تاريخ انقضاء حكومت سعودي

به قلم: نزار حيدر

در طی سالیان سال که از تاریخ حکومت آل سعود می گذرد، طبع این نظام قبيله ای و طبيعت استبدادي آن هيچ تغييري نيافته است و همچنان همان انديشه عقب مانده بر جامعه سعودي حاكم مانده است و مهمتر از همه؛ وهابيت با همان خوي تكفيري، به حال خود رها شده است.

عليرغم اينكه جهان در طي سه دهه گذشته تغييرات بسياري، چه در سطح فرهنگي و چه در سطح نظامي و سياسي به خود ديده است،‌ وليكن نظام قبيله اي وراثتي حاكم بر عربستان ظاهراً قادر نيست كه طبيعت و منش سياسي خود را تغيير دهد،‌ و يا اصلاً نمي خواهد كه دست به اصلاحاتي به نفع ملت ستم كشيده عربستان بزند، و در هر دوي اين حالات دلالت بر اين است كه اين نظام (سفيه) سعودي استحقاق ماندن ندارد، زيرا دولتي كه نتواند به مشكلات خود رسيدگي كند، چگونه مي تواند به مشكلات ملتش رسيدگي نمايد؟

بني سعود، بيشتر شبيه به يك انسان عقب مانده ذهني است، انساني كه؛ خداوند به ما امر نموده تا امورش را بدست خودش نسپاريم، ‌چرا كه او نمي داند چگونه با اعضاي خود رفتار كند و در اغلب اوقات راه را به اشتباه و خطا طي مي نمايد و در نتيجه به خود و ديگري ضرر مي رساند!

" وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَاماً وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا "

حال، زمان آن رسيده كه نظام قبيله اي حاكم بر جزيرة العرب به دست انقلابيون عرب ساقط گردد، چرا كه تاريخ اثبات كرد كه اين نظام استحقاق و شايستگي ماندن در قيد حيات را ندارد، عليرغم تمام فرصتهايي كه ملّت انقلابي او براي اصلاح خود به وي اعطاء كرد، فقها و روشنفكران و فرهيختگان فرصتهاي زيادي به او دادند تا طبيعت و خلقش را تغيير دهد و ابزارهاي كهنه و فرسوده را با شيوه هاي جديد جايگزين سازد، امّا اينگونه كه مشخص است، او نتوانست يا نخواست كه خود را تغيير دهد، لذا جنبش مدينه منوّره كه از حقيقت درخواست عمومي مردم جزيرة العرب براي تغيير حكومت حكايت داشت، انقلابي ساخت كه انشاا... جهان را از شرّ سلطه آل سعود نجات خواهد داد...

جهان نمونه هاي بسياري از چنين انقلابهايي كه نظام هاي استبدادي را سرنگون كرده اند به خود ديده است. شروع همه انقلابها با يك انتفاضه كوچك شكل مي گيرد و در نهايت به انقلابي بزرگ و عقلايي، منتهي مي گردد.

بنابر اعتراف بسياري از روشن فكران و تاريخ شناسان؛ آل سعود هيچ حقّي در سلطه بر حرمين شريفين ندارد و ثانيه ها، تاريخ انقضاء دولت سعودي را فرياد مي زنند... و از اين رو؛ بني سعود چاره اي ندارد جز اينكه حكومت را به ملّت واگذار نمايد تا نوع حكومتي را كه مي خواهند، خود تعيين كنند. زيرا معقول نيست كه بر اين ملّت مسلمان، آن هم در قرن بيستم، نظام قبيله اي حكومت كند، حكومتي كه اصلاً، اصل و فرعش مشخص نيست كه از كجا آمده تا اينگونه با بندگان خدا همچون بردگان و كنيزان رفتار كند و از اموال مردم همچون ارث خانوادگي خود استفاده نمايد و اگر خواست بر مردم صدقه دهد!

انتفاضه منطقه الشرقيه بايد به تمام قربانيان نظام آل سعود و حزب وهابي به خصوص در عراق و افغانستان و پاكستان و فلسطين و لبنان اين پيام را برساند كه به زودي انتقام خون هاي شهيدان مظلوم از حكومت جبار سعودي گرفته خواهد شد...

بايد شكايتهاي قضايي بر ضدّ آل سعود و فقهاي وهابي آنها به عنوان جنايتكاران جنگي كه در چندين كشور دنيا اقدام به كشتار انسانها نموده اند، تنظيم و ارائه گردد... چرا كه ‌هنوز هم، اخبار كشتارهاي شيعيان و انفجار ماشينهاي بمب گذاري شده و كمربندهاي انفجاري كه وهابيون با تحريك فقهاي تكفيري و فتاواي آنها و با پول حرامي كه امراي آل سعود به جيب آنها سرازير مي كنند را در عراق مي شنويم.

نتايج سقوط نظام قبيله اي حاكم بر عربستان:

آزادي ديني: كه وهابيون با سلطه بر حرمين شريفين آن را دزديده اند، و همچنان دين حنيف خداوند (اسلام) اسير دست اين گروه مارقه است كه به فجيع ترين صورت و به ناحق آن را در جهت اغراض پست خود و براي سيطره بر جهان اسلام به كار گرفته اند.

آل سعود با فتاواي تكفيري وهابيون، چهره پاك اسلامي را كه خداوند تعالي توسّط رحمة للعالمين فرستاد، ‌زشت كرده اند و آن را تبديل به دين قتل و كشتار و ويرانگري بر ضدّ هر كسي كه مخالف رأي و فتواي خودشان باشد، نموده اند.

و نيز وهابيون به سبب فتاواي مضحك و سخيف و متناقضي كه شيوخ درباري آرام گرفته در آغوش آل سعود صادر مي كنند، اسلام و مسلمانان را مايه ريشخند و تمسخر و مضحكه امّتهاي ديگر قرار داده اند.

آزادي انديشه: وهابيون حقوق ملت عربستان را با فتاواي تكفيري به بركت آل سعود سلب كرده اند، ديگر براي انسان آزاده در سايه همدستي ننگين اين دو قبيله (آل سعود و وهابيت) كرامتي باقي نمانده است، ‌آزادي بيان و دين و مذهب و فكر در جزيرة العرب معنايي ندارد.

دستان آل سعود و حزب وهابي، آلوده به خون هزاران بي گناهي است كه تنها به خاطر اينكه بر ديني غير از مذهب آنان بوده اند و از فتاوايي غير از فتاواي آنان پيروي مي كرده اند، اعدام شده اند.    

آنها بدترين نمونه تحجّر ديني و مذهبي، و گمراه كنندگان نسل بشري در عصر حاضر هستند...

آزادي بيان: كه رسانه هاي آل سعود آن را با قلمهاي اجاره اي لشكر وعاظ السلاطين كه وجدان و قلمشان را به مشتي دلار نفتي فروخته اند، گمراه كرده اند.

رسانه هاي صوتي و تصويري آل سعود براي قطع زبان صاحبان وجدانهاي بيدار تلاش كرده اند، يا با تطميع، يا مصادره اموال و ضرب و شتم، ‌و يا از سويي ديگر، با دروغ پردازي و خدعه و نيرنگ در جهت تحقير و توهين به انديشه انسان ها حركت كرده اند،‌ همه اينها را فقط براي بازارگرمي حكومت قبيله اي آل سعود انجام داده اند،‌ و سعودي را به گونه اي نشان داده اند كه گويي حامي حرم اسلام و بر افرازنده پرچم آن در دنياست!

 آزادي فعاليتهاي اجتماعي زنان: قلع و قمع آزادي زنان به اسم دين از سوي فقهاي آل سعود و بدست شبه نظاميان چريك وهابي كه در اقصي نقاط بلاد سعودي منتشرند، باعث بقاي عقب ماندگي تمدن عربستان شده است، به نحوي كه آنها نصف بدنه جامعه را فلج كرده و او را از دست يافتن به فرصتهاي تعليم و پيشرفت شغلي بازداشته اند. زن در سايه آل سعود و شياطين حزب وهابي حق ندارد كه در جريان زندگي عمومي مشاركت داشته و جامعه از تلاشها و تجربيات و توانايي هاي او بهره مند گردد.

نجات بيت المال مسلمانان: كه آل سعود آن را براي پراكندن تخم تنفّر و تعصّب بين انسانها مسخّر خود نموده، و يا از آن براي بريز و بپاش در كشورهاي دنيا، توسط شاهزادگان عيّاش استفاده مي كند.

آل سعود به ميمنت فقهاي تكفيري، بيت المال مسلمين را به ملك شخصي گزنده اي تبديل كرده اند كه هر طور كه بخواهند از آن استفاده مي كنند،‌ در حالي كه كشور سعودي داراي هزاران كودك مسلمان و يتيم و زن و مرد ناتوان و پير است كه اميد قرص ناني را ندارند.

آزادي انسانيت:كه از افكار و ابزارهاي عملكرد اين نظام بسيار متضرر شده اند، هنوز جهانيان ‌حوادث يازده سپتامبر 2001 را فراموش نكرده اند، و نيز حوادث متروي لندن و مادريد و ... كه اين نمونه ها بر اين تأكيد دارند كه اين نظام و فقهايش خطري جدّي هستند كه بشريّت را با رفتار جمعي خود تهديد مي كنند،‌ رويكرد اين نظام و فقهاي آن در تسخير دين و به خدمت گرفتن آن در جهت اغراض سلطه طلبانه خود و ارائه تصاوير قتل و ترور و خشونت و كشتار و در نهايت كشاندن جهان به جنگ تمدنها منتهي مي شود، و گويي اين؛ رسالتي است كه مسئوليت آن را در جهان بر عهده گرفته اند. 

بشريت و بخصوص تشيع به سبب افكار انحرافي نظام قبيله اي عربستان بسيار رنج ديده و مي بيند و چاره اي نيست جز اينكه جامعه بين الملل مسئوليت اخلاقي كمك به ملّت عربستان و ملّتهاي جهان اسلام را براي رهايي از اين شرّ اين نظام خونخوار بپذيرند.

ترجمه: تی وی شیعه