بخشش حسینی: 7 - سخاوت حسين از زبان معاويه

 

عبدالله بن مسلم مروزى معروف به ابن قتيبه نقل مى كند كه معاويه از مكه به مدينه بر مى گشت و براى امام حسن و حسين و عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبير و عبدالله صفوان ابن اميه هدايایى فرستاد. اين هدايا شامل لباس و عطر و مقدارى پول نقد بود. به حاملين هدايا دستور داد دقيقا متوجه باشيد كه آن اشخاص چه مى گويند و اين هدايا را به چه نحو مصرف مى رسانند.

پس از رفتن آنان معاويه به حاضرين مجلس گفت: مى خواهيد من بگويم كه اين قوم هدايا را چگونه به مصرف مى رسانند، مثل آنكه در پيش آنان ايستاده ام؟

گفتند: بگو.

معاويه گفت: حسن بن على عليه السلام از عطريات مقدارى به زنان حرم خود مى دهد و بقيه را بين حاضرين مجلس خود تقسيم مى كند و منتظر غائبين نمى شود.

امام حسين اين هدايا را نخست ميان ايتام شهيدان صفين كه در حضور پدرش به شهادت رسيده بودند، تقسيم مى كند و اگر چيزى باقى ماند، شترها را خريده نحر مى كند و گوشت آنها را بين فقرا تقسيم مى كند و شير خريده و قسمت مى كند.

اما عبدالله بن جعفر به غلام خود بديح مى گويد كه قرض هاى مرا پرداخت كن و بقيه را در احتياج خودم صرف كن.

اما عبدالله بن عمر اول به فقراى عدى مى دهد و اگر چيزى باقى ماند، براى عيال خود ذخيره مى كند.

اما عبدالله بن زبير قاصد من به خانه او مى رود و او مشغول تسبيح گفتن است و توجهى به قاصد من ندارد. دوباره مراجعه مى كند و به بعضى خدمه ها مى گويد از قاصد معاويه چيزها را بگيريد خدا به وى جزاى خير دهد. او به ظاهر متوجه هدايا نمى شود، در حالى كه در نظر او از كوه احد بزرگ تر است. سپس وارد خانه مى شود هدايا را مورد دقت قرار مى دهد و مى گويد: برداريد، اينها بر عهده من است و يك روزى بايد اعاده كنم اينها را بر پسر هند.

اما عبدالله بن صفوان گويد: اين تحفه ناچيز است، برگردانيد. و اگر دوباره برگشت، قبول مى كنيم. همه فرستادگان برگشتند و عينا پيشگويى معاويه را گفتند. وى گفت: من پسر هندم و به اخلاق قريش، از خودشان آشناترم.

(عيون الاخبار ابن قتيبه، ج 3، ص 40)

 

 

بخشش در كلام امام حسين (علیه السلام)

«اى مردم! در مكارم اخلاق سبقت بگيريد و بدان مبادرت ورزيد. بشتابيد به سوى غنيمت ها. از معروف نشماريد آنچه را كه در تحصيل آن عجله و شتاب نكرده ايد. با شكيبايى و نظر صائب و بر آوردن حاجات براى خود مدح و ثنا كسب كنيد و با برتر نشينى خود را مذموم نسازيد. هر وقت كسى به كسى نيكى كند و بعدا ببيند كه در برابر احسان او تشكر نمى كند ناراحت نباشد، خداوند جزاى نيكى او را عهده دار است و خداوند عطايش بزرگ و پاداشش معظم است.

بدانيد احتياجات مردم به شما از نعمت هاى خداوند بر شما است؛ پس در اداى حقوق نعمت خسته و ملول نباشيد كه بر شما نقمت گردد.

بدانيد عمل به معروف سپاس آور است و پاداش به دنبال دارد. اگر عمل نيك را به صورت يك مرد مشاهده مى كرديد، هر آينه مى ديديد آن را خوبرو و زيبا كه تماشاگران را دلشاد مى كرد و اگر كردار بد را مشاهده مى كرديد، مى ديديد آن را زشت و بدنما كه دل ها از آن در فرار است و چشم ها از ديدنش پوشيده مى شود.

 

اى مردم! هر كس بخشش كند سرور و بزرگ است و هر كه بخل ورزد، ذليل و خوار است.

و دست بازترين مردم كسى است كه عطاء، به كسانى كند كه از آنها اميد نداشته

و بخشاينده ترين مردم آن است كه با وجود قدرت بر انتقام، ببخشايد.

وصله رحم كننده ترين مردم كسى است كه با قطع كننده صله رابطه برقرار كند.

تنه درختان كه در جايگاه خود و ريشه ايستاده اند، با شاخه هايى كه فروعات تنه است بالا مى روند.

هر كه به برادرش در خير رسانيدن پيشقدم شود، فرداى قيامت آن را باز يابد

و هر كه به برادرش در خير رسانيدن پيشقدم شود، فرداى قيامت آن را بازيابد

و هر كه در عمل نيك به برادر خود خداوند را منظور كند، خداوند در روز نيازمندى به او پاداش مى دهد و بلاى دنيا و آخرت را از او بر مى گرداند

و هر كه غصه اى را از برادر دينى زايل كند، خداوند اندوه دنيا و آخرت را از او برطرف مى سازد

و هر كه نيكى كند خداوند نيكوكاران را دوست دارد.»

افزودن دیدگاه جدید