در منابع اهل سنت سخنی از ابوهریره راوی بزرگ روایات اهل سنت می باشد که بسیار جالب توجه می باشد. پیشنهاد میکنم این مطالعه این مطلب رو از دست ندهید
ابوهریره می گفت: من الان احادیثی را میگویم که اگر در زمان عمر می گفتم. او سرم را می شکست
تاریخ مدینة دمشق – ابن عساکر – ج ۶۷ – ص ۳۴۳- دار الفکر
أن أبا هریرة کان یقول إنی لأحدث أحادیث لو تکلمت بها فی زمان عمر أو عند عمر لشج رأسی
سیر أعلام النبلاء – الذهبی – ج ۲ – ص ۶۰۱- موسسه الرساله
البدایة والنهایة – ابن کثیر – ج ۸ – ص ۱۱۵- دار إحیاء التراث العربی
حال چند سوال دارم از خدمت عزیزان اهل سنت
چرا ابوهریره اگر روایاتی که بعد از عمر ذکر کرده است را در زمان عمر ذکر میکرد. سرش را می شکست؟ از دو حالت خارج نیست.
الف: ابوهریره به پیامبر دروغ می بسته است؟ پس چرا نزد اهل سنت یک شخص کذاب جاه و مقام دارد؟
ب: ابوهریره درست و صحیح احادیث را ذکر می کرده است. اما عمر بن خطاب طاقت شنیدن سخنان پیامبر را نداشته است؟ پس چگونه تابع سنت نبوی خودش را نامیده بود؟
البته اینجا یک مسئله دیگر هم وجود دارد آنهم اینکه عمر بن خطاب قبلا ابوهریره را دشمن خدا خوانده است
تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام ، ج ۳ ، ص ۳۶
حالا باید پرسید به راستی ابوهریره دشمن خدا بوده است یا عمر بن خطاب نمی خواست سنت و سخنان رسول الله نقل شود؟؟