Islam1955. قرائت ، متن و ترجمه مناجات خمس عشر: 5. مناجات دلدادگان
6 | مناجات الرّاغبين (مناجات راغبان و مشتاقان حق) | ![]() |
845 | 0:13:39 |
الخامِسة: «مُناجات الرّاغِبين»
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اِلهى اِنْ كانَ قَلَّ زادى فِى الْمَسيرِ اِلَيْكَ، فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنّى بِالتَّوَكُّلِ
خدايا اگر توشه ام براى پيمودن راه بسوى تو اندك است ولى گمانم به توكل و اعتماد
عَلَيْكَ، وَاِنْ كانَ جُرْمى قَدْ اَخافَنى مِنْ عُقُوبَتِكَ، فَاِنَّ رَجآئى قَدْ
بر تو نيكوست و اگر جرم و گناهم مرا از كيفر تو ترسناك كرده ولى اميدم به من
اَشْعَرَنى بِالْأَمْنِ مِنْ نِقْمَتِكَ، وَاِنْ كانَ ذَنْبى قَدْ عَرَضَنى لِعِقابِكَ فَقَدْ
نويد ايمنى از انتقامت را مى دهد و اگر گناهم مرا در سر راه كيفرت قرار داده ولى
اذَنَنى حُسْنُ ثِقَتى بِثَوابِكَ، وَاِنْ اَنا مَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الْأِسْتِعْدادِ
اعتماد خوبى كه به تو دارم مرا به پاداش نيكت آگاه كرده و اگر غفلت و بى خبرى مرا از آمادگى
لِلِقآئِكَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِكَ، وَ الائِكَ، وَاِنْ اَوْحَشَ ما بَيْنى
براى شرفيابى درگاهت به خواب عميقى فرو برده ولى معرفت و آگاهى از كرم و بخشش هايت مرا بيدار كرده و اگر زياده روى
وَبَيْنَكَ فَرْطُ الْعِصْيانِ وَالطُّغْيانِ، فَقَدْ انَسَنى بُشْرَى الْغُفْرانِ
در نافرمانى و سركشى ميان من و تو را تيره ساخته ولى مژده آمرزش و خوشنود شدنت مرا به همدمى و انس با
وَالرِّضْوانِ، اَسْئَلُكَ بِسُبُحاتِ وَجْهِكَ، وَبِاَنْوارِ قُدْسِكَ، وَاَبْتَهِلُ اِلَيْكَ
تو كشانده از تو خواهم به تابش هاى جمالت و به انوار ذات مقدست و زارى كنم به درگاهت براى
بِعَواطِفِ رَحْمَتِكَ، وَلَطآئِفِ بِرِّكَ، اَنْ تُحَقِّقَ ظَنّى بِما اُؤَمِّلُهُ مِنْ
جلب عواطف مِهرت و دقائق احسانت كه حقيقت بخشى به گمانم در آنچه از تو آرزومندم از
جَزيلِ اِكْرامِكَ، وَجَميلِ اِنْعامِكَ فِى الْقُرْبى مِنْكَ، وَالزُّلْفى لَدَيْكَ،
بخشش فراوان و احسان نيكو در مورد تقرب به تو و نزديكى به حضرتت
وَالتَّمَتُّعِ بِالنَّظَرِ اِلَيْكَ، وَها اَنَا مُتَعَرِّضٌ لِنَفَحاتِ رَوْحِكَ وَعَطْفِكَ،
و بهره مند شدن از تماشاى جمالت و اينك من خود را در معرض نسيم جان بخش لطف و توجهت درآورده
وَمُنْتَجِعٌ غَيْثَ جُودِكَ وَلُطْفِكَ، فآرٌّ مِنْ سَخَطِكَ اِلى رِضاكَ، هارِبٌ
و خواهان باران جود و احسانت هستم و از خشمت به سوى خوشنوديت گريخته و از خودت بدرگاه خودت فرار كرده ام
مِنْكَ اِلَيْكَ، راج ٍ اَحْسَنَ ما لَدَيْكَ، مُعَوِّلٌ عَلى مَواهِبِكَ، مُفْتَقِرٌ اِلى
و اميد بهترين چيزى را كه نزد تو است دارم و بر بخشش هاى تو اعتماد و توكل كرده ام و نيازمند به سرپرستى
رِعايَتِكَ، اِلهى ما بَدَاْتَ بِهِ مِنْ فَضْلِكَ فَتَمِّمْهُ، وَما وَهَبْتَ لى مِنْ
و نگهدارى توام خدايا بدانچه از فضل خود درباره من دست زدى به پايانش رسان و آنچه از كرمت بر من
كَرَمِكَ فَلا تَسْلُبْهُ، وَما سَتَرْتَهُ عَلَىَّ بِحِلْمِكَ فَلا تَهْتِكْهُ، وَما عَلِمْتَهُ
بخشيدى آن را از من مگير و آنچه را به بردبارى خويش بر من پوشانده اى آشكارش مكن و كارهاى
مِنْ قَبيحِ فِعْلى فَاغْفِرْهُ، اِلهى اِسْتَشْفَعْتُ بِكَ اِلَيْكَ، وَاسْتَجَرْتُ بِكَ
زشتى را كه من انجام داده ام برايم بيامرز خدايا خودت را به درگاهت شفيع آورم و از تو به خودت
مِنْكَ، اَتَيْتُكَ طامِعاً فى اِحْسانِكَ، راغِباً فِى امْتِنانِكَ، مُسْتَسْقِياً وابِلَ
پناه برم به درگاهت آمده ام در حالى كه آزمندم به احسانت مشتاقم به دريافت بخششت تشنه ام به باران رحمتت
طَوْلِكَ، مُسْتَمْطِراً غَمامَ فَضْلِكَ، طالِباً مَرْضاتَكَ، قاصِداً جَنابَكَ،
باران جويم از ابر فضل و احسانت جوياى اسباب خشنوديت هستم و عازم تشرف به آستانت گشته ام
وارِداً شَريعَةَ رِفْدِكَ، مُلْتَمِساً سَنِىَّ الْخَيْراتِ مِنْ عِنْدِكَ، وافِداً اِلى
در جويبار عطايت وارد گشته و خواهشمند بهترين نيكي هاى تو هستم بار نياز به درگاه
حَضْرَةِ جَمالِكَ، مُريداً وَجْهَكَ، طارِقاً بابَكَ، مُسْتَكيناً لِعَظَمَتِكَ
حضرت تو فرود آورده و ذات تو را خواهانم كوبنده ام در رحمتت را و خوارم در برابر عظمت
وَجَلالِكَ، فَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ مِنَ الْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ، وَلا تَفْعَلْ بى
و جلالت پس انجام ده در بارهام آنچه را تو شايسته آنى از آمرزش و مهربانى و انجام مده درباره ام
ما اَنَا اَهْلُهُ مِنْ الْعَذابِ وَالنِّقْمَةِ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
آنچه را من سزاوار آنم از عذاب و انتقام به مهربانيت اى مهربان ترين مهربانان.
افزودن دیدگاه جدید