غيبت امام و آثار مثبت آن در جامعه

 

ايمان به حضرت مهدي (عليه‌ السلام) سبب رشد فكر و اميد است, ايمان به مهدي موعود و احتمال آنكه هر ساعتي ممكن است آن حضرت ظهور فرمايد در پاكدلان و شايستگان اثري ژرف و سازنده دارد؛ آنان خود را آماده مي‌سازند و از ظلم‌ها و تجاوز‌ها دوري مي‌جويند و به عدالت و برادري عشق مي‌ورزند تا توفيق ياري امام (عليه‌ السلام) و ادراك محضرش را بيابند و از ديدار و زيارتش محروم نشوند و به آتش دوري و ناخشنودي آن گرامي نسوزند.

اين پندار كه ايمان به ظهور مهدي (عليه‌ السلام) موجب سستي و مسامحه و فتور مي‌گردد، باطل است.

مگر امامان معصوم و شاگردان پر تلاش و پايدار آنان به ظهور قائم (عليه‌ السلام) ايمان نداشتند؟

مگر علماء بزرگ اسلام به آن گرامي معتقد نبودند, در عين حال از كوشش باز نمي‌ايستادند و براي اعلاي كلمه‌ي اسلام از هيچ فداكاري و تلاشي خودداري نمي‌كردند, ‌و هرگز از مسؤليتهاي خويش طفره نمي‌رفتند و به وظايف سنگين خود مي‌پرداختند و نقش سازنده‌ي خويش را با كمال اميد پياده مي‌كردند.

اميرمؤمنان علي (عليه‌ السلام) از پيامبر عزيز اسلام (صلّي الله عليه و آله وسلّم) نقل فرموده است:

«افضل العبادة انتظار الفرج؛ انتظار فرج حضرت بقية الله (عليه‌ السلام) برترين عبادت است

 

و نيز چهارمين امام زين العابدين (عليه‌ السلام) فرمودند:

غيبت امام دوازدهم طولاني مي‌شود, و مردم زمان غيبت او كه معتقد به امامت او و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردم همه‌ي زمانها خواهند بود, زيرا خداي متعال از عقل و فهم و معرفت به آنان به حدي عطا كرده كه زمان غيبت نزد آنان مثل زمان حضور امام (عليه‌ السلام) است, و خدا آنان را در آن زمان به منزله‌ي مجاهدين در ركاب رسول خدا(صلّی الله علیه وآله وسلّم) قرار داده است, آنان براستي مخلصند و واقعاً‌ شيعه ما هستند, و آنانند كه در سرّ و پنهان مردم را به سوي خدا مي‌خوانند.

 

انتظار موجب آساني مصيبتها و مشكلات بر انسان مي‌شود, زيرا مي‌داند در معرض جبران و برطرف شدن هست, و چقدر تفاوت است ميان مصيبتي كه انسان بداند تدارك و جبران مي‌شود و مصيبتي كه تدارك و جبران آن معلوم نيست, بويژه آنكه احتمال تدارك و جبران نزديك باشد؛ حضرت مهدي (عليه‌ السلام) با ظهور خود زمين را پر از قسط و عدل مي‌سازد (و همه‌ي مصيبتها را برطرف مي‌نمايد).

لازمه‌ي انتظار آنست كه انسان شوق و علاقه پيدا مي‌كند كه از اصحاب امام عصر (عليه‌ السلام) و شيعه‌ي او بلكه از انصار و ياوران او شود, و لازمه‌ي اين علاقه سعي و تلاش در اصلاح نفس و تهذيب اخلاق است تا شايستگي مصاحبت با آن گرامي و جهاد درحضور او را پيدا كند؛ آري اين نيازمند به اخلاق اسلامي است كه امروز در جامعه‌ي ما كمياب است.

 

بدين ترتيب بديهي است كه شيعه در زمان غيبت نيز در امتحان و آزمايش بزرگي قرار مي‌گيرد, و بايد از سويي دين خود را حفظ كند و از سوي ديگر زمينه‌ سازي نمايد تا در ركاب آن گرامي به نصرت اسلام بپردازد, و بسياري از مردم در اين امتحان و آزمايش موفق نخواهند بود.

 

«جابر جعفي» مي‌گويد به امام باقر (عليه‌ السلام) عرض كردم: فرج شما چه وقت است؟

فرمودند: هيهات, هيهات. فرج ما نمي‌آيد تا غربال شويد, سپس غربال شويد(امام (عليه‌ السلام) سه بار اين جمله را تكرار كردند) تا مردم كدر بروند و مردم صاف باقي بمانند.

 

آري انتظار اين خاصيت را دارد كه پس از انجام وظايف و بذل كوشش، باز يأس و نااميدي ندارند و منتظر و اميدوارند كه فرج از سوي خدا برسد.

و نيز از جمله آثار مهم غيبت اين است كه بشريت در اين دوران توان خود را بكار مي‌گيرد و به تجربه در‌مي‌يابد كه بدون وحي و الهام و امدادهاي غيبي نمي‌توان كاروان بشريت را به مقصد اصلي و نهايي كه قرب به خداست رساند و عاقبت بايد در مقابل وحي و تعليمات الهي و آسماني سر تسليم فرود‌ آورد.

افزودن دیدگاه جدید