سیره عبادی حسين (علیه السلام) قبل از عاشورا (4)

سیره عبادی حسين (علیه السلام) قبل از عاشورا (4) 

18 - اقسام عبادت كنندگان

امام حسين عليه السلام فرمود:

جمعى خدا را مى پرستند به منظور رغبت به ثواب و پاداش عمل. اين عبادت تجار است؛ يعنى عمل را در مقابل اجرت انجام مى دهند و عمل آنان به تجارت شباهت دارد و جمعى عبادتشان از ترس موالى كار مى كنند و مردانى كه عبادت را به منظور تشكر و سپاسگزارى در مقابل نعمت هاى خدا انجام مى دهند، اين رقم عبادت شيوه آزادگان است.( تحف القول، ص 246، بحار، ج 78، ص 117)

 

19 - چقدر نيكوست كلام تو

ابن عساكر نقل مى كند كه نافع بن ازرق - رهبر فرقه خوارج - به حسين عليه السلام عرض كرد: خدايى را كه مى پرستى براى من توصيف كن.

امام فرمود:

اى نافع! هر كس دين خود را بر قياس بسازد همواره در اشتباه است و در راه به رو در افتد. و با اعوجاج از دنيا كوچ كند و گمراه گردد و سخنان نازيبا گويد. خدا به حواس درك نمى شود و به مردم قياس نگردد. نزديك است ولى به مكان مانند نزديكى موجودات به يكديگر نيست و دورى او به مكان مثل دورى كسى كه دورى جسته باشد نيست، بلكه مقصود از دورى وى از اشياء منزه شدن او از صفات ممكنات است. او يگانه است و تبعيض و تجزيه و تركيب در او راه ندارد و به نشان ها و به علامات وصف شده غير از او كه بزرگ و بلند پايه است، خدايى نيست.

ابن ازرق با شنيدن سخنان امام گريست و گفت: «ما أحسن كلامك» يعنى: چقدر نيكو است كلام تو.

حسين عليه السلام فرمود: به من رسيده كه تو بر پدرم و برادرم و بر من گواهى كفر مى دهى.

ابن ارزق گفت: به خدا سوگند يا حسين! محال است كه اين ناسزا از من صادر شود، به يقين شما چراغ اسلام و ستارگان احكام خداييد. يعنى مردم بايد از انوار علوم و معارف شما روشنى بجويند و در تاريكى ها به ستاره هاى وجود شما هدايت بشوند.( سموالمعنى، ص 148)

سپس حسين عليه السلام به آيه شريفه (وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ)،(كهف/82) استشهاد فرمود و حجت را بر او تمام كرد.(سموالمعنى، ص 148)

 

20 - اهتمام در رعايت حقوق مردم

مردى به نام عبدالرحمان، به يكى از فرزندان امام حسين عليه السلام سوره حمد را آموخت كه آن حضرت به پاداش كار فرهنگى اش هزار دينار و هزار جامه و انبوهى زر و زيور و وسايل زندگى به او بخشيد و در برابر شگفت زدگى معلم از اين همه بزرگوارى و حق شناسى و رعايت حقوق معنوى معلم فرمود:

«اينها در برابر عظمت و ارزش كار تو ناچيز است.»( بحار الانوار، ج 44، ص 191)

(ويژيگى هاى امام حسين عليه السلام، ص 96)

 

21 - تفسير صمد

شيخ صدوق عليه الرحمه روايت كرده: اهل بصره به امام حسين عليه السلام نامه نوشته، از معنى صمد پرسش كردند. امام در ضمن نصيحت و دعوت آنان به ترك مجادله، روايتى از جد بزرگوارش نقل كرد كه:

هر كس بدون علم، به تفسير قرآن دست بيازد جايگاه خود را در آتش فراهم مى آورد. امام پس از نقل روايت به تفسير صمد پرداخت و فرمودند:

خود پروردگار در قرآن احد را به صمد تفسير كرده است: گفته «الله أحد الله صمد» سپس تفسير كرد كه كسى والد او نيست و از كسى متولد نشده و او نظير و همتايى ندارد و خارج نشده از او چيزى جرم دار مانند فرزند يا غيره كه از مخلوقات سر مى زند مانند تنفس و چرت زدن و خواب و خاطره همّ و غمّ و بهجت و سرور، خنده، گريه، خوف، رجاء، رغبت اشتياق، نوميدى، گرسنگى، اسيرى و منزه است پروردگار از اينكه چيز لطيف و يا كثيف از او متولد شود و سر زند (ولم يولد) يعنى: خداوند منزه و پيراسته است از آنكه از چيزى متولد شود مانند چيزهاى ديگر كه از عناصر و منابع خودش متولد مى گردند، مانند چارپايان، ميوه جات، نباتات، درختان و امثال آنها.( توحيد صدوق، ص 90؛ معادن الحكمه فيض كاشانى، ج 2، ص 48)

(شخصيت حسين قبل از عاشورا، ص 199)

 

22 - صوت دلنشين امام حسين (علیه السلام)

يكى از محاسن خطيب، خوش آهنگ بودن او است كه با صداى گرم و دلنشين خود هنگام سخن گفتن دل ها را متوجه خود و گوش ها را آماده شنيدن و نفس ها را ساكت و آرام گرداند و اين خصيصه در رسول اكرم (ص) به حد كمال بود و حسين عليه السلام كه شبيه ترين مردم به رسول خدا صلى الله عليه و آله بود در آهنگ و لهجه و نطق و گرمى صدا و دلنشينى گفتار به جدّ خود شباهت كامل داشت.

وقتى قرآن مى خواند، همه شنوندگان را بر خود مى لرزاند و وقتى سخن مى گفت همه را مجذوب خود مى گردانيد. از صداى دلنشين او موها بر بدن راست مى شد.

افزودن دیدگاه جدید