امروز روز رونق دين پيمبر است

امروز روز رونق دين پيمبر است ----- امروز روزجلوه آيين داور است 
امروز روز تقويت دين مصطفى است ----- امروز روزتهنيت شرع انور است 
امروز از ولايت سالار اوليا ----- دين را همه كمال وجمال است و زيور است 
امروز روز شادى و هنگام عشرت است ----- امروزروز باده و دوران ساغر است 
امروز باده اى ز مبارك خم غدير ----- در جام خلق ازكف ساقى كوثر است 
آن باده اى كه در دل عالم روان فزاست ----- آن باده اى كه در گل آدم مخمر است 
آن باده اى كه در طلب ساغرش مدام ----- خورشيد وماه ، گردان بر چرخ اخضر است 
هان اى نگار زهره بناگوش نوش لب ----- زان ده مراكه همچو لبت روح پرور است ...
اى رخ به رنگ آذر و پيكر به لطف آب ----- زان آب ده كه طبعش چون طبع آذر است 
مى همچو آب كوثر، آن را حلال باد ----- كش در كنارچون توبت حور منظر است ...
تركا قسم به موى تو كز تاب روى تو ----- جانم بودچو موى كه در آتش اندر است 
عيد است و بوسه خواهم از آن لعل شكرين ----- دانى شگون عيد به نقل است و شكر است 
امروز عيد ملت اسلاميان بود ----- روز كمال دين خداوند داور است 
ايام برقرار به نيروى ملت است ----- اسلام استوار به بازوى حيدر است 
حبل المتين امام مبين پيشواى دين ----- كش قدر ورتبه از نظر و هم برتر است 
استاد كارخانه صنع خدا، على ----- كز صنع اوعلامتى ، اين هفت منظر است 
اعظم ولى بار خدا شاه لافتى ----- آن واجبى كه جامه امكانش در بر است 
عقل نخست ، صادر اول ، ولى حق ----- كايجاد را به اوسمت فعل و مصدر است 
جز او، كه بر خزينه فيض خدا امين ؟ ----- جز او، كه برمدينه علم نبى در است ؟ 
عنوان انما به ولايش موشح است ----- طغراى هل اتى به عطايش مسطر است 
رايش به ده عقول ، امير مدبر است ----- حكمش به نه سپهر، قضاى مقدر است 
مهرش به چرخ ، واسطه عقد هفت باب ----- لطفش به خاك ، رابطه چار مادر است 
او را ولايت افسر تارك بود ولى ----- از تارك مبارك او فخر افسر است 
گر خطبه ولايت او بايدت شنيد ----- بشنو كه حق خطيب وى و عرش منبر است 
يا ايهاالرسول به ابلاغ جبرئيل ----- درشان او ز قول خداوند اكبر است 
جشنى است از ولايت او در نه آسمان ----- ليكن درآستان رضا جشن ديگر است 
سلطان طوس بوالحسن آن شمسه شموس ----- شاهى كه شمع دوده موسى بن جعفر است 
غوث انام قبله امت امام دين ----- كاو سوى حق به خلق دليل است و رهبر است ...
در آستان اقدسش امروز چون بهشت ----- بزمى پى ولايت جدش مقرر است 
بزمى كه با سپهر ز رفعت مقابل است ----- بزمى كه بابهشت به خوبى برابر است
بزمى كه فيض سرمد در آن فراهم است ----- بزمى كه عمر جاويد آن جا ميسر است 
خدام آستان رضا انجمن در آن ----- مانند رشته اى كه در آن رشته گوهر است

افزودن دیدگاه جدید