قاتل ابن زیاد ملعون

و مدائنى گفت:

يكى از حاضران مجلس او مردى بود از بكر بن وائل جابر يا جبير مى گفتندش، چون آن كار زشت از ابن زياد بديد، پيش خود گفت: با خدا پيمان بستم كه اگر دو كس بر ابن زياد خروج كند، من يكى از آنان باشم و چون مختار به خونخواهى حسين عليه السّلام برخاست (او با مختار شد). وقتى سپاه شام براى سركوبى او آمدند و دو سپاه روبرو شدند، اين مرد به مبارزه بيرون آمد و مى گفت:

و كلّ شىء قد أراه فاسدا                           الاّ مقام الرّمح في ظلّ الفرس

يعنى: «هر چيزى را تباه و بيهوده بينم مگر افراشته بودن نيزه در سايهء اسب».

و بر آن صفوف تاخت و فرياد زد: اى ملعون ملعون زاده و دست نشاندهء ملعون! مردم از گرد ابن زياد بپراكندند، او و ابن زياد در هم آويختند، پس هر يك بر ديگرى نيزه فرو برد كه هر دو بيفتادند. و كشته شدند و قول ديگر آنكه قاتل ابن زياد، ابراهيم بن مالك اشتر بود و پس از اين ياد كنيم.

 

و هم در تذكرهء سبط است كه ابن سعد در طبقات گويد:

مرجانه مادر ابن زياد با او گفت: اى پليد نجس! پسر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را كشتى؟ به خدا سوگند كه بهشت را هرگز نخواهى ديد.

آنگاه ابن زياد همهء سرها را در كوفه بر چوب نصب كرد و بيش از هفتاد سر بود، اول سر كه پس از سر مسلم بن عقيل در كوفه نصب شد، اين سرهاى مطهّر بود.

افزودن دیدگاه جدید