وصف اسراء از زبان امام سجاد علیه السلام

وصف اسراء از زبان امام سجاد علیه السلام

در كتاب مصابيح خواندم باسناده روايت كرده است از جعفر بن محمد عليهما السّلام از پدرش كه او از على بن الحسين عليهما السّلام پرسيد: شما را بر چه نوع ستورانى نشانيدند؟

فرمود: مرا بر شترى لنگ بى روپوش نشانيده بودند و سر حسين عليه السّلام را بر علمى برافراشته بودند و زنان پشت سر من بر استرانى همه ناهموار و معيوب و گروهى از شاطران چابك سوار در دنبال و بر گرد بودند، نيزه در دست، اگر مى ديدند اشك از چشمى روان است، با نيزه بر سر او مى زدند تا به دمشق در آمديم. مردى فرياد زد: اينان اسيران آن خاندان ملعونند.

سيّد گويد: آيا چنين بلايى براى پدر و مادر و عزيزان تو هرگز اتّفاق افتاد؟!  البتّه در انديشهء تو و هيچ مسلمان، بلكه كافرى كه رتبت و شأن پادشاه‌زادگان را بداند، تصوّر آن آسان نيست.

 

مؤلف گويد: چون اواخر روز عاشورا شد، برخيز و بايست و بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مولانا امير المؤمنين عليه السّلام و مولانا حسن بن على و سيدتنا فاطمهء زهرا و عترت طاهرين ايشان سلام كن و با دل شكسته و چشم گريان و زبانى خاضع آنان را تسليت ده به اين مصيبت و از خداى تعالى عذر خواه از تقصير در واجب، براى آنكه مشكل است كسى به لوازم اين مصيبت هائل چنان كه در خور آن است، قيام كند.

افزودن دیدگاه جدید