6 ماه تا ظهور امام زمان

مقدمه

روزانه شاهد اتفاقات زيادي هستيم و اخبار متنوعي را مي شنويم . در نقطه اي زمزمه اي از يك ويراني مي آيد و در نقطه ديگر توفاني خانمان برانداز رخ مي دهد . در كشوري كودتاي نظامي مي شود و در كشور ديگري جنگ و كشتاري وحشيانه اتفاق مي افتد . پشت سر هم و بدون حتي لحظه اي توقف اين جريان ها به وقوع مي پيوندد . مردم اگر اين همه اخبار و اطلاعات را خود به خود از ياد نبرند خود تلاش مي كنند كه آنها را فراموش كنند . آيا هيچ از خود پرسيده ايد شايد برخي از اين اتفاقات نويد نزديك شدن لحظه ديدار و زمان ظهور مهدي (ع) باشند ؟

بسياري از مردم ما اصلاً نمي دانند كه نشانه ظهور يعني چه ؟ چون تا به حال چيزي در اين باره نشنيده اند و خود به دنبال جست و جوي چنين مطلبي نبوده اند . لذا با ديدن چنين جريان هايي از آنها بي تفاوت رد مي شوند كه گويي اتفاقي نيفتاده است . نتيجه مواجه شدن بعضي ديگر هم با اين وقايع چيزي جز ايجاد شك و شبهه در اذهان آنها نيست . آن هم به حدي كه قدرت تشخيص خود را به كل از دست داده و مبهوت و متحير مي شوند .

انواع ظهور

همانگونه كه غيبت حضرت ولي عصر (ع) به دو بخش صغري و كبري تقسيم شده است در مورد ظهور حضرتش هم ظهور اصغر و ظهور اكبر را مي توان ديد .

برخي از مسائلي كه شايد در عصر ظهور اصغر ديده شوند از اين قرار است :

1.       بالا رفتن سطح فهم عمومي و پيشرفت دانش و فناوري

2.       دلبسته شدن مردم به امام عصر (ع) و ازدياد ياد حضرت

خوشبختانه در اين روزها مي بينم كه دهها و صدها كتاب و مقاله در تمام جهان اسلام با سبك و سياقهاي مختلفي ابعاد موضوع را مورد بررسي قرار مي دهند و اين همان چيزي است كه مي تواند مطلوب واقع شود . البته قابل ذكر است كه اين فعاليت ها منحصر به شيعه نمي شود بلكه ديگر مذاهب و مكاتب هم در اين زمينه به طور قابل توجهي فعاليت مي كنند .

3.       صحبت هاي عمومي در جهان در مورد تشكيل حكومت جهاني واحد

اين گونه ديدگاه ها و تشكيل سازمان هاي بين المللي خود حكايت از آن مي كند كه جهان نيازمند حكومت واحد جهاني است كه بتواند امنيت ، آرامش و عدالت را در آن حاكم كند كه جز حكومت جهاني حضرت مهدي (ع) هيچ چيز نمي تواند پاسخگوي نيازهاي مردم جهان باشد و اين مورد خود دليلي آشكار بر طلوع آن فجر مقدس در پس دوران ظهور اصغر است .

شگفتيهاي دوران پيش از ظهور

1.       پر شدن زمين از ظلم

2.       پديد آمدن فتنه ها و شدت يافتن و زياد شدن جريان هاي هولناك

3.       ناشكيبايي ناشي از سختي روزگار و گرفتاري شديد مردم

4.       سردرگمي و تزلزل در افكار و عقايد

5.       جنگ و كشتار بسيار

روايت جامع نبوي در توصيف آخرالزمان

شايد بهترين روايتي كه مفصلاً به آنچه تا به حال گفتيم مي پردازد اين حديث نبوي است كه ابن عباس مي گويد : ( البته اين قسمت به طور خلاصه نوشته شده است )

« در حجه الوداع با رسول خدا (ص) مشغول انجام مناسك حج بوديم كه حضرت حلقه در كعبه را گرفته و رو به ما كردند و فرمودند : « آيا مي خواهيد شما را از نشانه ها و حوادث پيش از ظهور (قيامت) خبردار كنم ؟ » سلمان كه از همه به ايشان نزديك تر ايستاده بود گفت : « بلي يا رسول الله » ايشان فرمودند : « از جمله آنها ضايع و تباه كردن نماز و تبعيت از شهوت ها ، متمايل شدن به هواهاي نفساني ، تكريم و بزرگداشت ثروتمندان و مال پرستان و فروختن دين به قيمت دنياست . در اين زمان است كه قلب مومن در درونش همانند نمك در آب حل مي شود ، چرا كه منكرات ، كژي ها و كاستي ها را مي بيند و قدرت تغيير دادن آنها را ندارد . و به دنبال آن حاكمان و اميران ستمكار پيدا مي شوند و مردم به خيانت كاران اعتماد مي كنند . در آن زمان است كه منكرات و انحرافات معروف و خوب و اعمال پسنديده منكر و ناپسند شمرده مي شود . شخص خائن معتمد و شخص امين خائن خوانده مي شود . دروغگو را تاييد و راستگو را طرد مي كنند . زكات و فيء كه حق عمومي و همگاني است غنيمت و بهره شخصي شمرده مي شود . شخص به والدينش ستم مي كند و در عين حال به دوستش خدمت و نيكي و آنجاست كه ستاره گنهكاري طلوع مي كند . در چنين شرايطي است كه مرد با همسرش در تجارت شريك مي شود ، خوي و عادت هاي شخصي و باطل زياد شده و خوبيها به شدت كم مي شود . در آن زمان مردان به زنان و زنان به مردان شبيه مي شوند . در آن زمان مساجد را همانند كليساها و كنيسه ها تزيين مي كنند و قرآن ها را طلاكاري و زينت ، مناره ها بلند مي شوند و دسته ها زياد مي شوند . در آن زمان ربا علني مي شود و با اجناس ممتاز رشوه و معامله مي كنند . دين رها مي شود و مقام و منزلت دنيا رفيع مي گردد . در آن زمان ثروتمندان امتم براي تفريح و سياحت ، افراد عادي براي تجارت و كسب درآمد و فقرا براي ريا و خودنمايي به حج و عمره مي روند . در آن زمان اشرار و بدان به خوبان مسلط مي شوند . دروغ علني مي شود و لجاجت نمايان مي گردد . با لباس ها به هم فخر مي فروشند و مباهات مي كنند و ... »

پيشگوييهاي محقق شده در طول تاريخ

1.       اختلاف اهل مشرق و مغرب

2.       انحراف جامعه اسلامي

3.       ظهور علم در شهر قم

از جمله حديث نقل شده حديث زير مي باشد كه از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمودند :

« كوفه از مومنين خالي خواهد شد و علم از آن رخت برخواهد بست همانند ماري كه به سوراخ خويش خزيده باشد . سپس در شهري كه به آن قم مي گويند نمايان مي شود و آنجا معدن علم و فضل مي گردد به طوري كه هيچ مستضعفي از لحاظ ديني روي زمين باقي نمي ماند ... »

اين موضوع در دهه گذشته پيش آمده است و عظمت امامان (ع) را زماني متوجه مي شويم كه بدانيم امام از ظهور علم ديني در قم در حالتي خبر مي دهند كه حتي موقعيت مكاني اين شهر در زمان ايشان هنوز ناشناخته بود و پس از گذشت قريب هزار و دويست سال اين شهر مركز مطالعات و شهر علم شيعه گشت .

علايم حتمي ظهور

اين علايم حتمي آن طور كه در روايات زيادي از آنها ياد شده پنج نشانه اند ؛ امام صادق (ع) فرمودند :

« پنج چيز قبل از قيام قائم (ع) رخ مي دهد : 1.خروج يماني 2.خروج سفياني 3.منادي اي كه از آسمان ندا مي دهد 4.فرو رفتن در بيابان 5.كشته شدن نفس زكيه

تقويم حوادث سال ظهور

(جريانات و اتفاقات ماه رجب )

شورش سفياني

مردي شورش مي كند كه به او سفياني گفته مي شود ( عثمان بن عنبسه از تبار ابوسفيان و از نسل يزيدبن معاويه ) در وادي يابس واقع در محدوده شامات نمايان مي گردد . او سمبل و نمونه آن دسته از حكام و فرمانروايان كشورهاي اسلامي است كه در عين انحرافاتشان با حق سر ستيز دارند كه بعد از وي چنين كساني ديده نخواهند شد و پس از او نسل چنين سردمداراني منقرض خواهد گشت . زمان خروج و شورش او طبق روايات معتبر در ماه رجب است و احتمالاً در دهة آخر و روز جمعه مي باشد كه ميان ظهور حضرت در مكه مكرمه و شورش سفياني تنها شش ماه فاصله است .

امام صادق (ع) مي فرمايند :

« سفياني از نشانه هاي حتمي است و آغاز شورش او در ماه رجب خواهد بود . بر نواحي و شهرهاي پنجگانه ، نه ماه حكومت مي كند و حكومتش حتي يك روز هم بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد . »

امام باقر (ع) مي فرمايند :

« سفياني و قائم هر دو در يك سال نمايان مي شوند . »

در حديث ديگري فرمودند :

« خارج شدن سفياني و يماني و سيد خراساني در يك سال و يك ماه و يك روز است . به همان ترتيب كه دانه هاي تسبيح به دنبال هم مي آيند ، آنها پشت سر هم و بلافاصله نمايان مي شوند . »

مقر فرماندهي سفياني در زمان حكومتش شام خواهد بود و اهالي آنجا به جز تعداد كمي از او پيروي خواهند كرد . سفياني در اين زمان بر مناطق پنجگانه دمشق ، حمص ، فلسطين ، اردن و قنسرين حكومت مي كند . وقتي كه تا اين حد مسير را براي خود هموار مي بيند به عراق هم طمع مي كند و به اين فكر مي افتد كه سپاهي را به آنجا گسيل دارد . لذا با سپاهي كه حداقل هشتاد هزار نفر نيرو دارد و خود فرماندهي آن را بر عهده گرفته به آنجا مي رود . در ميان راه با سپاهي كه فرمانرواي عراق براي دفع و مقابله با آنها گسيل داشته ، مواجه مي شود . ترك ها (روس ها) و روميان (اروپاييان و آمريكاييها) هم به آتش جنگ دامن زده و خود هم در آن شركت مي كنند . جنگ طولاني و شديدي در مي گيرد و حدود صد هزار نفر كشته مي شوند . در پي اين جنگ سفياني پيروز و وارد عراق مي گردد . سپس راهي كوفه شده و درآنجا دست به كشتار و اعدام و اسير كردن مردم مي زند . با هموار گشتن جريان حكومت وي در عراق به لشكر كشي به ايران هم طمع كرده و راهي آنجا مي شود . در حوالي باب اصطخر (شيراز) در جنگي با سيد خراساني روبرو مي شود . ميان آنها جنگ خانمان برانداز و شديدي صورت مي گيرد كه پرچم هاي سياه به فرماندهي شعيب بن صالح پيروز شده و لشكر سفياني متواري و فراري مي شوند . اين اولين شكست سفياني پس از آن همه پيروزي هاي پي در پي و سريعش در گذشته است . سفياني در عين حال به ديار حجاز هم طمع كرده و سپاهي را به فرماندهي حُزَيمه كه از بني اميه است به آنجا اعزام مي كند . ( اكثر روايات بر اين كه خود سفياني در اين سپاه نيست تاكيد مي كنند . ) سپاه با تمام نيروها و امكاناتش به سمت مدينه حركت مي كند و اين در حالي است كه در اين ايام حضرت مهدي (ع) در آغازين روزهاي ظهور خويش در مكه به سر مي برند و پيگير اخبار سفياني هستند . سفياني سپاهي مجهز را به سمت مكه گسيل مي دارد كه با معجزه الهي بيابان اين سپاه را مي بلعد و جر دو نفر اثري از بقيه نمي ماند .

مدتي كوتاه بعد از بلعيده شدن سپاه سفياني در بيابان حضرت مهدي (ع) حركت مي كند و او را با سپاهش به عراق باز مي گرداند و او را در منطقه رمله به هلاكت مي رساند . بعد از اين حادثه حضرت بر تمام منطقه اي كه سفياني بر آن حكومت مي كرد تسلط مي يابد .

قيام يماني

احاديث شريف ما از اين جنبش به عنوان پرچم هدايت ياد مي كنند كه همزمان با شورش سفياني در شام ، او هم در يمن قيام كرده و مردم را به حق و حقيقت دعوت مي كند و اجابت دعوتش واجب است . پس از حركت به سمت عراق و شام و ملاقاتش با سيد خراساني در جنگ با سفياني او را ياري مي رساند . يماني از فرزندان زيدبن الحسين (ع) است .

( حوادث ماه رمضان )

نشانه ها و دلايلي كه در اين ماه نمايان مي گردد به حدي است كه جهانيان نمي توانند از آن چشم پوشي كنند . مانند :

1.       خورشيد گرفتگي و ماه گرفتگي در زمان غير عادي

يكي از مظاهير قدرت الهي كسوف خورشيد در روز سيزدهم يا چهاردهم ماه رمضان و خسوف ماه در بيست و پنجم همان ماه است . اين پديده خلاف روال عادي بوده و از اول خلقت آدم تا آن زمان نمونه اش ديده نشده است . ( معمولاً خورشيد در انتهاي ماه كسوف و ماه در نيمه آن خسوف مي كند )

2.       صيحه آسماني

صيحه به صدا و ندا اطلاق مي شود و در اينجا منظور ندايي است كه شب  بيست و سوم ماه رمضان كه همان شب قدر است از آسمان شنيده مي شود . هر جمعيتي آن را به زبان خودش مي شنود و از آن حيران و سرگردان مي گردد . اين ندا از جبرئيل امين (ع) است كه به زباني رسا اعلام مي كند :

« صبح نزديك شد . بدانيد كه حق با مهدي (ع) و شيعيان اوست . »

( حوادث ماه ذيحجه )

شهادت نفس زكيه

محمد بن الحسن كه همان نفس زكيه است در بيست و پنجم ماه ذيحجه پس از قيام خويش وارد مسجد الحرام شده و بين ركن و مقام ايستاده و نامه اي شفاهي از ناحيه حضرت را براي مردم مكه قرائت مي كند كه در اين نامه حضرت از مردم مكه طلب ياري و نصرت مي كنند .  بقاياي نظام منحوس حاكم بر حجاز جرمي شنيع مرتكب شده و وي را در حالي كه بين ركن و مقام ايستاده ، شهيد مي كنند . حضرت صاحب (ع) پانزده روز بعد از اين حادثه ظهور خواهند كرد .

( حوادث ماه محرم و آخرين روزهاي غيبت )

آن گونه كه از احاديث بر مي آيد به دنبال حوادثي كه طي ماه هاي پيش در جهان رخ داده حدود هفت نفر از عالمان ديني و همراهان آنها از نقاط مختلف عالم اسلام و بلاد اسلامي رو به سوي حجاز كرده و مخفيانه به دنبال حضرت مهدي (ع) مي گردند تا با ايشان بيعت كنند . در اين اثنا هم حضرت حجت (ع) از مدينه خارج شده و رو به مكه مكرمه نموده اند و پس از ايشان هم سيصد و سيزده يار و ياور ايشان از نقاط مختلف جهان بي آنكه با هم قراري از قبل گذاشته باشند در مكه جمع مي شوند تا نهضت جهاني خويش را آغاز كنند . صبح شنبه اي كه مصادف عاشوراست حضرت پس از طلوع آفتاب پشت مقام حضرت ابراهيم (ع) دو ركعت نماز به جا مي آورند ، ميان ركن و مقام ايستاده و اولين خطبه غراي خويش را به گوش جهانيان مي رسانند و پس از معرفي خويش مردم را به بيعت دعوت مي كنند و جبرئيل (ع) كه در آن زمان به شكل پرنده اي سفيد رنگ بر ناودان كعبه ايستاده اولين كسي است كه با ايشان بيعت مي كند و به دنبال آن هم سيصدو سيزده ياور شريف حضرت و باقي مومنان و صالحاني كه به مكه آمده اند تا به ياري حضرت بپردازند و همگي آماده جهاد و شهادتند. اين ها مجموعاً ده هزار نفر سپاهيان حضرت را تشكيل مي دهند و با حضرت پيمان مي بندند.

1.       روز قيام و نقطه آغاز نهضت جهاني حضرت

ابوبصير از امام صادق (ع) روايت كرده است كه فرمودند :

« حضرت مهدي (ع) در روز عاشورا كه روز شهادت سيدالشهدا (ع) است قيام مي كنند . گويا در آن شنبه اي كه عاشورا در آن واقع شود ، همراه او هستم . در حالي كه بين ركن و مقام ايستاده جبرئيل در مقابل ايشان براي بيعت ندا در دهد و شيعيان حضرت زمين را با طي الارض زير پا مي نهند و از اطراف و اكناف عالم به سرعت جمع شده و با ايشان بيعت مي كنند و خداوند هم به وسيله او جهان را مملو از عدالت مي كند آن گونه كه آكنده از ظلم و جور گشته است . »

2.       جمع شدن ياران حضرت در مدت كوتاه

امام صادق (ع) در اين رابطه به مفضل بن عمر فرمودند :

« ايشان به تنهايي ظهور مي كنند و به تنهايي به سوي كعبه رفته و وارد آن مي شوند و به تنهايي شب را سپري مي كنند . پاسي از شب كه گذشت و چشم ها را خواب در ربود جبرئيل ، ميكائيل و ديگر ملائكه در حالي كه به صف ايستاده اند بر ايشان نازل شده و جبرئيل به حضرت عرضه مي دارد : « سرور من گفته ات مقبول و امرت نافذ است . » حضرت هم دستشان را به چهره او كشيده و اين آيه را تلاوت مي فرمايند : « حمد و سپاس از آن خداوندي است كه وعده اش را در مورد ما محقق و ما را وارث زمين كرد كه هر كجاي بهشت كه خواستيم مسكن گزينيم ، آه كه چه اجر عمل كنندگان خوب و زيباست . » سپس ميان ركن و مقام ايستاده و فرياد كشيده و مي فرمايند : « اي جمعيت ياران و نزديكان من و اي كساني كه خداوند آنها را براي ياري من از پيش از ظهورم بر پهنه گيتي ذخيره كرده بود مطيعانه به سوي من آييد . فرياد حضرت به گوش آنها مي رسد ، در حالي كه برخي از آنها در محراب و برخي هم در رختخواب و در شرق و غرب عالم پراكنده اند . همين يك فرياد را همگي مي شنوند و آن را اجابت مي كنند . به يك پلك بر هم زدن همه شان در مقابل آن حضرت بين ركن و مقام قرار مي گيرند . خداوند هم در پي آن به نور امر مي كند و آن هم ستوني از آسمان تا زمين كشيده مي گردد و هر مومني بر سطح زمين است آن نور را طلبيده و نور هم به داخل خانه اش مي تابد و نفوس مومنان از آن نور شادمان مي گردند ، هر چند نمي دانند كه حضرت مهدي (ع) ظهور كرده اند و اين نور چيست . سپس آن سيصد و سيزده تن كه به تعداد صحابه پيامبر اكرم (ص) در جنگ بدر مي باشند در حالي كه در مقابل حضرت ايستاده اند صبح خويش را آغاز مي كنند . »

3.       اولين خطبه حضرت مهدي (ع) پس از ظهور

صبح شنبه عاشوراي موعود كه بناست حضرت ظهور كنند وارد مسجدالحرام مي شوند و دو ركعت نماز رو به كعبه و پشت به مقام به جا مي آورند و پس از دعا به درگاه الهي به نزديك كعبه رفته و با تكيه بر حجر الاسود رو به جهانيان كرده و اولين خطبه تاريخي خويش را پس از حمد خداوند و سلام و صلوات بر آستان با عظمت پيامبر اكرم و خاندان بزرگوارشان ، ايشان چنين مي فرمايند :

« اي مردم ما براي خداوند از شما  ياري مي طلبيم و كيست كه ما را ياري كند ؟ آري ما خاندان پيامبرتان محمد مصطفي (ص) هستم و سزاوارترين مردم نسبت به خدا و ايشان . هر كس با من در رابطه با آدم محاجه كند من سزاوارترين مردم نسبت به اويم و همين طور راجع به نوح و ابراهيم و محمد (ص) و ديگر پيامبران و كتاب خداوند كه به هر كدام از ديگر مردم اولي هستم . مگر خداوند متعال در كتابش نفرموده است : «‌ به درستي كه خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد ، خانداني كه برخي از آنها از بعضي ديگرند و خداوند شنوا و داناست . » من بازمانده آدم و ذخيره نوح و برگزيده ابراهيم و عصاره وجود محمد (ص) هستم و ... »

4.       ياوران و بيعت ايشان با حضرت

پس از آن كه حضرت گفتار خويش را به پايان مي برند ، پليس ها و شرطه هاي حرم تلاش مي كنند كه ايشان را همانند نفس زكيه به شهادت برسانند و يا حداقل اسير كنند كه اصحاب حضرت قدم پيش نهاده و شر آنها را از امام (ع) دفع مي كنند . جبرئيل هم پشت كعبه به عنوان اولين نفر با امام بيعت مي كند و پس از او سيصد و سيزده تن يار حضرت و ديگر ياوران با ايشان عهد و پيمان مي بندند .

مليت اصحاب

قريب به اكثريت اصحاب امام (ع) اهل خاورميانه هستند ، سرزميني كه پايگاه اصلي پيامبران و مهمترين خاستگاه برنامه كلي الهي به شمار مي رود .

از مصر گروهي كه شايستگان خوانده مي شوند و از عراق به ويژه از بصره و كوفه و نجف گروهي ديگر كه به نيكان معروفند به مكه خواهند رفت ، از شام ( سوريه ، لبنان ، اردن و فلسطين ) به ويژه دمشق مومنان واقعي گسيل مي شوند . سرزمين حجاز نيز در اين افتخار بزرگ با حضور افرادي از دو شهر مقدس خود يعني مكه و مدينه و ديگر شهرهايش مشاركت خواهد جست . همان طور كه در روايات آمده است مشرق زمين هم در اين ماموريت عظيم نقش خود را ايفا خواهد نمود . مشرق ناميست كه بر مناطق شرقي عراق يعني ايران ، افغانستان ، پاكستان و جمهوري مسلمان نشين قفقاز و آسياي مركزي انطباق دارد . در روايات مفصل نام شماري از شهرهاي اين مناطق آمده است كه بيشتر آنها از شهرهاي ايران مي باشند .

نقطه آغازين حركت

نقطه آغازين حركت امام (ع) براي فتح جهان شهر كوفه است شهري كه مركز دولت جهاني آن حضرت خواهد شد . وقتي در روايات سخن از كوفه مي رود ، نجف را هم شامل مي شود . زيرا اين دو بسيار به هم نزديك اند . از اين رو آن شهر در روايات گاهي به كوفه و گاهي به نجف نامبرده شده است .

چگونگي فتح جهان

پس از واقعه خسف و فرو رفتن لشكريان سفياني در سرزمين بيدا ، براي سفياني آشكار مي شود كه حق با مهدي (ع) است بنابراين مي گويد : « به خدا سوگند كه خداوند در وجود اين مرد عبرتي قرار داده است ، زيرا من لشكري قوي پنجه را به سويش گسيل كردم اما در زمين فرو رفتند . » مهدي (ع) در جوي آرام و خالي از تنش وارد كوفه مي شود . پس از اين سفياني درخواست ديدار با امام (ع) را در كوفه مطرح مي نمايد . اين خواسته برآورده مي شود و امام (ع) با وي به گفتگو پرداخته ، باور سفياني به او افزون مي گردد . بنابراين با آن حضرت بيعت مي نمايد و به امامت او معتقد مي گردد . روايات به سخناني كه بين آن دو رد و بدل مي شود تصريح نكرده اند ولي به طور كلي چنين به نظر مي رسد كه سفياني كاملاً از موضع خويش دست بر نمي دارد و به طور مطلق در برابر حضرت خاضع نمي گردد . يعني با وجود بيعت با امام (ع) كماكان در مسند حاكميت سياسي باقي مي ماند . وي از نزد امام (ع) به پايتخت خود باز مي گردد و در هنگام ورود گروهي از كارگزاران دولتش كه در ميان آنها عده اي تندروهاي صاحب نفوذ حضور دارند به پيشواز او مي آيند . در روايات مي خوانيم آن گروه تندرو درباره نتيجه مذاكرات مي پرسند . وي پاسخ مي دهد كه با مهدي (ع) بيعت كرده است . آنها كار او را محكوم كرده و به نكوهش او مي پردازند كه چگونه از اميري دست كشيده و زيردست و پيرو شده است . سفياني توان ايستادگي در برابر اطرافيان و وزيرانش را ندارد . از اين رو به مشورت پرداخته و نظر آنان را جويا مي شود . آنها نيز او را به بيعت شكني و رويارويي بيرحمانه و خونين با امام (ع) ترغيب مي نمايد . در نتيجه سفياني خواستار باز پس گيري بيعتش مي گردد . حضرت او را به جنگ تهديد مي نمايد و سفياني نيز چاره اي جز قبول آن ندارد . از ظاهر روايات بر مي آيد كه امام (ع) در آن مكان كه از پايتخت سفياني دور است با او و همراهانش به نبرد مي پردازد و پس از تار و مار كردن اطرافيانش ، سفياني را به دست خويش مي كشد . در اين حال پايتخت سفياني بدون حاكم مي ماند . از اين رو امام (ع) بي درنگ با سپاهيانش به آنجا مي شتابد و به آساني به سقوطش مي كشاند . بدين ترتيب همه سرزمين هاي زير فرمان سفياني به دست حضرت خواهد افتاد و آن حضرت فرمانروا و حاكم كل آن مناطق خواهد شد .

نزول عيسي بن مريم (ع)

ماموريت او پشتيباني از مومنان در سطح جهان و پيكار با كافران و منحرفان است . او با گروهي از مومنان ديدار مي كند و با آنان از جايگاهشان در بهشت سخن مي گويد . با كافران براي پذيرفتن اسلام مي جنگد و صليب را مي شكند . يعني مسيحيت محرف را از ميان بر مي دارد . خوردن خوك را حرام مي كند و همچون رسول خدا (ص) جزيه را براي كساني كه هم چنان يهودي و مسيحي باقي مانده اند برقرار مي سازد . بزرگترين شخصيتي كه مسيح (ع) در بين مومنان با او ملاقات مي كند ، حضرت مهدي (ع) است . پس از ملاقات آن دو بزرگوار زمان نماز فرا مي رسد . امام (ع) به رسم احترام از او مي خواهد كه امام جماعت شود . اما مسيح (ع) نمي پذيرد و مي گويد : « امت اسلامي پيشوايي از خودش مي خواهد . » از آنجا كه عيسي (ع) پيامبر دين ديگري است ، سزاوار نيست كه امام جماعت مسلمان شود . لذا از امام (ع) عذرخواهي مي كند . سپس حضرت صاحب الامر (ع) نماز را اقامه كرده و عيسي (ع) به او اقتدا مي نمايد .

سپس امام (ع) ميراث پيامبران گذشته را به شكل واقعي آن كه هر پيامبري در منطقه خود در زمين پنهان ساخته كشف مي نمايد . مانند : عصاي موسي ، تورات ، زبور ، انجيل و ديگر كتاب هاي آسماني . امام مهدي (ع) و مسيح (ع) با پيروان آيين هاي آسماني به وسيله همين ميراث و كتاب ها به بحث و مناظره مي پردازند . در نتيجه گروه بسياري اسلام مي آورند و بقيه نيز زير چتر حمايتي حكومت اسلام قرار گرفته و هم چون زمان رسول خدا (ع) جزيه مي پردازند تا با گذشت زمان به تدريج اسلام را بپذيرند.

تعيين زمان ظهور حضرت مهدي (ع)

بسياري از روايات ما را از مشخص كردن زمان ظهور يا تعيين محدوده زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كس را چنين كرد تكذيب كنند و دروغگو بشمارند ، چرا كه اين مطلب در زمره اسرار الهي است . البته نهي از تعيين وقت شامل علائم حتمي ظهوز نمي شود ، چرا كه خود معصومين (ع) در اين موارد به فاصله زماني ميان حدوث آن نشانه حتمي و ظهور اشاره كرده اند .

افزودن دیدگاه جدید