت او را لايق كردى و در ارادت خويش دل شيدايش كردى
وَاجْتَبَيْتَهُ لِمُشاهَدَتِكَ، وَاَخْلَيْتَ وَجْهَهُ لَكَ، وَفَرَّغْتَ فُؤادَهُ لِحُبِّكَ،
و براى مشاهده جمالت انتخابش كردى و رويش را براى خودت از اغيار خالى كردى و دلش را براى محبت خويش فارغ كردى
وَرَغَّبْتَهُ فيما عِنْدَكَ، وَاَلْهَمْتَهُ ذِكْرَكَ، وَاَوْزَعْتَهُ شُكْرَكَ، وَشَغَلْتَهُ
و تنها بدانچه نزد تو است راغبش كردى و ذكر خويش را بدو الهام كردى و سپاسگزاريت را بدو نصيب كردى
بِطاعَتِكَ وَصَيَّرْتَهُ مِنْ صالِحى بَرِيَّتِكَ، وَاخْتَرْتَهُ لِمُناجاتِكَ،
و به طاعت خود سرگرمش ساختى و او را از بندگان شايسته ات گرداندى و براى مناجات خويش انتخابش كردى
وَقَطَعْتَ عَنْهُ كُلَّشَىْءٍ يَقْطَعُهُ عَنْكَ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ دَأْبُهُمُ
و بريدى از او هر چه را كه موجب بريدنش از تو گردد خدايا قرار ده ما را از كسانى كه شيوه شان در زندگى
الْإِرْتِياحُ اِلَيْكَ وَالْحَنينُ، وَدَهْرُهُمُ الزَّفْرَةُ وَالْأَنينُ، جِباهُهُمْ ساجِدَةٌ
شادمانى با تو و زارى به درگاه تو است و روزگارشان آه و ناله است پيشاني هاشان در برابر عظمتت به خاك
لِعَظَمَتِكَ، وَعُيُونُهُمْ ساهِرَةٌ فى خِدْمَتِكَ، وَدُمُوعُهُمْ سآئِلَةٌ مِنْ
افتاده و از ديدگانشان در خدمتت يكسره بيدار است و سرشكشان از
خَشْيَتِكَ، وَقُلُوبُهُمْ مُتَعَلِّقَةٌ بِمَحَبَّتِكَ، وَاَفْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَةٌ مِنْ مَهابَتِكَ،
ترس تو ريزان و دل هاشان به محبتت آويزان و قلب هاشان از هيبتت از جا كنده شده است
يا مَنْ اَنْوارُ قُدْسِهِ لِأَبْصارِ مُحِبّيهِ رآئِقَةٌ، وَسُبُحاتُ وَجْهِهِ لِقُلُوبِ
اى كه انوار قدسش براى ديدگان دوستانش در كمال درخشندگى است و پرتوافكني هاى جمالش براى قلوب
عارِفيهِ شآئِفَةٌ، يا مُنى قُلُوبِ الْمُشْتاقينَ وَيا غايَةَ امالِ الْمُحِبّينَ،
عارفان زداينده (چركيها) است اى آرمان دل مشتاقان و اى منت هاى آرزوى دوستان
اَسْئَلُكَ حُبَّكَ وَحُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ وَحُبَّ كُلِّ عَمَلٍ يُوصِلُنى اِلى قُرْبِكَ،
از تو خواهم دوستى خودت و دوستى دوستدارانت و دوستى هر عملى كه مرا به قرب تو واصل گرداند
وَاَنْ تَجْعَلَكَ اَحَبَّ اِلَىَّ مِمَّا سِواكَ، وَاَنْ تَجْعَلَ حُبّى اِيَّاكَ قآئِداً اِلى
و تو را در پيش من محبوب تر از ماسواى تو قرار دهد و از تو خواهم كه دوستيم را نسبت به تو جلودارم قرار دهى تا
رِضْوانِكَ، وَشَوْقى اِلَيْكَ ذائِداً عَنْ عِصْيانِكَ، وَامْنُنْ بِالنَّظَرِ اِلَيْكَ
مرا به رضوانت بكشاند و اشتياقم را به سويت چنان كنى كه بازدارنده از نافرمانيت باشد و بر من منت نِه به اينكه بر من توجهى
عَلَىَّ، وَانْظُرْ بِعَيْنِ الْوُدِّ وَالْعَطْفِ اِلَىَّ، وَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَكَ،
فرمايى و با ديده دوستى و عطوفت بر من بنگرى و رو از من مگردانى
وَاجْعَلْنى مِنْ اَهْلِ الْاِسْعادِ وَالْحِظْوَةِ عِنْدَكَ، يامُجيبُ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
و مرا از جمله سعادتمندان و بهره مندان نزد خود قرار دهى اى پاسخ دهنده اى مهربان ترين مهربانان.
افزودن دیدگاه جدید