خدعه و نیرنگ خداوند
بسم تعالی
در علم کلام با ادله متفن اثبات میشود ساحت قدس کبریایی خداوند متعال از هر گونه فعل قبیح برئ است و هرگز فعل قبیح انجام نمیدهد.(1) لذا هرگز فعلی که در نزد عقلاء مذموم باشد و قبیح محسوب شود، از خداوند متعال صادر نمیشود. این در حالی است که اگر به قرآن رجوع کنیم، میبینیم خداوند متعال در بعضی از آیات، خدعه و نیرنگ را به خود نسبت میدهد، قرآن در این باره در سوره نساء آیه 142 میفرماید: «إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ: منافقان میخواهند خدا را فريب دهند در حالیكه او آنها را فريب میدهد». از طرفی خدعه و نیرنگ قبیح بوده و مورد نکوهش عقلاء است، پس نباید از خداوند متعال صادر گردد؛ در نتیجه باید دید منظور از این آیه چیست و آیا با ادله عقلی تعارض دارد یا خیر؟
اگر به سراغ کلام اهل بیت (علیهم السلام) رویم، خواهیم دید آنان این آیه را به نحو دیگری تفسیر کردهاند و همین دلیل عقلی حاکم بر آن را پذیرفتهاند، به طور مثال علی بن فضال از قول پدرش نقل میکند: از امام رضا (علیه السلام) درباره این آیه سوال کردم، حضرت در پاسخ فرمودند: «خداى تبارك و تعالى استهزاء و ريشخند و مكر نميكند و فريب نميدهند و لکن جزای خدعه و نیرنگ آنان را میدهد».(2)
اگر به تفاسیر قرآن نیز رجوع کنیم، خواهیم دید همه مفسرین اعم از شیعه و اهل سنت این دلیل عقلی را پذیرفتهاند و آیه را به نحو دیگری تفسیر کردهاند؛ مرحوم طبرسی معتقد است معنای آیه این است که خداوند متعال كيفر خدعه آنان را میدهد.(3) فخر رازی از بزرگترین مفسیرین اهل سنت نیز بر این اعتقاد است که خداوند جزای خدعه آنان را میدهد.(4) علامه طباطبایی نیز در شرح این آیه مینویسد: ««وَ هُوَ خادِعُهُمْ» در موضع حال است و چنين میفهماند كه منافقين با خداى تعالى خدعه میكنند، در حالیكه او با همين عمل آنان، آنها را خدعه میكند؛ با این بیان که منافقين با اعمالى كه ناشى از نفاقشان است، يعنى با اظهار ايمان در نزد مؤمنين و حضور در مجالس و محافل آنان میخواهند خدا را فریب دهند تا با ايمان ظاهرى و اعمال خالى از حقيقت خود، از مومنین سوء استفاده کنند. اما نمیدانند آن كسى كه راه را براى اينگونه نيرنگها، براى آنان باز كرده و جلوى آنان را نگرفته است، همان خداى سبحان است و همين خود، خدعهاى است از خداى تعالى نسبت به آنها و مجازاتى است در برابر سوء نيات و اعمال زشت پنهاني آنان، پس خدعه منافقين عينا همان خدعه خداى تعالى به ايشان است.(5)
شیخ صدوق نیز در این باره معتقد است، منظور از آیه جزا و عذاب منافقن است به سبب خدعهای که داشتند.(6)آیت الله سبحانی نیز معتقد است منظور از آیه همان مجازات منافقین و خدعه کنندگان است.(7)
با توجه به این مطالب میتوان نتیجه گرفت: منظور از آیه و خدعه الهی، مجازات کفار و منافقین و خدعه کنندگان است؛ و با این بیان هرگز بین این آیه و ادله عقلی دال بر تنزه باری تعالی از عمل قبیح تعارضی وجود ندارد.
* بر گرفته شده از سایت رهروان ولایت
پی نوشت :
(1). علامه حلی، كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، ص: 305.
(2). شیخ صدوق، التوحيد، ص163.
(3). مجمع البيان في تفسير القرآن، ج3، ص198.
(4). مفاتيح الغيب، ج11، ص248.
(5). الميزان في تفسير القرآن، ج5، ص: 117.
(6). شیخ صدوق، الاعتقادات، ص26.
(7). الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، ج2، ص: 152.
افزودن دیدگاه جدید