نفوذی که منجر به قتل شهید بهشتی شد / محمد رضا کلاهی صمدی که بود؟
محمد رضا کلاهي صمدی بعد از پيروزی انقلاب اسلامي ، در سال 1357 ، به سازمان منافقين پيوست . ابتدا در انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علم و صنعت و پس از مدتي با خط دهي سازمان از انمن اظهار بريدگي نموده ، ضمن اينکه در همان مقطع با سازمان ارتباط تنگاتنگي داشته است ، به عنوان پاسدار کميته انقلاب اسلامي ولي عصر ( تهران ) واقع در خيابان پاستور ، شروع به فعاليت و به تدريج با هدايت منافقين ، وارد حزب جمهوری اسلامي مي شود .
کلاهي در تشکيلات دفتر مرکزی حزب در جايگاهي قرار مي گيرد که از کليه جريانات مهم حزبي و مملکتي ( دولت ، مجلس ، نهادها و ... ) مطلع بوده و همچنين مسئول دعوتها برای کنفرانس ها ، ميز گردها و يا جلسات بوده ، ضمن اينکه حفاظت سالن نيز به عهده او بوده است . او مستقيما زير نظر يکي از افراد کادر مرکزی منافقين به نام هادی روشن رواني با نام مستعار مقدم قرار داشته است .
کلاهي از تاريخ 1/9/1359 در منزل شخصي فردی به نام سعيد عباس مودب صفت ، به عنوان مستأجر و به صورت انفرادی زندگي مي کرده و بعضا افرادی زا نيز با خود به منزل مي آورده است . وی ساعت 7 صبح از خانه خارج و حدود 8 شب به خانه باز مي گشت و در رفت و آمد بسيار محتاط و مرتبا خودش را چک مي کرد و حتي برای رفتن به دستشويي ، در اتاق خودش را قفل مي نموده است .
وی چند روز قبل از انفجار حزب ، کيف سامسونت خود را عوض کرده و يک کيف بزرگ را با خودش حمل مي نموده و چون رفت و آمد وی در طول روز به حزب زياد بوده ، کمتر مورد بازرسي قرار مي گرفت .
پس از انفجار حزب جمهوری اسلامي ، او متواری و در خانه های تيمي منافقين مخفي و نهايتا از طريق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقين به عراق منتقل شد . در مقطعي که وی در ايران مخفي بود ، گزارش های متعددی مبني بر محل اختفای وی در مناطقي از جمله : جاده چالوس ، روستای سياه بيشه ، قلعه مير فتاح در اطراف همدان ، واصل که با مراجعه تيم های عملياتي ، نتيجه ای حاصل نشد .
در ايامي که وی مخفي شده بود ، برای رديابي وی ، دوستان ، نزديکان و خانواده وی از جمله برادرش محسن که همافر ناجا بوده ، چندين مرحله مورد بازجويي قرار گرفتند ، اما نتيجه مثبتي نداشت .
نامبرده در عراق در بخش عارفي ( روابط با عراق ) با نام مستعار کريم فعاليت مي کرده و با يکي از منافقين با نام خورشيد فرجي زنوز ، اهل تهران ، ازدواجي مي نمايد . همسرش قبال مسئول نهاد بوده که تنزل رده داشته ، مدتي فرمانده گردان ارکان ( پشتيباني ) و مدتي مسئول تاسيسات بوده است . وی آموزش خلباني را گذرانده ، آخرين مسئوليتش به عنوان فرمانده يگان پدافند در به اصطلاح ارتش آزاديبخش سازماندهي شده است .
گفته مي شود کلاهي در سال 1370 ، نسبت به سازمان مسئله دار شده و در سال 1372 از سازمان جدا | شده | و در سال 1373 از عراق به آلمان رفته است .
سند منتشر نشده " از محمدرضا کلاهی صمدی عامل بمب گذاری که با رجوی از کشور خارج شد
در این راستا نکته ای تاریخی که شاید برای اولین بار در جایگاه سازمان طی انفجار حزب جمهوری اسلامی به آن اشاره می شود همراهی محمدرضا کلاهی صمدی عامل بمب گذاری در هواپیمایی است که بنی صدر و رجوی با آن از ایران خارج و در پادگانی نظامی در فرانسه فرود می آیند.
تا کنون در اخبار و گزارش های مربوط انفجار حزب جمهوری اسلامی عنوان می شد که :کلاهی پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی، متواری و در خانههای تیمی منافقین مخفی و نهایتا از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل به عراق منتقل شده است.
در ادامه گزارش ها اذعان می شد که: در مقطعی که وی در ایران مخفی بود، گزارشهای متعددی مبنی بر محل اختفای وی در مناطقی از جمله جاده چالوس، روستای سیاهبیشه و قلعه میرفتاح در اطراف همدان، واصل شد .در ایامی که وی مخفی شده بود، برای ردیابی وی، دوستان، نزدیکان و خانواده وی از جمله برادرش محسن که همافر بوده، چندین مرحله مورد مصاحبه قرار گرفتند اما نتیجه مثبتی نداشت.
با این حال در بررسی اسناد تاریخی مربوط به نیروهای کمیته انقلاب و ارتش(بدلیل همافر بودن برادر کلاهی) نکته تاریخی همراهی کلاهی با رجوی دیده می شود که بسیار مهم و قابل تامل است.
گفتنی است کلاهی پس از حضور رجوی در پادگان اشرف در بخش روابط با عراق با نام مستعار کریم فعالیت میکرده و با یکی از منافقین به نام خورشید فرجی زنوز، اهل تهران، ازدواج مینماید. همسرش قبلا مسئول نهاد بوده که تنزل رده داشته، مدتی فرمانده گردان ارکان (پشتیبانی) و مدتی مسئول تاسیسات بوده است.
امیدواریم وی پس سالیان دراز فرار و زندگی مخفی بزودی در محکمهای به سزای اعمال خود برسد
افزودن دیدگاه جدید