هلالِ یک شبه ام تو آفتاب منی

هلالِ یک شبه ام تو آفتاب منی
به نوک نیزه مَهِ به خون خضاب منی
سایه بان محملم تازه شد داغ دلم
واحسینا واحسین! واحسینا واحسین!

کبودیِ بدنم لباس ماتم تو
بخوان بخوان که دلم گرفته از غم تو
پیش چشم زینبت، خون روان است از لبت
واحسینا واحسین! واحسینا واحسین!

شکسته قلب مرا شکستن سر تو
که لاله گون شده نی زخون حنجر تو
شعله بر دل می زنم، سر به محمل می زنم
واحسینا واحسین! واحسینا واحسین!

دلِ شکسته ی من دو جا بُوَد به برت
گهی کنار تنت، گهی به دور سرت
دل بُوَد سوی توام زائر روی توام
واحسینا واحسین! واحسینا واحسین!

بیا جلو به فدای خون حنجر تو
که گشته قسمت من زیارت سر تو
جان زهرای بتول، این زیارت کن قبول
واحسینا واحسین! واحسینا واحسین!

مطیع حکم تو و اوامر تو منم
بگو که جان بدهم، بگو که سر شکنم
با دهانِ خون فشان، نوک نی قرآن بخوان
واحسینا واحسین! واحسینا واحسین!

افزودن دیدگاه جدید